تئاتر ابزورد: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶:
ارتباط چندبعدیای که بازیهای زبانی، [[کلیشه|کلیشههای]] اغراقآمیز، تکرار و ترکیبات بیربط یا حتی عبارات ابتکاری را به دنبال خود دارد و از زبان شخصیتهایی بیان میشود که معمولاً در یک [[تراژدی-کمدی]] (تراجیکمدی) اسیر شرایط جبری و فشارهای ناخوشایند ناخودآگاهند. از شیوههای [[تئاتر روایی|روایی]] کلاسیک عبور میکند و بعدتر آن را به مسخره میگیرد؛ و طبعاً همیشه لااقل تهمایهای از فضاسازیهای [[سوررئال]] را تداعی میکند. مسخرگی تلخی که لایههای قابل توجه [[تراژدی]] را از وادی [[روایت واریته|روایتهای واریته]]<ref group="*">Vaudeville</ref> تا شوخیها و بداههپردازیهای [[کمدیا دلآرته]]<ref group="*">Commedia dell`arte</ref> (یا [[کمدی ایتالیایی]]) با خود میکشاند.
تجربیاتی هولناک از قبیل وقوع دو [[جنگ جهانی]] و ظهور [[فاشیسم]] در اروپای بهاصطلاح متمدن، شکست [[انقلاب ۱۹۱۷]] در روسیه و پیدایش رژیمهای دیکتاتوری کمونیستی از جمله عواملی بودند که نمایشنامهنویسان این جنبش را متقاعد کردند که زندگی مدرن از معنای اصلیاش تهی شده است. تعریف معروفی از معناباختگی به نقل از [[آلبر کامو|کامو]] در بحثهای مربوط به این جنبش تئاتری مکرراً نقل میشود و حکایت از آن دارد که معناباختگی وضعیتی حادث شده ــ و نه ذاتی ــ در زندگی است: «در کائناتی که ناگهان همهی توهّمات و بارقههای امید ناپدید شدهاند، انسان احساس غریبگی میکند. وضعیت او به وضعیت فردی تبعیدشده میمانَد که هیچ علاجی برای دردهایش وجود ندارد، زیرا از خاطراتش دربارهی موطنی از دسترفته محروم شده است و ایضاً امیدی هم به رسیدن به سرزمینی موعود ندارد. این جدایی بین انسان و زندگیِ او، بین بازیگر و زمان و مکانِ نمایش او، حقیقتاً احساس معناباختگی را به وجود میآوَرَد.»<ref>{{یادکرد وب |نویسنده = حسین پاینده|نشانی=http://www.anthropology.ir/article/4769 |عنوان=بکت و تئاتر معناباختگی | ناشر = انسانشناسی و فرهنگ |تاریخ = |تاریخ بازبینی=}}</ref>
اساساً فرم این گونه نمایشها به طور مداوم در طول عمر آن تجربی باقیمانده و همواره علیرغم تأثیر فراوانی که از جریانهای مختلف گرفته، به دنبال شیوهٔ جدیدی برای ارائهٔ چارچوب یا شکستن چارچوبهای روایی داشته است. شاهد بی بدیل چنین انگیزههایی، تفاوتهای تکنیکی و زمینهای بین آثار بزرگان این جریان است؛ از جمله آنها که در بالا نامشان رفته است.▼
▲
از جمله مهمترین تأثیرگذاران، [[شکسپیر]] است، که تأثیر عمدهای در سرایت [[تراجیکمدی]] به تئاتر ابزورد داشته است؛ که در نهایت صراحتاً در نمایشنامهٔ [[مکبث]] قابل درک است. اما تأثیرپذیری از پیشینهٔ دنیای هنر به اینجا ختم نمیشود و حتی تأثیرات [[کمدی اسلپ استیک]] ([[کمدی بزن و بکوب]]) سینمای محبوب دورههای گذشته مثل فیلمهای [[چارلی چاپلین|چاپلین]]، [[باستر کیتن]] و حتی [[لورل و هاردی]] به ویژه در «[[فیلم (فیلم)|فیلم]]» تنها فیلمنامه نوشته شده توسط [[ساموئل بکت|بکت]]، که [[باستر کیتن|کیتن]] درآن ایفای نقش کرده، غیرقابل انکار است.
یکی از افراد پیشروی پذیرفتهشده وادی تئاتر ابزورد، [[لوئیجی پیراندلو]] است که به شدت، گونهٔ [[تئاتر
== نمایشنامهنویسان ==
|