روشنایی‌های شهر: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Hamid Hassani (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۱:
{{جعبه فیلم
| عنوان = روشنایی هایروشنایی‌های شهر
| تصویر = Citylights.jpg
|عرض تصویر =
خط ۱۶:
| توزیع‌کننده = [[یونایتد آرتیستز]]
| انتشار = ۳۰ ژانویه ۱۹۳۱
| استودیو =
| مدت = ۸۷ دقیقه
| زبان = [[زبان انگلیسی|انگلیسی]]
| کشور = [[ایالات متحده آمریکا]]
| بودجه = $۱،۵۰۰،۰۰۰۱٬۵۰۰٬۰۰۰
| فروش = $۵،۰۱۹،۱۸۱۵٬۰۱۹٬۱۸۱
| پس_از =
| پیش_از =
خط ۳۳:
'''روشنایی‌های شهر''' {{انگلیسی|City Lights}} فیلمی صامت، به کارگردانی [[چارلی چاپلین]] با بازی چارلی چاپلین، [[ویرجینیا چریل]]، [[فلورنس لی]]، [[هری مایرز]] و تولید سال ۱۹۳۱ است.<ref>http://www.imdb.com/title/tt0021749/</ref>
 
این فیلم از احساسی‌ترین فیلم‌های چارلی چاپلین دانسته شده که ماجرای عاشقانه [[ولگرد کوچولو]] با یک دختر نابینا را به تصویر می‌کشد.<ref>[http://www.iranclassic.com/film.htm ایران کلاسیک]، بازدید: مارس ۲۰۰۹.</ref> این فیلم از نگاه بنیاد فیلم آمریکا بهترین فیلم جهان در زمینه [[کمدی رمانتیک]] محسوب می گرددمی‌گردد. همچنین در لیست [[۱۰۰ سال... ۱۰۰ فیلم به انتخاب بفا (بازبینی ۲۰۰۷)]] که توسط بنیاد فیلم آمریکا تنظیم شد، به عنوان دهمین فیلم تاریخ سینما برگزیده شده است.
 
روشنایی هایروشنایی‌های شهر، به گفته بسیاری، بهترین فیلم چاپلین محسوب می شودمی‌شود.
 
== خلاصه داستان ==
چارلی، با دختر گلفروش نابینایی آشنا می شودمی‌شود. او از دختر یک گل می گیردمی‌گیرد و به او دل می بنددمی‌بندد. در همان شب، یک ثروتمند مست که قصد خودکشی دارد را نجات می دهدمی‌دهد و مرد ثروتمند با او دوست می شودمی‌شود (وقتی مست است چارلی را به خاطر می آوردمی‌آورد و در حالت عادی او را نمی‌شناسد). چارلی سعی میکندمی‌کند برای اینکه هزینه بهبود چشمان دختر را به دست آورد، از مرد پول بگیرد. او رفتگر میشودمی‌شود تا پول به دست آورد و آن را خرج چشمان دختر گلفروش بکند ولی چون دیر سرکار حاضر می گرددمی‌گردد از آنجا اخراج می شودمی‌شود.
 
چارلی به مسابقه بوکس می رودمی‌رود تا برنده شود و پول به دست آورد ولی درمسابقه می بازدمی‌بازد و مایوسمأیوس میشودمی‌شود. در اواخرفیلم، چارلی در خانه مرد ثروتمند مست است که دو دزد به صورت مخفیانه وارد خانه میشوندمی‌شوند. آنها مرد را مضروب می کنندمی‌کنند و چارلی از ترس به پلیس تلفن میکندمی‌کند. دزدها فرار می کنندمی‌کنند و پلیس به خیال اینکه چارلی مرد را زده، قصد دستگیری او را دارد. مرد به هوش می آیدمی‌آید و چون مستی از سر او پریده، میگویدمی‌گوید که چارلی را نمی‌شناسد. چارلی به سختی ازآنجا می گریزدمی‌گریزد و هرچه پول به دست آورده به دختر می دهدمی‌دهد. دختر از او تشکر می کندمی‌کند وچارلی پس ازمدت کوتاهی در خیابان توسط پلیس شناخته شده و به زندان می افتدمی‌افتد.
 
اوپس از مدتها، از زندان آزاد می شودمی‌شود وبه همان مکانی میرودمی‌رود که دختر گلفروش را در همان جاهمان‌جا دید. او می بیندمی‌بیند که دختر صاحب یک مغازه گلفروشی است و کارش هم رونق دارد. دختر بینایی اش را به دست آورده و چارلی در نظرش یک غریبه است و او را نمی‌شناسد. چارلی یک شاخه گل از دختر می خردمی‌خرد و وقتی دختر میخواهدمی‌خواهد بقیه پول را به چارلی بدهد،دستانبدهد، دستان او را لمس میکندمی‌کند و چارلی را می شناسدمی‌شناسد.
 
== بازیگران ==
* [[ویرجینیا چریل]] در نقش دختر نابینا
* [[فلورنس لی]] در نقش مادربزرگ او
* [[هری مایرز]] در نقش میلیونر غیر عادیغیرعادی
* [[ال ارنست گارسیا]] در نقش خدمتکار او
* [[هانک مان]] در نقش مشت زن حرفه ایحرفه‌ای
* [[چارلی چاپلین]] در نقش [[ولگرد کوچولو]]
* [[رابرت پریش]] در نقش پسر روزنامه فروش