تاریخ تبریز: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
تمیزکاری، replaced: بخش ها ← بخشها، ي ← ی (6) |
|||
خط ۳:
== دوران باستان ==
[[پرونده:Iron Age museum.jpg|بندانگشتی|یکی از گورهای باستانی کشف شده در [[موزه عصر آهن]] تبریز واقع در شمال [[مسجد کبود]].]]
تاریخ اولیه شهر تبریز هنوز بدرستی معلوم نشدهاست و بحثهای زیادی در این باره مطرح است. برخی تاریخ شناسان فرض را بر این قرار دادهاند که [[بهشت عدن]] در محل فعلی شهر تبریز بنا شده بود.<ref name="Cline2012">{{cite book|author=Eric H. Cline|title=From Eden to Exile: Unraveling Mysteries of the Bible|url=http://books.google.com/books?id=bJW-zhffwk4C|date=4 December 2012|publisher=National Geographic Society|isbn=978-1-4262-1224-6}}</ref> نخستین نوشته موجود در باره تبریز کتیبه پادشاه آشور [[سارگن دوم]] میباشد.
ارتباط شهر تبریز با یکسری از شهرهای دوران [[ماد|مادها]] در میان محققین مورد بحث است.<ref name="EI">{{چپچین}}
خط ۱۵:
|شابک=}}
{{پایان چپچین}}
</ref> شهر کنونی تبریز برروی خرابههای شهر تاوریس (بارها) بنا شدهاست. تاوریس یکی از بااهمیتترین مراکز بازرگانی منطقه بوده و بهعنوان پل ارتباطی بین شرق و غرب اهمیت فراوانی داشتهاست. این شهر در زمان حکمرانان اشکانی تبار ارمنستان پایتخت ارمنستان بودهاست.<ref name="Encarta">{{چپچین}}*«Tabrīz.» Microsoft Encarta 2007 [DVD]. Redmond, WA: Microsoft Corporation, 2006.{{پایان چپچین}}</ref>
* {{یادکرد
|نویسنده=Carlos Ramirez-faria
خط ۴۲:
پس از فتح آذربایجان گروهی از اعراب در آذربایجان ساکن شدند. در زمان خلیفه منصور عباسی (۱۳۶ـ ۱۵۸)، حدود ۱۳۷، مردی به نام رَوّاد از قبیلة اَزْد، از قبایل مشهور یمن، در تبریز مسکن گزید و پسران او اقدام به ساخت نخستین دیوار شهر کردند. بگفته یاقوت حموی، «تبریز تا زمان روّاد ازدی، قریه بود، روّاد آنجا را آباد کرد و پس از او پسرش وجنا با برادرانش در آنجا عمارات و قصوری ساختند و آنجا را با حصار و دیواری محکم استوار کردند و مردم در آن شهر ساکن شدند.» این شهر از نیمة اول قرن سوم هجری رو به گسترش نهاد و اهمیت آن در منطقه آذربایجان به اندازهای بود که متوکل عباسی، پس از زمین لرزة سخت و ویرانگر تبریز در ۲۴۴، بی درنگ فرمان بازسازی شهر را صادر نمود. علاءبن احمد ازدی که از حدود ۲۵۱ مأمور امور مالی ارمینیه و آذربایجان بود، در ۲۶۰ در برابر حاکم جدید آذربایجان، ابوالرُّدَینی عمربن علی بن مُرّ، نافرمانی کرد و کشته شد و بدینسان تبریز مدتی از دست خاندان ازدی خارج گردید.<ref name="TabrizDaneshnaameEslamy">
* {{یادکرد|مقاله= تبریز|نویسنده= مؤمنی، مصطفی|کتاب= دانشنامه جهان اسلام(جلد ششم)|ویرایش= |ناشر= بنیاد دائرةالمعارف اسلامی|سال=|شابک=}}
نوشتههایی که از اواسط قرن چهارم هجری قمری در دست است، در مورد اندازهٔ شهر تبریز توافق نظری ندارند. نویسندگانی مانند [[ابن خرداذبه]]، [[بلاذری]] و [[طبری]]، تبریز را یکی از شهرهای کوچک آذربایجان توصیف کردهاند؛ درحالی که [[ابن حوقل]] مینویسد: «تجارت آن رواج دارد و نوعی پارچهٔ معروف ارمنی در آنجا بافته میشود». مورخ متأخرتری بهنام [[ابن مسکویه متوفی]] مینویسد: «تبریز شهر مهمی است. باروی محکمی دارد. باغهای پردرخت، آنرا احاطه کردهاست. مردم آن شجاع، پرخاشجوی و توانگرند.» <ref name="DehKhoda">{{یادکرد وب
خط ۶۴:
}}</ref> تبریز که در دوره فرمانروایی ابومنصور وهسودان روّادی رو به گسترش و آبادانی نهاده بود، در اثر زمین لرزه ۴۳۴ هجری بشدت آسیب دید.<ref name="TabrizDaneshnaameEslamy"/> بطوریکه [[ناصرخسرو]] که که در ۴۳۸، از شهر دیدن کرده است مساحت تبریز را ۱۴۰۰ در ۱۴۰۰ گام بیان کردهاست که براین اساس، بهنظر نمیرسد مساحت شهر متجاوز از یک کیلومتر مربع بودهباشد.<ref name="DehKhoda"/> اعضای خاندان روّادیان تا ۴۴۶، با چند وقفه، حاکمان تبریز بودند. در این سال طغرل سلجوقی، وهسودان روّادی را خراجگزار خود کرد، و به گفته ابن اثیر طغرل در ۴۵۰، مملان بن وهسودان را به حکمرانی آذربایجان گماشت. الب ارسلان، جانشین طغرل، در ۴۶۳ حملان را از حکومت آذربایجان بر کنار نمود و به فرمانرواییِ نزدیک به چهارصد سال خاندان روّادی در این سرزمین پایان داد.<ref name="TabrizDaneshnaameEslamy"/>
در نوشتههای تاریخی از دوران سلجوقی اشارات زیادی به تبریز یافت نمیشود. در [[راحةالصدور]] آمده که [[طغرل]] جشن ازدواج خود را با دختر خلیفه در نزدیکی این شهر برپا ساخت.<ref>ابن راوندی، ''راحةالصدور''، ۱۱۱.</ref> در ابتدای قرن ششم هجری قمری گزارش شده که [[امیر سوقمان القطبی]] - مؤسس سلسلهٔ شاهان ارمن که در اخلاط فرمان میراندند- حاکم تبریز بودهاست. در طول حکومت سلطان محمود شاهد درگیریهایی جهت تصاحب تبریز بین امیر مراغه و طغرل (برادر سلطان محمود) هستیم. بعد از وفات سلطان محمود بسال ۵۲۵ هجری قمری بین داود پسر سلطان محمود و مسعود برادر او تنشی جهت تصاحب تبریز پیش آمد که در این میان داود پیروز شد و تبریز را مقر حکومت خود ساخت. آنچنان که از شواهد تاریخی بر میآید از زمان قزل ارسلان (۵۸۲ - ۵۸۷ هجری قمری) به بعد تبریز برای همیشه پایتخت آذربایجان گردید.
در ابتدای قرن هفتم هجری قمری مغولها دو بار به تبریز حمله بردند ولی با دریافت غرامت بازگشتند. در سال ۶۲۷ هجری قمری مغولها نهایتاً بر تمام آذربایجان از جمله تبریز دست یافتند.<ref name="DehKhoda"/>
خط ۹۲:
{{همچنین ببینید|اشغال تبریز (۱۲۹۰)}}
پس از پیروزیهای مشروطهخواهان مجلس ایران با استخدام مستشار امریکایی بنام [[مورگان شوستر]] رای به اصلاح سیستم مالی کشور داد.<ref>See p. 83 of:
*بررسی مناسبات
(Hasan Behgar, ''A review of the book "Inspection of the relations between Iran and America 1851-1925"'', in Persian, [http://www.iranian.com/Behgar/2006/July/USA/Images/MONASBATeAMRIKA.pdf PDF]).</ref> در این زمان روسها اولتیماتومی با سه درخواست از جمله اخراج شوستر از ایران را به دولت ایران ارائه دادند و در پی نپذیرفتن اولتیماتوم توسط مجلس شورا، روسها شروع به لشکرکشی به شمال ایران کردند. دولت ایران با انحلال مجلس شورای ملی و پذیرش اولتیماتوم روسیه سعی در جلوگیری از اشغال شمال ایران بدست روسها داشت. اما حتی انحلال مجلس توسط دولت وقت و پذیرش اولتیماتوم، نتوانست از لشگرکشی دولت روس به مناطق شمالی کشور از جمله تبریز جلوگیری نماید. مردم تبریز در مقابل روسها مقاومت کردند و سرانجام آتشبسی بین قوای درگیر به امضا رسید. روز بعد از آتشبس جنگ از سر گرفته شد ولی در غروب آنروز دو طرف با آتش بس موافقت کردند. در این هنگام ملیون شهر قصد آغاز صلح داشتند. آنها تصور میکردند با شروع آتشبس روسها به ترک مخاصمه تن خواهند داد. تبریزیها به دلیل قطعی خطوط تلگراف از سو استفاده قوای روس از فرصت آتش بس برای تجدید قوا بیخبر بودند. در هنگام آتش بس پنج هزار سرباز روس تازه نفس از [[شهر جلفا|جلفا]] به قوای اشغالگر روس در نزدیکی تبریز فرستاده شدند. در فردای آنروز تهاجم روسها با قوای بیشتر توانستند مقاومت مردمی شهر تبریز را در هم بشکنند. شیپلی کنسول وقت انگلیس در تبریز نوشته بود «به فرمانروای کل قفقاز دستور دادهشدهاست تا به فرماندهان نظامی اجازه دهد با نظر کنسولهای روسیه، اهالی را به شدید ترین وجه تنبیه کنند». خود شوستر در این باره نوشته است «تجربه بخوبی نشان دادهاست که دولت روسیه با داشتن قدرت در اموری نظیر این به هیچ وجه از وعده خود کوتاهی نمیکند. مبالغه نیست اگر بگوییم که هولناکی و دهشتناکی کشتار تبریز هرگز حقیقتا معلوم نخواهد شد٬ زیرا که روسها اهتمامی بلیغ در ضبط اخبار نمودهاند». علاوه بر بمباران توپخانهای چند روزه شهر، از روز دهم محرم (اول ژانویه) روسها شروع به دستگیری و اعدام آزادیخواهانی چون [[ثقةالاسلام تبریزی|میرزاعلی ثقةالاسلام تبریزی]]٬ [[علی مسیو]]٬ و شیخ سلیم کردند. روسها همچنین دست به کشتار مردم عادی زدند. کنسول انگلیس در تبریز در گزارشی به لندن اعلام نمود که روسها پانصد زن و کودک را در تبریز قتل عام کردند. با سقوط تبریز با درخواست و پافشاری سفیر روس در تهران و با تائید سفیر انگلیس [[صمد شجاعالدوله]]٬ از مخالفان سر سخت مشروطه٬ از طرف دولت ایران بعنوان والی تبریز منسوب شد. با ورود صمدخان به تبریز خونریزیها ابعاد گستردهتری یافت. او شروع به ازبین بردن تمام آثار و افکار آزادی خواهی را در منطقه کرد. تمام ۲۵ مدرسه ابتدائی و متوسطه که بیش از سه هزار محصل داشتند تعطیل شده و برخی از آنها تخریب شدند. صمد خان با تحریک روسها محترمین، تجار و اصناف را جمع کرده و مجبور به امضاء نامهای نمود که ما خواهان بازگشت محمدعلی شاه٬ شاه مخلوع توسط مشروطهخواهان٬ هستیم.
<gallery>
File:Tabriz Map 1908.jpg|نقشهای از تبریز در هنگام مبارزه نیروهای ملی با نیروهای دولتی در سال ۱۹۰۸ میلادی.
خط ۱۱۱:
{{همچنین ببینید|حکومت خودمختار آذربایجان}}
در هنگام [[جنگ جهانی دوم]] و [[اشغال ایران در جنگ جهانی دوم|اشغال ایران بدست متفقین]] رضاخان از قدرت خلع شد و تبریز به اشغال قوای [[شوروی]] در آمد. پس از اتمام جنگ قوای شوروی از تخلیه این منطقه سرباز زدند و در سال بعد از جنگ جهانی دوم٬ در سال ۱۳۲۴، [[فرقه دموکرات آذربایجان]] با حمایت شوروی حکومتی خودمختار از دولت مرکزی ایران بر پا نمود و تبریز به عنوان مرکز فعالیتهای این گروه انتخاب شد. با بیرون رفتن نیروهای شوروی و حمله نیروهای ارتش ایران نیروهای فرقه شکست خورده و حکومت خودمختار آذربایجان درست یک سال پس از تاسیس فرو پاشید.<ref name="Abrhamian">
Page 412-3</ref> با وجود مدت کوتاه یک ساله حکومت خودمختار آذربایجان برخی اقدامات آنها همانند تاسیس [[دانشگاه تبریز]] و تاسیس دهها دبیرستان در سطح منطقه تاثیر بسزایی در سالهای بعد از سقوط این حکومت داشت. امروزه نیز بسیاری از مردم منطقه حتی کسانی که خود را حامی حکومت ایران میدانند از دولت خودمختار با نیکی یاد میکنند.
<gallery>
File:Soviet six horse foot artillery team on the streets of Tabriz.jpg|واحد توپخانه ارتش شوری به هنگام اشغال تبریز در جریان جنگ جهانی دوم.
خط ۱۲۶:
در ۲۹ بهمن ۱۳۵۶ خورشیدی، تظاهرات مردم تبریز به مناسبت چهلمین روز کشتهشدگان ۱۹ دی ۱۳۵۶ تظاهرات [[قم]] به درگیری با پلیس و نیروهای امنیتی وقت کشید و معترضین پس از یک روز تظاهرات و درگیری بیشتر نقاط شهر را تسخیر نمودند. در ادامه در روزهای بعد تا پیروزی انقلاب این شهر نقشی بارز در انقلاب اسلامی ایفا نمود.<ref name="Abrhamian596">Abrahamian (1982), p. 596</ref>
بعد از [[انقلاب ۱۳۵۷ ایران|انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷]]، طرفداران [[حزب جمهوری خلق مسلمان ایران]]، به طرفداری از [[سید محمدکاظم شریعتمداری|آیت الله شریعتمداری]] برخی ناآرامیها را در این شهر پدید آوردند. طرفداران این حزب با اختلاط دین و سیستم سیاسی مخالف بودند و همچنین خواهان احقاق حقوق اقلیت آذربایجانی بودند.<ref name="Stempel2009">{{cite book|author=John D Stempel|title=Inside the Iranian Revolution|url=http://books.google.com/books?id=pi6TQQAACAAJ|date=1 August 2009|publisher=Clark Group|isbn=978-0-9825057-2-4}}</ref> در پی گسترش ناآرامیها نیروهای نظامی مستقر در این شهر از جمله پایگاه نیروی هوایی تبریز به حمایت از معترضین پرداخت. در نهایت کنترل مراکز حساس شهر از جمله مرکز صدا و سیما تبریز و پایگاه دوم شکاری نیروی هوایی به دست معترضین آمد. معترضان برای نشان دادن قدرت خود شش فروند جنگده فانتوم را در ارتفاع پایین بر فراز تبریز به پرواز درآوردند.<ref>https://news.google.com/newspapers?nid=1310&dat=19791209&id=vgYzAAAAIBAJ&sjid=EuIDAAAAIBAJ&pg=6852,2643906&hl=en</ref><ref>https://news.google.com/newspapers?nid=1368&dat=19791210&id=CHtQAAAAIBAJ&sjid=fBIEAAAAIBAJ&pg=6428,2050542&hl=en</ref> نیروهای پاسداران انقلاب اسلامی اعزامی از تهران بوسیله هلیکوپتر در دانشگاه تبریز٬ که تحت کنترل گروههای چپ حامی رژیم انقلابی تهران بود٬ پیاده شدند و درگیریها در تبریز به خشونت کشیدهشد. [[آیت الله خمینی]]٬ رهبر وقت انقلاب ایران٬ به دیدار شریعتمداری که در آن زمان در قم زندگی میکرد شتافت و چنان وانمود شد که این دیدار برای مصالحه انجام گرفتهاست. برخی روزنامهها ادعا نمودند که در این دیدار خمینی تهدید کرده بود که در صورت عدم تسلیم مرکز تلویزیون تبریز ظرف ۲۴ ساعت این شهر بمباران خواهد شد. سید محمدکاظم شریعتمداری از بیم تبدیل تبریز و آذربایجان به کردستانی دیگر در پیامی که از تلویزیون دولتی ایران پخش شد٬ مردم را به پرهیز از خشونت دعوت نمود و سرانجام اعتراضات تبریز آرام گرفت. با دستگیری و اعدامهای گسترده٬ حصر خانگی و خلع لباس سید محمدکاظم شریعتمداری٬ و تعطیلی حزب خلق مسلمان این ناآرامیها در۲۰ دیماه ۱۳۵۸ خاتمه یافت.<ref name="Shaffer2002">{{cite book|author=Brenda Shaffer|title=Borders and Brethren: Iran and the Challenge of Azerbaijani Identity|url=http://books.google.com/books?id=SbW2QgAACAAJ|year=2002|publisher=MIT Press|isbn=978-0-262-19477-8}}</ref><ref name="Behrooz2000">{{cite book|author=Maziar Behrooz|title=Rebels With A Cause: The Failure of the Left in Iran|url=http://books.google.com/books?id=ouuRaF5Ug1IC|date=4 November 2000|publisher=I.B.Tauris|isbn=978-1-86064-630-0}}</ref> بعد از ناآرامیهای مربوط به جزب خلق مسلمان٬ و به بهانه تاسیس مصلای نماز جمعه٬
===جنگ ایران و عراق===
|