تیتوس آندرونیکوس: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
خط ۲۸:
{{پایان چندستونه}}
== چینش نمایش نامه ==
تراژدی تایتوس آندرانیکوس نمایشنامهای است که شخصیتها و اعمال انجام داده آنان خیالی و عاری از واقعیتهای تاریخی است. این نمایشنامه دربردارنده ۵ پرده است که این پردهها هر کدام به ترتیب دارای: ۱ ، ۴، ۲ ، ۳ و ۳ صحنه هستند.
==خلاصه نمایش نامه ==
تراژدی تایتوس آندرانیکوس پس از گذر زمانی کوتاه از مرگ امپراتور روم آغاز میشود، جای که دو پسر او ساتورنینوس (پسر بزرگتر و جانشین واقعی امپراتور) و باسیانوس در تریبون برای جانشینی پس از امپراتور در حال سخنرانی برای نمایندگان و مردم در [[کاپیتول (ابهامزدایی)|عمارت پارلمان]] هستند. در این هنگام مارکوس آندرانیکوس اعلام میکند که گزینه محبوب [[امپراتوری روم]] از سوی مردم برادرش، تایتوس، است. مارکوس در این باره میگوید: ''مردم همصدا تایتوس را به عنوان امپراتوری برگزیدند چون هیچکس از لحاظ لیاقت و شجاعت و شهامت در روم از او بالاتر نیست، او از طرف سنا، از نبردهای طولانی که بر ضد [[گوتها]] داشته، بر آنان پیروز شده و اکنون به روم بازگشته است.''{{سخ}}
سپس یکی از سروانهای رومی اعلام میکند که طی مراسم [[تریومف]]، تایتوس پیروز وارد صحنه میشود. همچنین به همراه تایتوس چند زندانی نیز وارد صحنه میشوند؛ تامورا شهبانو گوتها و همچنین هارون (معشوقه تامورا که با او رابطه جنسی دارد ولی کسی از این رابطه اطلاع ندارد) و سه پسر تامورا. علیرغم استدعای تامورا برای بخشیدن او و پسرانش، تایتوس پسر بزرگ تامورا به نام آلاربوس را به خونخواهی از کشتهشدن پسرش در جنگ با گوتهادر [[قربانگاه]] با پافشاری لوسیوس جوان [[هبه (قربانی)|هبه]] میکند. به همین دلیل، تامورا و دو پسرش، دیمیتریوس و کایرون، با خود پیمان میبندند که انتقام این عمل را از تایتوس بگیرند. در خلال این ماجرا تایتوس از پذیرفتن پیشنهاد تاج و تخت امتناع میورزد و از انتخاب ساتورنینوس به عنوان جانشین اصلی حمایت میکند. سپس ساتورنینوس پس از سپاسگذاری از تایتوس به دلیل حمایت از او برای رسیدن به [[پادشاهی روم]]، به تایتوس اعلام میکند که مایل است با دخترش، لاوینیا، ازدواج کند. تایتوس هم موافقت میکند، حال آنکه لاوینیا [[نامزدی|نامزد]] باسیانوس، برادر کوچکتر ساتورنینوس است. باسیانوس در این امر که لاوینیا نامزد اوست پافشاری میکند و پسران تایتوس (و البته برادرش، مارکوس) به پدرشان گوشزد میکنند که بر پایه [[حقوق روم]] لاوینیا حق باسیانوس است و هیچکسی طبق این قوانین نمیتواند حق کسی را از صاحب آن بستاند. اما تایتوس گمان میبرد که پسرانش قصد [[خیانت]] به او و پادشاه جدید روم را دارند. در این خلال مارکوس آندرانیکوس به همراه باسیانوس و لاوینیا از اتاق خارج میشوند و تایتوس تلاش میکند که مانع از بیرون رفتن آنها شود که پسرش موتیوس مانع از این کار میشود. تایتوس با عتاب بر پسرش او را شرور مینامد و سپس او را میکشت. تایتوس فریاد میزند که خائنان لاوینیا را به امپراتور بازگردانید که نوهاش لوسیوس جوان، به پدربزرگش میگوید که هیچگاه نخواهم گذاشت که لاوینیا همسر پادشاه شود زیراکه قول مشروع ازدواج او به باسیانوس داده شدهاست.{{سخ}}[[پرونده:Titus - Smith.jpg|300px|چپ|بندانگشتی|تابلو نقاشی شده از استدعای لاوینیا به تامورا برای رحم کردن به او که پسرانش به او تجاوز نکند. نقاشی از پرده دوم، صحنه سوم ساتورنینوس]] پس از شنیدن ماجرا، خانواده آندرانیکوس را به دلیل جسارتشان در تصمیم پادشاه تقبیح میکند و اعلام میکند که دیگر با لاوینیا ازدواج نخواهد کرد و از قصدش برای ازدواج با شهبانو اسیرشده گوتها، تامورا را دارد. تامورا این پیشنهاد را میپذیرد و با وجود آنکه نقشه خونخواهی از خانواده آندرانیکوس را همچنان در سر دارد به ساتورنینوس پیشنهاد میدهد که باسیانوس و خانواده آندارنیکوس را [[عفو]] کند که ساتورنینوس با اکراه حکم به عفو آنان میدهد.{{سخ}}
|