واژه: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Hamid Hassani (بحث | مشارکت‌ها)
Hamid Hassani (بحث | مشارکت‌ها)
ویرایش و ویکی‌سازی
خط ۱:
{{پیشنهاد انتقال}}
مجموعة'''واژه''' مجموعهٔ حروفی که یک واحد را تشکیل دهنددهند، «واژه» یا «[[کلمه]]» نام دارند. در [[دستور زبان فارسی]]، معمولاً کلمه را به نهنُه بخش تقسیم کنندمی‌کنند: اسم، صفت، عدد، کنایه، فعل، قید، حرف اضافه، حرف ربط، صوت.
 
'''«واژه'''» کوچک‌ترین شکل معنادار از [[حروف]] است که می‌تواند به تنهایی بهبه‌تنهایی کاربه‌کار رود. برای نمونهنمونه، «-انه» در واژه‌هایی مانند مردانه، زنانه، مهربانانه، دارای معنی ویژهویژهٔ خود استاست، ولی از آنجا که نمی‌توان آن را به تنهایی بهبه‌تنهایی کاربه‌کار بردبرد، واژه نامیده نمی‌شود. بسیاری از واژه‌ها به بخش‌های کوچک‌تری بخش‌پذیرند که به آن‌ها [[تکواژ]] گفته می‌شود. تکواژهتکواژ کوچکترین بخش کلمه است که در بسیاری از موارد یک کلمهکلمهٔ مستقل محسوب شده و در برخی موارد نیز کلمه به حساب نمی‌آید.
مجموعة حروفی که یک واحد را تشکیل دهند واژه یا کلمه نام دارند. در دستور زبان فارسی معمولاً کلمه را به نه بخش تقسیم کنند: اسم، صفت، عدد، کنایه، فعل، قید، حرف اضافه، حرف ربط، صوت.
'''واژه''' کوچک‌ترین شکل معنادار از [[حروف]] است که می‌تواند به تنهایی به کار رود. برای نمونه «-انه» در واژه‌هایی مانند مردانه، زنانه، مهربانانه، دارای معنی ویژه خود است ولی از آنجا که نمی‌توان آن را به تنهایی به کار برد واژه نامیده نمی‌شود. بسیاری از واژه‌ها به بخش‌های کوچک‌تری بخش‌پذیرند که به آن‌ها [[تکواژ]] گفته می‌شود. تکواژه کوچکترین بخش کلمه است که در بسیاری از موارد یک کلمه مستقل محسوب شده و در برخی موارد نیز کلمه به حساب نمی‌آید.
 
== فرم‌های آزاد ==
بیشتر [[زبان‌شناسی|زبان‌شناسان]] بر این باورند که بهترین روش برای تعریف واژگلنواژگان بر پایهٔبرپایهٔ قالب‌هایی است که واژه‌ها از جنبه‌های [[نحو|نحوی]] اختیار می‌کنند. پذیرفته‌ترین تعریف ارائه‌گردیدهارائه‌شده بر این مبنا عبارت است از:
 
«واژه، فرم آزادآزادِ<ref>Freefree form</ref> کمینه<ref>minimal</ref> در یک زبان است.»
 
فرم آزاد به بن‌پاره‌ای از زبان گفته می‌شود که بتواند به‌صورت تنها وجود داشته باشد و به مکان و موقعیت کاملاً ثابت و تغییرناپذیری نسبت به اجزاء زبانی محیط پیرامون خود نیاز نداشته باشد. مطابق تعریف بالا، «شکارچی» یک واژه است، چرا که، می‌تواند به تنهاییبه‌تنهایی پدیدار شود و پدیداریپدیداریِ آن در محل‌های گوناگونی در طول جمله رخ بدهددهد.
 
مثال‌ها:
# شکارچیان به تعقیب آهو پرداختند.
# آهو توسط شکارچیان مورد تعقیب قرار گرفت (یا: تعقیب شد).
 
در مقام مقایسه، واحدهای «چی» و «ان» (در شکارچیان) کلمات به حساب نمی‌آیند، زیرا،زیرا اجازه ندارند که به حالت منزوی وجود پیدا کنند، بلکه، باید حتماً موقعیت مکانیشانمکانی‌شان نسبت به سایر اجزاء زبانی مجاور ثابت و تغییرناپذیر باقی بماند.
 
== انواع واژه ==
واژه به طور کلیبه‌طورکلی به سه دسته تقسیم می‌شود که عبارتندعبارت‌اند از:
'''[[اسم]]''' ، '''[[فعل]]''' ، '''[[حرف]]''' ، '''[[صفت]]''' ، '''[[ضمیر]]''' ، '''[[قید]]''' ، '''[[صوت]]'''.
مثلاً '''آهو''' یک اسم و '''سبز''' یک صفت است.
 
خط ۲۹:
* کلمات پیچیده
 
کلمات ساده آن‌هایی هستند، که نمی‌توانیم به واحدهای معنادار کوچک‌تر خردشان کنیم، در حالیکه،درحالی‌که کلمات پیچیده قابلیت تجزیه به اجزاء متشکله را دارا هستند.
 
== پانوشته‌ها ==
خط ۴۲:
== منابع ==
{{چپ‌چین}}
* O'Grady, W. , Dobrovolsky, M. , and aronoff, M. , ''Contemporary Linguistics, An Introduction'', 2nd editioned., St. Martin' Press, Inc. , 1993. ISBN 0-312-06780-1
{{پایان چپ‌چین}}
 
خط ۴۸:
* [http://www.jazirehdanesh.com/page.php?slct_pg_id=153&sid=10&slc_lang=fa واژه‌های فارسی در زبان انگلیسی]
* [http://fa.wiktionary.org ویکی‌واژه]
 
{{دستور زبان}}