بلک سبث: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
←‏تشکیل گروه و روزهای اولیه: اصلاح پیوند(ها) به صفحهٔ ابهام‌زدایی با استفاده از AWB
جز از «به انگلیسی» ابهام‌زدایی کن
خط ۳۰:
 
=== تشکیل گروه و روزهای اولیه ===
گروه بلک سبث یعنی [[آزی آزبورن|جان "آزی" آزبورن]]، [[تونی آیومی|فرانک "تونی" آیومی]] و تری "گیزر" باتلر دردوران کودکی در فاصله نزدیک به هم در آستون واقع در حومه [[بیرمنگام]] [[انگلستان]] زندگی میکردند.البته در این دوران روابطشان چندان دوستانه نبود.همچنان که بزرگ‌تر می شدند علاقه مشترکشان به [[موسیقی]] بیشتر می شد و هر کدام شروع به فعالیت در گروه‌های مختلفی کردند. بعد از مدتی آنها یکدیگر را پیدا کرده و بهمراه بیل وارد (نوازنده [[درام (ساز)|درام]]) با هم مشغول به کار شدند و در سال ۱۹۶۷ گروه پلکا تالک (به [[زبان انگلیسی|انگلیسی]]: Polka Tulk) را تشکیل دادند که اعضای آن شامل بود از:آزی آزبورن([[خواننده]])، تونی آیومی([[گیتار لید]])، گیزر باتلر([[بیس]])، بیل وارد([[درامز]])، جیمی فیلیپس([[گیتار ریتم]]) و اِیکر(سکسیفون).
خیلی زود فیلیپس و ایکر از گروه اخراج شدند.۴نفر باقی‌مانده نام گروه را به ارت بلوز کمپانی (به [[زبان انگلیسی|انگلیسی]]: Earth Blues Company) تغییر دادند که بعد از مدت کوتاهی به ارت کوتاه شد.آنها در این گروه موسیقی بلوز هوی راک می نواختند و بدین ترتیب توانستند در کلوپ های محلی طرفداران محدودی کسب کنند.در سال ۱۹۶۹ آیومی، ارت را ترک کرد تا به گروه جترو تال (به [[زبان انگلیسی|انگلیسی]]: Jethro tull) بپیوندد ولی چند ماه بعد به گروه بازگشت. او این بار ایده ای جدید داشت.آیومی از اینکه مردم به دیدن فیلم‌های ترسناک و دلهره‌آور که در آن زمان بازار خوبی داشتند میروند و در حقیقت برای ترسیدن پول میدهند به این فکر افتاد که نوعی موسیقی ترسناک خلق کند.همراه با باتلر به علوم خفیفه و داستان های فانتزی، گروه چندین آهنگ فضای مهیب و تیره ساختند که یکی از آنها آهنگ بلک سبث بود که نام یکی از فیلم‌های ترسناک [[بوریس کارلوف]]، بازیگر برجسته دورانصامت سینما را برخورد داشت.
خود گروه هم به بلک سبث تغییر نام داد.با این رویه جدید، بر تعداد طرفداران گروه افزوده شد.
 
=== دههٔ هفتاد ===
قبل از ضبط آلبوم اول گروه یعنی «بلک سبث»، آیومی سرانگشتان دست راست خود را در یک حادثه صنعتی از دست داد.او چپ دست بود وبا سرانگشتان مصدومش نمی توانست فشار لازم را برای به صدا در آوردن سیم‌های روی فرت‌برد [[گیتار]] ایجاد کند.از اینرو او از نوعی روکش پلاستیکی برای انگشتانش استفاده کرد و در عین حال کوک گیتار را بم‌تر کرد تا فشار کمتری احتیاج داشته باشد.همه این عوامل باعث به وجود آمدن صدایی عمیق‌تر و خشن‌تر شد که بهمراه ریف‌های سرد و تیره‌اش کاملاً با حال و هوای اشعار گروه هماهنگی داشت. اشعار گروه که اکثراً توسط باتلر نوشته می شد، بر روی مضامین سنگینی همچون سرشت پلیدی، جدال خیر و شر، نابودی محیط زیست و جنگ متمرکز بود.آلبوم بلک سبث در سال ۱۹۷۰ منتشر شد و هفته اول در لیست پر فروش‌های بریتانیا شمارهٔ ۱۳ شد.با این آلبوم بلک سبث جوهره آن چیزی را پدید آورد که اکنون در پایان دههٔ نود [[هوی متال|متال]] اطلاق می شود.با آهنگ بلک سبث این گروه پیشتاز استفاده از فواصل نامطبوع و به کار گیری اثرات روانی و عاطفی اینگونه از فواصل [[موسیقی راک]] شد. آلبوم «پارانوئید» به فاصله کمی در همان سال منتشر شد. ترکیب هول انگیز صدای جیغ مانند آزبورن، گیتار آیومی، بیس غرندهٔ باتلر و نوازندگی جنون آمیز وارد، آلبوم را تبدیل به یک موفقیت بی نظیر کرد. آهنگ‌هایی همچون ''پارانوئید''، ''خوک‌های جنگ'' و ''مرد آهنین'' از این تبدیل به معیارهای ماندگار [[موسیقی متال]] شدند.درسال ۱۹۷۱ بلک سبث، آلبوم «ارباب واقعیت» را منتشر کردند که آهنگ‌های ماندگاری همچون ''فرزندان گور''، ''ورای ابدیت'' و ''بسوی خلا'' همه از این آلبوم هستند. در سال ۱۹۷۲ آلبوم «جلد چهارم» منتشر شد.سال ۱۹۷۳ بلک سبث با همکاری ریک وِیکمن (به [[زبان انگلیسی|انگلیسی]]: Rick Wakeman) نوازندهٔ [[کیبورد (ساز)|کیبورد]] از گروه [[یس (گروه موسیقی)|یس]]، آلبوم «سبث خونخوار» را منتشر کردند که هم از نظر اشعار و موسیقی آلبومی قوی و ماندگار بود.در این آلبوم توانایی گیزر باتلر را در سرودن اشعار عمیق مشاهده میکنیم که یکی از عوامل بالا برنده کیفیت یک کار متال است.این ترکیب گروه تا سال ۱۹۷۸ پایدار ماند.
در این فاصله گروه سه آلبوم دیگر منتشر کرد که از آن جمله میتوان به آلبوم «خرابکاری»(۱۹۷۵) اشاره کرد که آهنگ ''ناخوشی''، ''نماد گیتی'' از این آلبوم است. در سال ۱۹۷۹ آزی آزبورن از گروه جدا شد تا به صورت تنها فعالیت کند.گروه او در دههٔ هشتاد تبدیل به موفقترین گروه‌های هوی متال شد.جانشین آزبورن در بلک سبث، [[رانی جیمز دیو]]، خواننده نامی گروه [[رینبو]] بود.او با آمدنش توانست گروه را بروز کند و ارائه ایده‌های نو سطح کار گروه را که در انتهای دههٔ هفتاد افت پیدا کرده بود ارتقاء ببخشد.