مستوره اردلان: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
Mohaddesan (بحث | مشارکتها) |
Mohaddesan (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۵۷:
== زندگی ==
ماهشرف در سال ۱۲۲۶ قمری (برابر با ۱۱۸۴ خورشیدی و ۱۸۰۵ میلادی)، زمان حکومت [[امانالله خان والی اردلان]] در خانوادهٔ اهل فرهنگ قادری در [[سنندج]] به دنیا آمد و به تحصیل و تربیتش همت گماشتند و بر خلاف سنت دیرین و جاری زمان، او را همسطح با مردان به آموختن علوم متداول زمان تشویق و ترغیب نمودند. دیری نگذشت که این ماهشرف در ردیف ادیبان و سخنسنجان قرار گرفت. مستوره با ذوق و قریحهٔ شعریش توانست با سرودن قصائد نغز و غزلیات آبدار با شاعران نامدار زمان خود مقابله کند و در تاریخ نویسی پابهپای مورخین جلوه نماید. میرزا [[علیاکبر منشی]] دیوان غزلیات مستوره را بیستهزار بیت دانستهاست. میرزا علیاکبر وقایعنگار در شرح حال او مینویسد: سزاوار است نام مستوره به خاطر فضل و کمال و خط و ربط و شعر و تاریخنگاریاش در ردیف زنان برجسته و مورخین نامدار قرار گیرد.{{مدرک}} ماهشرف در هفدهسالگی به اجبار به عقد و ازدواج خسرو خان فرزند امانالله خان بزرگ درآمد. میرزا علیاکبر منشی در این باره مینویسد: «مستوره چون شأن و شایستگی خود را برابر با مردان روزگار میدانست از این مواصلت و مزاوجت امتناع داشت تا این که خسروخان پدر و جد او را همراه چند تن از بستگان به زندان انداخت و ابوالحسن بیگ را مجبور به پرداخت جریمهٔ سیهزار تومان نمود و شرط استخلاص آنان را منوط به عقد مستوره نمود. مستوره به ناچار بدین مزاوجت تن درداد و جز تسلیم در مقابل استخلاص پدر و جدش راه دیگری نداشت در حالی که خسروخان پیشتر با [[حسن جهان خانم]] بیستویکمین دختر [[فتحعلی شاه قاجار]] ازدواج کرده بود و از او سه پسر به نامهای رضاقلی خان، امانالله خان و احمد خان و سه دختر به نامهای خانمخانمها که زن اردشیر میرزا، برادر [[محمد شاه قاجار]] بود و دیگری عادلهخانم همسر حسین خان، والی شیراز و سومی آغهخانم داشت.» حسنجهان خانم زنی بود ادیب و شاعر و سیاستمدار و صاحب قدرت و مسلط بر زندگی خسروخان بود. مستوره بیشتر اوقات خود را به مطالعه و سرودن شعر و نوشتن تاریخ میگذرانید و چون خسرو خان نیز شاعر بود بیشتر او را بدین کار تشویق مینمود، رفتهرفته مستوره به خسروخان علاقهمند شد. ماهشرف در میان شاعران فارسیزبان با [[یغمای جندقی]] ارتباط شعری داشت و با سید [[عبدالرحیم مولوی]] که از بزرگان مکتب شعر گورانی است آشنا بود زیرا هر وقت سید عبدالرحیم مولوی به دیدار دوستانش [[غلامشاه خان اردلان]] و [[رضاقلی خان اردلان]] به [[سنندج]] میآمد با مستوره نیز ملاقات میکرد و او را تشویق مینمود که شعر [[کردی گورانی]] بگوید. اشعار مستوره به علت پختگی و استحکام و زیبایی در کردستان [[بابان]] دستبهدست میشد، [[نالی]] شاعر معروف کرد سورانیسرا در اشعارش ضمن ستایش مستوره با گوشه و کنایه و طنز میخواست از حرمت او بکاهد اما برخلاف میلش موجب اشتهار و معروفیت مستوره در شعر و ادب گردید.▼
▲مستوره با ذوق و قریحهٔ شعریش توانست با سرودن قصائد نغز و غزلیات آبدار با شاعران نامدار زمان خود مقابله کند و در تاریخ نویسی پابهپای مورخین جلوه نماید. میرزا [[علیاکبر منشی]] دیوان غزلیات مستوره را بیستهزار بیت دانستهاست. میرزا علیاکبر وقایعنگار در شرح حال او مینویسد: سزاوار است نام مستوره به خاطر فضل و کمال و خط و ربط و شعر و تاریخنگاریاش در ردیف زنان برجسته و مورخین نامدار قرار گیرد.{{مدرک}} ماهشرف در هفدهسالگی به اجبار به عقد و ازدواج خسرو خان فرزند امانالله خان بزرگ درآمد. میرزا علیاکبر منشی در این باره مینویسد: «مستوره چون شأن و شایستگی خود را برابر با مردان روزگار میدانست از این مواصلت و مزاوجت امتناع داشت تا این که خسروخان پدر و جد او را همراه چند تن از بستگان به زندان انداخت و ابوالحسن بیگ را مجبور به پرداخت جریمهٔ سیهزار تومان نمود و شرط استخلاص آنان را منوط به عقد مستوره نمود. مستوره به ناچار بدین مزاوجت تن درداد و جز تسلیم در مقابل استخلاص پدر و جدش راه دیگری نداشت در حالی که خسروخان پیشتر با [[حسن جهان خانم]] بیستویکمین دختر [[فتحعلی شاه قاجار]] ازدواج کرده بود و از او سه پسر به نامهای رضاقلی خان، امانالله خان و احمد خان و سه دختر به نامهای خانمخانمها که زن اردشیر میرزا، برادر [[محمد شاه قاجار]] بود و دیگری عادلهخانم همسر حسین خان، والی شیراز و سومی آغهخانم داشت.» حسنجهان خانم زنی بود ادیب و شاعر و سیاستمدار و صاحب قدرت و مسلط بر زندگی خسروخان بود. مستوره بیشتر اوقات خود را به مطالعه و سرودن شعر و نوشتن تاریخ میگذرانید و چون خسرو خان نیز شاعر بود بیشتر او را بدین کار تشویق مینمود، رفتهرفته مستوره به خسروخان علاقهمند شد. ماهشرف در میان شاعران فارسیزبان با [[یغمای جندقی]] ارتباط شعری داشت و با سید [[عبدالرحیم مولوی]] که از بزرگان مکتب شعر گورانی است آشنا بود زیرا هر وقت سید عبدالرحیم مولوی به دیدار دوستانش [[غلامشاه خان اردلان]] و [[رضاقلی خان اردلان]] به [[سنندج]] میآمد با مستوره نیز ملاقات میکرد و او را تشویق مینمود که شعر [[کردی گورانی]] بگوید. اشعار مستوره به علت پختگی و استحکام و زیبایی در کردستان [[بابان]] دستبهدست میشد، [[نالی]] شاعر معروف کرد سورانیسرا در اشعارش ضمن ستایش مستوره با گوشه و کنایه و طنز میخواست از حرمت او بکاهد اما برخلاف میلش موجب اشتهار و معروفیت مستوره در شعر و ادب گردید.
برخی بر این عقیدهاند که برخی از شعرای سورانیسرا این دلیل که مستوره شعر کردی نمیگفت ناراحت بودند و غزلی را سروده به او نسبت دادند{{مدرک}} به این مطلع:
|