اسم مشتقمرکب: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
ردهانبوه: حذف از رده:زبانشناسی |
|||
خط ۱:
اسمهای [[فارسی]] در علم [[دستور زبان فارسی]] از نظر ساختار در چهار گروه دستهبندی میشوند.
این چهار گروه عبارتند از: [[اسم ساده]]، مشتق، مرکب و مشتق مرکب.<ref>زبان فارسی، کتاب درسی سال اول متوسطه، وزارت آموزش و پرورش-دفتر
* '''اسم ساده''' اسمی است که فقط دارای یک جزء معنیدار یا تکواژ آزاد قاموسی بوده و تقسیم پذیر نیست. مانند: آتش، کبوتر، سیاوش، وجدان، گوسفند و
* '''اسم مشتق''' اسمی است که از دو یا چند جزء تشکیل شده که دست کم یک جزء آن معنای مستقل ندارد. یعنی [[پسوند]] یا [[پیشوند]]
یک جزء معنی دار+حداقل یک جزء غیر مستقل
برخی [[وند|وندهای]] مشتق ساز عبارتند از:زار (گلزار)، گاه (کارگاه)، دان (گلدان)
[[ی نکره]] و
* '''اسم مرکب''' اسمی است که دو یا چند جزء که معنای مستقل داشته و به دو یا چند جزء که به تنهایی کاربرد و معنا دارند، قابل تجزیه است. مانند:کتابخانه، سفیدرود، چهل چراغ و
* پارهای از
▲* پارهای از اسم ها ویژگیهای مشتق و مرکب را با هم دارند که به آنها«مشتق-مرکب» یا «مشتق مرکب» میگویند. این اسمها، از دو یا چند [[تکواژ آزاد]] قاموسی بهاضافه یک یا چند وند یا [[تکواژ وابسته]] ساخته میشوند. مانند:آتش نشانی=>آتش(جزء دارای معنا یا تکواژ آزاد قاموسی)+نشان(بن فعل که تکواژ آزاد قاموسی محسوب میشود)+ی(وند مشتق ساز)، دانش آموز=>دان+ـِش(وند مشتق ساز)+آموز(بن فعل)<ref>زبان فارسی، کتاب درسی سال اول متوسطه، وزارت آموزش و پرورش-دفتر برنامه ریزی و تألیف کتب درسی، چاپ چهاردهم،۱۳۸۹درس دوازدهم:گروه اسمی، ص ۶۲</ref>
== صورت باستانی اسمها و طبقهبندی ساختاری ==
در تعیین نوع ساخت اسمهای فارسی، باید به رواج و شناخت اهل زبان فارسی (یعنی کسانی که زبان مادری آنها، فارسی است یا متکلم به این زبان هستند یا غیر فارسیزبانانی که در سطح بالایی به این زبان تسلط دارند) توجه کرد نه پیشینهٔ باستانی اسم. ممکن است در گذشتهٔ زبان فارسی، وندها و تکواژهای آزادی وجود داشته که امروز به عنوان تکواژ و وند جدا و مستقل شناخته نمیشوند؛ در نتیجه اسمی که از ترکیب آنها ساخته شده نیز به صورت یک جزء معنادار تنها و مستقل که یک تکواژ آزاد قاموسی است شناخته میشود. اسمهایی که در فارسی دورانهای باستانی، از وندها و تکواژهای آزادی ساخته شدهاند که امروزه در ذهن فارسیزبانان قابل تشخیص و تفکیک نیست، باید به صورت اسم ساده که تشکیل شده از یک جزء معنادار یا یک تکواژ آزاد است، طبقهبندی شوند. مانند:
* «دش:ضد» + «خوار» =دشخوار
در گذشته، واژهٔ «دش» به معنای ضد بوده که امروزه، در میان فارسیزبانان، معنایی برای آن متصور نیست. این تکواژ آزاد به واژهٔ «خوار» اضافه شده و واژهٔ «دشخوار» را به وجود آوردهاست. امروزه، اغلب اهل زبان فارسی، این اسم را به صورت یک اسم ساده تلقی میکنند و آن را قابل تفکیک نمیدانند. مگر آنکه متخصص زبان باشند. ملاک طبقهبندی اسم از نظر ساخت، قابلیت تفکیک آن در میان عوام یا سخنوران عادی زبان است.
* «دش» + «من» =دشمن
* «رُس» + «تهم» = «رستهم» ->رستم
* «مو» + «چه» یا «ژه» = «موچه» ->مژه
* «پاره:تکه، قسمت» + «چه» =پارچه
* «دیو» + «ار» =دیوار
در این واژه نیز، فارسیزبانان امروزی، تشکیل واژه از دو تکواژ-دو تکواژی که امروزه رایج و مورد استفاده نیستند-را تشخصی نمیدهند و آن را به عنوان یک اسم ساده
* «دم» + «ا» + «وند» =دماوند
* «تاب» + «ـِستان» =تابستان
* «پاک» + «ایزه» =پاکیزه
دو تکواژ «پاک» و «ایزه» در گذشته، در زبان فارسی، کاربرد داشتهاند، اما امروزه رایج نیستند و ترک شدهاند، بنابراین اسم ساخته شده از این دو تکواژ نیز، اسم ساده فرض میشود، چرا که قابل تفکیک و تقسیم توسط اهل زبان در روزگار ما نیست.
* «مُغ» + «بد» یا «پت» = «مغبد» یا «مغپت» ->موبد
* «کلو:نان روغنی بزرگ» + «چه» =کلوچه
* «ام:این، همین» + «روز» =امروز
وند «اِم» امروزه از دایرهٔ تکواژهای زایندهٔ فارسیزبانان خارج شده است و با این تکواژ، واژهای ساخته نمیشود. پس واژهٔ «امروز» ساده به شمار میآید؛ یا به عبارت دیگر، وندهای موجود در واژه را نادیده گرفته و کل واژه را یک تکواژ یا اسم ساده میانگاریم.
سطر ۳۶ ⟵ ۳۵:
== منابع ==
{{پانویس}}
* دستور زبان فارسی، دکتر عبدالرسول خیامپور، انتشارات ستوده، ۱۳۸۲.
* دستور زبان فارسی، دکتر تقی وحیدیان
* دستور مفصل امروز، دکتر خسرو فرشیدورد، تهران، انتشارات سخن، چاپ اول، ۱۳۸۲.
* لغتنامه دهخدا
* فرهنگ معین
{{دستور زبان}}
|