تیسفون: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
←‏سالشمار: * '''۱۹۷ میلادی''' غارت تیسفون پایتخت اشکانیان به وسیله سپتیموس سوروس.<ref>[http://www.iranicaonline.org/pages/chronology-1 CHRONOLOGY OF IRANIAN HISTORY PART 1] ''ira...
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۵:
 
== سعد و پیروزی وی بر مدائن ==
پس از پیروزی (مسلمانان) در جنگ قادسیه، زمین‌های بارور سواد (عراق) در برابر اعراب بی پشتیبان ماند. دو ماه بعد سعد به دستور خلیفه آهنگ مدائن و تیسفون، پایتخت پر آوازهٔ ساسانیان کرد. مدائن چنان که از نامش پیداست، گروهی شهرهای نزدیک به هم، مانند تیسفون و سلوکیه بود که از روزگار پارتیان وارث نقش باستانی بابل بوده‌است. به گفته دیگر مدائن از هفت شهر کنار هم که در دو جانب دجله جای داشتند سازمان می‌یافت. گرد این شهرها را پرچینهای بلند کشیده بودند و دروازهایی روبروی هم در آن‌ها پیش بینی کرده بودند. در کران غربی دجله شهرهای ویه‌اردشیر (بهرسیر)، سلوکیه، درزیجان، ساباط و ماخوزه بود و تیسفون، اسانبر، رومیه که ویه اندیو خسرو (بهتر از انطاکیه خسروان) نیز نام داشت، در کران شرقی رود جای داشتند. پادشاه در کاخ سفید تیسفون می‌زیست، و ایوان مداین که پذیرایی‌ها و جشن‌ها در آن جا برپا می‌شد در اسانبر جای داشت. پس از جنگ قادسیه، نخستین کنش سعد محاصره کردن بخش‌های غربی این شهرها بوده‌است. در برخی گزارش ها از درازی زمان محاصره سخن می‌رود، بر آن که اعراب در این زمان دو بار خرمای تازه خوردند و دو بار قربان کردند. در این میان در مداین نایابی افتاد و مردم شهر در تنگنای سختی درافتادند، چنان که سرانجام خانواده ساباط به درخواست از اعراب آغاز کردند، و به پذیرفتن پرداخت باج تن دردادند. مردم ویه‌اردشیر شهر را رها کردند و هنگامی که عربان به شهر درآمدند، در ویه‌اردشیر کاخ سفید تیسفون از دور پدیدار بود و دیدار آن بانگ تکبیر از اعراب برآورد. بهارگاه بود و دجله جوشش داشت. ایرانیان پل‌ها را بریدند، اما با این همه،: 10 اعراب گذاری یافتند و آرام از آب گذاره کردند. نگهبانان تیسفون چون تازیان را نزدیک دروازه‌های شهر دیدند بانگ برآوردند که دیوان آمدند.
پیش از درآمدن تازیان به مداین، یزدگرد سوم با برداشتن چند هزار تن از کسان و یاران و گنج و خواسته‌ای که در گنجینه خویش داشت، شهر را فروگذاشته بود. خره‌زاد فرخزاد، برادر رستم فرخزاد پس از زدوخوردی اندک و ناامیدانه، شهر را که یزدگرد بدو سپرده بود رها ساخت و به سوی کوه‌های زاگرس به حلوانشادفیروز ( که عرب ها آن را حُلوان نامیدند ) که یزدگرد نیز بدان جا رفته بود گریخت. دروازه‌های تیسفون به روی اعراب گشوده گشت، و سربازان بدوی از دیدن جنگ آوردهای بسیار که بنابر گزارش بلاذری از فرش‌ها، جامه‌ها، جنگ‌افزارها، گوهرها و مانند آن بود چشمشان خیره ماند. گویند که شمار سپاه سعد بن ابی وقاص در این هنگام به شصت هزار تن رسیده بود، و سپاهیان هر یک دوازده هزار درهم از جنگ آوردها بهره برداشتند. با آن که باید در پذیرفتن این شمارگان جانب احتیاط نگه داشت، با این همه، جای سخن نیست که بهرهٔ جنگ‌جوی عرب از جنگ آوردها تیسفون بسیار بوده‌است.
 
سعد چون به کاخ خسروان درآمد، به جای سپاسگذاری پیروزی هشت رکعت نماز گزارد و آیه کم ترکوا من جنات و عیون برخواند. او در کهندز تیسفون مسجدی برآورد و برای مدتی پایتخت چهارصد سالهٔ ساسانیان لشگرگاه این عربها بود.