محمدمهدی ربانی املشی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Dombarik1 (بحث | مشارکت‌ها)
حذف مطالب جانبدارانه و بدون منبع بر اساس وپ:زنده
خط ۲۴:
 
== تولد و دوران کودکی ==
امامهدی او،ربانی پساملشی از دودر سال درس[[۱۳۱۳]] خواندنشمسی دربه مکتب،دنیا بهآمد، ایناز نتیجهپنج رسید کهسالگی به تحصیلاتمکتب جدیدخانه همو نیاز دارد؛پس از ایندو رو با موافقت پدرسال به دبستان رفت. پس از آن علوم دینی را آغاز کرد و با ورود به حوزه علمیه قم، از استادان آن دوره بهره برد. با پایان یافتن دوره سطح، در درس‌های خارج [[سید حسین طباطبایی بروجردی]] و خمینی شرکت جست و مراحل علمی را یک به یک پیمود.
مهدی ربانی املشی در نیمة شعبان سال [[۱۳۱۳]] شمسی به دنیا آمد، به همین سبب نام او را «محمدمهدی» گذاشتند. پدرش ابوالمکارم روحانی بود. شش ساله بود که مادرش را از دست داد، و از آن‌جا که تنها فرزند خانواده بود، همواره مورد لطف و عنایت و محبّت پدر بود. در آن روزگار منزل آنان در منتهی الیه شهر قم بود و زندگی‌شان ساده و به دور از کمترین امکانات رفاهی بود. پدر وی از زهّاد زمان بود و در دخل و خرج بسیار مراعات می‌کرد و از هر چیزی که شائبه رفاه‌زدگی در آن وجود داشت، اجتناب می‌روزید. پس از چند سال، پدرش ناگزیر همسری اختیار کرد که از آن همسر، صاحب سه فرزند شد و هر سه آنها به خدمت اسلام و مسلمین در آمدند. وی دوران کودکی را با کمترین امکانات سپری کرد؛ حتی به گفتة خود، در زمستان آرزوی کفشی داشت که آب به داخل آن نرود!
 
== دوران تحصیل ==
پدرش، به مدارس جدید از نظر دینی اعتماد نداشت، لذا فرزند خود را از پنج سالگی به مکتب خانه فرستاد.
اما او، پس از دو سال درس خواندن در مکتب، به این نتیجه رسید که به تحصیلات جدید هم نیاز دارد؛ از این رو با موافقت پدر به دبستان رفت. پس از آن علوم دینی را آغاز کرد و با ورود به حوزه علمیه قم، از استادان آن دوره بهره برد. با پایان یافتن دوره سطح، در درس‌های خارج [[سید حسین طباطبایی بروجردی]] و خمینی شرکت جست و مراحل علمی را یک به یک پیمود.
 
بیش از هجده سال نداشت که ازدواج کرد و ثمره آن یک پسر و چهار دختر بود. پس از ازدواج، زندگی را در حانه پدر ادامه می‌داد؛ به گونه‌ای که یک اتاق در اختیار او و خانواده‌اش و دو اتاق دیگر در اختیار پدر بود. با اصرار مردم املش، پدرش به املش رفت و او نیز منزل پدرش را فروخت تا بتواند در املش برایش خانه‌ای تهیه کند. خود نیز به منزل پدر همسرش رفت و مدتی در آن‌جا ساکن بود تا وضع مادی‌اش کمی بهتر شد و توانست در محله آبشار قم خانه‌ای اجاره کند.
 
در این سال‌ها، برای تبلیغ مکتب تشیّع و نشر آزموه‌های دینی به نقاط مختلف کشور سفر می‌کرد که گاه، این سفرها پیام‌های سیاسی نیز همراه داشت تا کم‌کم مردم را برای مبارزه آماده کند.
 
از جمله کسانی که وی در نوجوانی بسیار شیفته او بود، سید محمد تقی خوانساری بود؛ به گونه‌ای که در شانزده یا هفده سالگی که خبر فوت ایشان به گوشش رسید، با آن‌که در بیمارسان بستری بود، به خیابان آمد تا در مراسم تشییع او شرکت کند.
 
== استادان و دوستان ==
در حوزه علمیه قم و نزد استادان آن دوره، درس‌های سطح را به پایان رساند. وی مکاسب [[شیخ انصاری]]، منظومه سبزواری و بخشی از کفایه را نزد [[آیت الله العظمیحسینعلی منتظری|منتظری]] خواند. سپس در درس خارج[[آیت‌الله العظمی بروجردی| بروجردی]] شرکت کرد و هم‌زمان در درس خارج فقه و اصول [[خمینی]] نیز حاضر می‌شد.
با تبعید [[آیتروح الله خمینی|خمینی]] دو یا سه سال در درس‌های مرحوم محقق داماد شرکت می‌کرد و از آن پس، تنها به مباحثه‌های جمعی با فضلای آن دوره بسنده می‌کردکرد.
 
وی در دوران طلبگی خود، با دوستان بسیاری همراه بود. از جمله آنان [[هاشمی رفسنجانی]] است که تقریباً از آغاز طلبگی با وی به مباحثه درس‌ها می‌پرداخت و این مباحثه تا زمانی که [[هاشمی رفسنجانی]] برای انجام دادن کارهای سیاسی به تهران آمده بود،رفت، ادامه داشت (ربانی با هاشمی [[عقد اخوت]] بسته بودند<ref>{{یادکرد وب |نشانی=http://www.entezarnews.com/?p=75310|عنوان = مصاحبه هاشمی رفسنجانی|تاریخ=|ناشر=انتظار}}</ref>). از دیگر دوستان وی که می‌توان نام برد: [[محمد مؤمن]]، [[حسن طاهری خرم‌آبادی]]، حسینی و تهرانی، که سال‌ها با آنان به مباحثه‌های علمی می‌پرداخته‌است. در ضمن، ربانی، به مدت یک سال با [[آیت‌اللهسید علی خامنه‌ای|علی خامنه‌ای]]، به مباحثه پرداخته‌است.
او امام را نه تنها استاد در فقه و اصول و دیگر علوم دینی، بلکه استاد در پرورش انسان و در اخلاق و کمال او می‌دانست و از جمله کسانی بود که همواره به [[آیت الله خمینی|خمینی]] سفارش می‌کرد که درس اخلاق خود را برای پرورش طلاب ادامه دهد و طالبان علم را از صهبای درستی عمل، بی نصیب نسازد.
 
وی در دوران طلبگی خود، با دوستان بسیاری همراه بود. از جمله آنان [[هاشمی رفسنجانی]] است که تقریباً از آغاز طلبگی با وی به مباحثه درس‌ها می‌پرداخت و این مباحثه تا زمانی که [[هاشمی رفسنجانی]] برای انجام دادن کارهای سیاسی به تهران آمده بود، ادامه داشت (ربانی با هاشمی [[عقد اخوت]] بسته بودند<ref>{{یادکرد وب |نشانی=http://www.entezarnews.com/?p=75310|عنوان = مصاحبه هاشمی رفسنجانی|تاریخ=|ناشر=انتظار}}</ref>). از دیگر دوستان وی که می‌توان نام برد: [[محمد مؤمن]]، [[حسن طاهری خرم‌آبادی]]، حسینی و تهرانی، که سال‌ها با آنان به مباحثه‌های علمی می‌پرداخته‌است. در ضمن، ربانی، به مدت یک سال با [[آیت‌الله علی خامنه‌ای|علی خامنه‌ای]]، به مباحثه پرداخته‌است.
 
== فعالیت‌های علمی و فرهنگی ==
وی در طول عمر پر افتخار و با عزت خود، فعالیت‌های علمی و فرهنگی بسیاری انجام داد. در بسیاری ایام سال به مناطق محروم رفت تا ضمن آشنا کردن مردم مسلمان ایران، با مبانی اسلامی و مکتب اهل بیت، مشکلات آنان را حل نماید؛ حتی در ایامی که رژیم شاه او راایام تبعید کرده بود، از این وظیفه باز نماند و همواره{{مدرک}}، به ارشاد مردم مسلمان می‌پرداخت.
بخشی دیگر از فعالیت‌های علمی و فرهنگی وی، به تشکیلات جامعه مدرسین حوزه علمیة قم مربوط می‌شود. که وی با درایت کامل، از پیش آهنگان تأسیسموسسان این مرکز بود و در سال‌های عمر خود، خدمات بسیاری به حوزه علمیه و طلاب علوم دینی انجامبوده داداست.{{مدرک}}
 
== فعالیت‌های سیاسی ==
ایشان هم‌زمان با قیام [[روح‌الله خمینی]] در کنار ایشان،او، مبارزات و فعالیت‌های سیاسی خود را آغاز کرد.
یکی از فعالیت‌های مهم وی در آن سال‌ها، اعلام مرجعیت خمینی بعد از درگذشت سید [[سید حسین طباطبایی بروجردی|حسین طباطبایی بروجردی]] و تلاش برای تثبیت آن بود. مرحوم ربانی، با باور به این مهم که مرجعیت شیعه می‌تواند قدرتی برای نابودی جبهه کفر و ایجاد وحدت و همدلی میان گروه‌های مختلف جامعه برای مبارزةجدی بر ضد رژیم شاه باشد، بر مرجعیت خمینی پای می‌فشرد.{{مدرک}}
 
وی، در روزگار جوانی، همواره جریان‌های سیاسی را تعقیب می‌کرد و در همان سال‌ها با مرحوم [[نواب صفوی]] و [[فدائیان اسلام ناب محمدی مصطفی نواب|گروه فدائیان اسلام]] آشنا شد. مرحوم ربانی، در همان سال‌ها برای مردم فلسطین دل می‌سوزاند و همواره یاد آنان را زنده می‌داشت. در جریان [[قیام ۱۵ خرداد]] سال [[۱۳۴۲]] و پس از دست‌گیری امامخمینی فعالیت چشمگیریفعالیتهایی انجام داد{{مبهم}}. او در سال ۱۳۴۳ و در سفر تبلیغی خود به [[کاشان]] به تبلیغ علیه رژیم[[دودمان پهلوی]] پرداخت که همین امر منجر به دست‌گیری وی شد.{{مدرک}}
 
او پیش از انقلاب، بارها دست‌گیر شد و هفت بار به زندان افتاد و در هر بار، ماه‌ها در زندان بود.{{مدرک}} در سال [[۱۳۵۲]] به همراه ۲۵ تن از استادان حوزه علمیه قم دست‌گیر شد و به مدت سه سال به شهرهای [[شوشتر]] و [[فردوس]] تبعید شد اما از اهداف خود دست بر نداشت و همواره مردم را به مبارزه برای انقلاب اسلامی دعوت می‌کرد. این امر سبب گردید وی در سال [[۱۳۵۶]] نیز به شهرهای [[جیرفت]] و شهر بابک تبعید شودشد وتا در سال [[۱۳۵۷]]، هم‌زمان با پیروزی [[انقلاب اسلامی،اسلامی]]، از تبعید رهایی یافت.{{مدرک}}
وی، در روزگار جوانی، همواره جریان‌های سیاسی را تعقیب می‌کرد و در همان سال‌ها با مرحوم [[نواب صفوی]] و [[فدائیان اسلام ناب محمدی مصطفی نواب|گروه فدائیان اسلام]] آشنا شد. مرحوم ربانی، در همان سال‌ها برای مردم فلسطین دل می‌سوزاند و همواره یاد آنان را زنده می‌داشت. در جریان [[قیام ۱۵ خرداد]] سال [[۱۳۴۲]] و پس از دست‌گیری امام فعالیت چشمگیری انجام داد. او در سال ۱۳۴۳ و در سفر تبلیغی خود به [[کاشان]] به تبلیغ علیه رژیم پرداخت که همین امر منجر به دست‌گیری وی شد.
 
==پس از انقلاب==
او پیش از انقلاب، بارها دست‌گیر شد و هفت بار به زندان افتاد و در هر بار، ماه‌ها در زندان بود. در سال [[۱۳۵۲]] به همراه ۲۵ تن از استادان حوزه علمیه قم دست‌گیر شد و به مدت سه سال به شهرهای [[شوشتر]] و [[فردوس]] تبعید شد اما از اهداف خود دست بر نداشت و همواره مردم را به مبارزه برای انقلاب اسلامی دعوت می‌کرد. این امر سبب گردید وی در سال [[۱۳۵۶]] نیز به شهرهای [[جیرفت]] و شهر بابک تبعید شود و در سال [[۱۳۵۷]]، هم‌زمان با پیروزی انقلاب اسلامی، از تبعید رهایی یافت.
 
با پیروزی انقلاب ۱۳۵۷، او در هرجا و در هر مسئولیت که توانست، به ایفای نقش پرداخت. برخی از مسئولیت‌های وی پس از انقلاب، به شرح زیر است:
* نمایندگی [[مجلس خبرگان قانون اساسی]] از طرف مردم استان [[گیلان]]؛
* ریاست شعبه اول [[دادگاه عالی انقلاب]]؛
سطر ۶۸ ⟵ ۵۸:
* امام جمعه موقت تهران<ref>{{یادکرد وب |نشانی=http://www.irdc.ir/fa/calendar/37/default.aspx|عنوان = اقامه اولین نمازجمعه پس از پیروزی انقلاب |تاریخ=|ناشر=مرکز اسناد انقلاب اسلامی}}</ref>
 
ربانی املشی، در اکثر فعالیت‌های سیاسی [[جامعه مدرسین حوزه علمیه قم]]، پیش از انقلاب و پس از آن، شرکت کرده‌است و امضای او در زیر بیانیه‌های مهم این مرکز به چشم می‌خورد. ترور وی در دوم شهریور ۱۳۶۰ توسط سازمان [[مجاهدین خلق]] ناکام ماند.{{مدرک}} وی دوشنبه، ۱۷ تیر سال ۱۳۶۴، بر اثر بیماری درگذشت. به ادعای [[وزارت اطلاعات]] زمینه بیماری وی توسط [[مهدی هاشمی]] ایجاد شده بود.{{مدرک}}
 
== منابع ==