بحث:مردم کرد: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
مصطفی ستاری (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
مصطفی ستاری (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹۱:
11-کتاب "سفرنامه گروته" قضیه ی حمله کرندی‌ها، سنجابی‌ها و کلهرها به کرمانشاه را این چنین توضیح می دهد « ...روز و شب صدای تیر اندازی قطع نمی شد. گروهی تیر می انداختند زیرا از کسی واهمه نداشتند. بقیه شلیک می کردند برای این که می ترسیدند و عده ای دیگر نیز می خواستند صرفا به همسایگان‌شان بفهمانند که آن‌ها نیز تفنگ دارند. در خیابان‌ها و دروازه‌های شهر پیروزی با لرها و کردها بود..» (گروته،1369: 88 و89 )
همچنین در ادامه ضمن توصیف شهر کرمانشاه چنین می نویسد: «... بعداز گردش در محله‌های مختلف، با این شهر و معدود بناهای دیدنی اش، آشنا شدم. کردها و لرهای تا دندان مسلح و زائران کربلا در کوچه‌های فوق العاده تنگ در رفت و آمد بودند.»(سفرنامه گروته -1369)[[کاربر:مصطفی ستاری|مصطفی ستاری]] ([[بحث کاربر:مصطفی ستاری|بحث]]) ‏۱۷ فوریهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۲:۱۲ (UTC)
 
 
==منابع تاریخی مبنی بر لر بودن لک ها:==
 
1-'''" زین‌العابدین شیروانی'''" نویسنده کتاب تاریخی '''بستان‌السیاحه''' در سدهٔ نوزدهم ، لک‌ها را به عنوان یکی از ایل‌های لر می‌نامد.( بستان‌السیاحه، تهران: کتاب‌خانهٔ سنایی، حدود ۱۹۸۰)
 
2-'''" معین الدین نطنزی'''" مؤلف کتاب (منتخب التواریخ) به سال ۸۱۶ هجری لک‌ها را یکی از طوایف اصلی قوم لر می‌داند و می‌نویسد:
 
«چون قوم لر در آن موضع (مانرود) بسیار شدند و بعد از آن هر قبیله به جهت علفخواری (چرای احشام) رو به موضعی نهادند، بعضی به لقب و بعضی به اسم موضعی که قرار گرفتند نام قبیله بدان مشهور شد، مثل روزبهانی، فضلی، داود عباسی، ایازکی، عبدالمالکی و ابوالعباسی که به نام پدر موسوم اند و سلوزی، جنگروی، لک، هسته، کوشکی، کارند، سنوبدی، الانی، زخوارکی، براوند (بیرانوند)، زنگنه، مانکره‌ای، رازی، سلگی و جودکی که به اسم مواضع خود مشهورند» (منتخب التواریخ، معین الدین نطنزی، سال 816 هجری)
همان‌طور که واضح است او لکها و نیز زنگنه‌ها و بیرانوندها را که لک زبانند، در زمره قوم لرمی‌داند.
 
3-"'''اسکندر بیک ترکمان'''" مورخ دوران صفویه در جلد اول کتاب مشهور '''" عالم آرای عباسی'''" لک‌ها را لر و مناطق لک نشین را جزء لرستان و لرکوچک ذکر می‌کند، او می‌نویسد:
«مجملآ طوایف لر کوچک که در ولایت خرماباد، خاوه، الشتر، صدمره و هندمین اقامت دارند از قدیم‌الایام به تشیع فطری و ولای اهل بیت و طیبین و طاهرین موصوفند و مؤلف نزهت القلوب به شرح قصبات و مواضع لر کوچک را به تفصیل مرقوم نساخته آنچه معلوم ذره حقیر گشته ولایت مذکور بر جانب جنوبی عراق (اراک) واقع گشته عرض آن یک طرف به ولایت همدان و قلمرو علیشکر متصل و طرف دیگر به الکاء خوزستان پیوسته طول آن از قصبه بروجرد تا بغداد و سایر محال عراق عرب قریب یکصد فرسخ است »(عالم آرای عباسی، جلد اول، ص 469)
در این کتاب مناطق اصلی لک نشین یعنی الشتر و خاوه که همان دلفان است از طوایف لر کوچک دانسته شده و با حدودی که برای ولایت لر کوچک مشخص شده یعنی از همدان تا خوزستان و از بروجرد تا بغداد؛ همه مناطق لک نشین جزء لر کوچک دانسته شده‌اند.
 
4-'''" میرزا محمد حسین مستوفی'''" در رساله '''" آمار مالی و نظامی ایران در سال ۱۱۲۸'''" در دوره صفویه ، قوم لر را ایرانی الاصل دانسته و آنها را مشتمل بر چهار طایفه می‌داند:فیلی، لک، بختیاری و ممسنی (فرهنگ ایران زمین، جلد 20، ص 406-409)
دراین رساله مرکز لرفیلی را خرم‌آباد و طایفه زند را از لر‌های لک دانسته است.
 
5-'''حمید ایزدپناه'''" ادیب، شاعر و نویسنده لر در کتاب ''فرهنگ لری'' می‌نویسد:
در لرستان دو گویش لکی در شمال و لری فیلی در جنوب، شرق و غرب تکلم می‌شود. وی لکی را یکی از گویشهای اصلی قوم لر می‌داند. او معتقد است که لکی با لری فیلی زمینه‌های دستور زبانی و واژه‌های مشترک زیاد دارد و تفاوت آنها تنها آوایی است. به نظر وی زبان لکی، زبان ادبی لری می‌باشد(فرهنگ لری، تألیف حمید ایزدپناه)
همچنین در کتاب ''فرهنگ لکی'' ، کرد دانستن لک‌ها را یک «سوءتفاهم» و ناشی از استفاده واژه کرد از قدیم در معنی مردمان کوچ‌نشین ایرانی‌تبار در سراسر منطقه می‌داند(فرهنگ لکی، مؤسسه فرهنگی جهانگیری، تهران ۱۳۶۷)
 
6-'''ایرج کاظمی'''" ادیب و نویسنده لرستانی که خود از لک زبانان دلفان است در کتاب'" مشاهیر لر'" گویش لکی را یکی از گویشهای مردمان لرزبان معرفی می‌کند (کتاب مشاهیر لر، تألیف ایرج کاظمی دلفانی)
 
7-'''موسوی'''"در کتاب''سوگ سرایی و سوگ خوانی در لرستان'' در تقسیم‌بندی زبان و گویش لرها می‌نویسد: لرها به گویش عمده لری، لکی و بختیاری صحبت می‌کنند.
 
8-'''سکندر امان‌اللهی'''" نویسنده و انسان‌شناس بزرگ لر در کتاب ''' قوم لر''' می‌نویسد:
 
«گویش لکی جزو لری است که با گویش‌های هورامی و کرمانشاهی (کلهری) همبستگی زیادی دارد » (قوم لر، سکندر امان‌اللهی ، انتشارات آگاه تهران)
 
9-'''رحیمی عثمانوندی'''" در کتاب ''' بومیان دره مهرگان''' که بی شک کامل‌ترین اثر در مورد مردم لک است. رحیمی در کتاب خود می‌نویسد:
« لک‌ها در فرهنگ و منش‌های تباری با لر همانند و در تمام وجوه اعتقادی و کنش‌های فرهنگی و بومی با یکدیگر همسان و همانندند و تنها از حیث گویش تفاوت‌هایی با هم دارند.
 
10-'''تیمور بیک یا تیمور لنگ''' "مؤلف کتاب '''منم تیمور جهانگشا'''در کتاب خاطراتش در فصل بیستم درباره سفرش به سرزمین لرستان توضیح می دهد و از مناطق اطراف رودخانه سیمره و ایلام که امروزه سکونتگاه لک ها هستند عبور می کند و مردم این مناطق را لر می نامد.(منم تیمور جهانگشا،مارسل بریون فرانسوی،کتابخانه مستوفی)
 
11-'''علیمردان عسگری عالم''' "مؤلف کتابهای '''ادبیات شفاهی لر زبانان''' و ''' فرهنگ واژگان لری''' که خود از لک‌های الشتر است لکها را شاخه‌ای از قوم لر دانسته که پیشتاز عرصه شعر و ادب در غرب کشور هستند. وی واژه‌های لکی و فیلی را تحت عنوان فرهنگ واژگان لری گردآوری کرده است و قسمت عمده‌ای از کتاب ادبیات شفاهی لر زبانان را به ادبیات لکی اختصاص داده است.
 
12-'''علی اکبر وقایع نگار'''" نویسنده کورد ، تاریخ نویس بزرگ قرن سیزدهم ، کرمانشاهان(بیشترین تراکم جمعیتی لک ها در این استان است) را داخل سرزمین لر می داند و در صفحه 23 کتابش چنین می نویسد:« جماعت لر ، جماعتی هستند که محل و مسکن آنها از اصفهان گرفته تا به سر حد ششتر و دزپول و یکطرف آن به عراق عرب و یکطرف آن به کردستان سنندج و یکطرف آن به همدان متصل است و کرمانشاهان نیز داخل لرستان است و طوایفی که ذکر می شود همه از طوایف لر منشعب شده اند : بختیاری ، بیستیاروند ، سنجابی و جلیلوند و ...» (علی اکبر وقایع نگار-قرن سیزدهم-کتاب بدايع اللغه، فرهنگ کردي – فارسي
 
13-''' کریم خان زند ''' بنیانگذار سلسله پادشاهی زندیه در جمله ای خود را لر معرفی می کند و چنین می گوید : « اگر شما ما را لر ساده ی بی وقوفی پنداشته اید اشتباه کرده اید » و بسیاری سخنان دیگر از این پادشاه زند در کتاب '''" رستم‌التواریخ'''" اثری از محمدهاشم آصف از کاتبین دوره زندیه و اوایل دوره قاجار ، به ثبت رسیده است.
 
14-'''اریک جان آنونبی'''" تحت عنوان مقاله ای بنام '''لری چند زبان است''' ، ﺩﻗﯿﻖ ﺗﺮﯾﻦ ﭘﮋﻭﻫﺶ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺯﺑﺎﻥ ﻫﺎﯼ ﻣﻨﻄﻘﻪﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﺍﺩﻩ ﻭ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺗﺨﺼﺼﯽ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ زبان ﻟﺮﯼ ﮐﺎﺭ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﻟﺮﯼ ﺭﺍ ﯾﮏ ﮔﻮﯾﺶ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﺪ ﺑﻠﮑﻪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﺍﯼ ﻣﺘﺸﮑﻞ ﺍﺯ ﺳﻪ ﺯﺑﺎﻥ‏( ﻣﯿﻨﺠﺎﯼ , ﻟﮑﯽ , ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ‏) ﻣﯽ ﺩﺍﻧﺪ و ﺩﺭ ﻣﻘﺎﻟﻪ ﺍﯼ ﺗﺤﺖ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻟُﺮﯼ ﭼﻨﺪ ﺯﺑﺎﻥ ﺍﺳﺖ؟ ﺩﺭ ﺭﺩ ﺍﺩﻋﺎ ﻫﺎﯼ ﮐﺮﺩﻫﺎ , ﻣﺒﻨﯽ ﺑﺮ ﮐﺮﺩ ﺑﻮﺩﻥ ﻓﯿﻠﯽ ﻫﺎ ‏( ﻟﮏ , فیلی‏) ﻣﯽ ﻧﻮﯾﺴﺪ : ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺍﺩﻋﺎ ﻓﻘﻂ ﻣﺒﻨﺎﯼ ﺗﯿﭙﻮﻟﻮﮊﯼ ﺩﺍﺭﺩ ﺣﺎﻝ ﺁﻧﮑﻪ ﻟﮏ ﻫﺎ ﺍﺯ ﻟﺤﺎﻅ ﻫﻮﯾﺘﯽ ﺗﺎﺭﯾﺨﯽ , ﺍﺯ ﮐﻬﻦ ﺗﺮﯾﻦ ﻭ اصلی ﺘﺮﯾﻦ ﺍﺟﺰﺍی ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻟﺮ ﻣﺤﺴﻮﺏ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ.
 
15-'''ناصرالدین شاه'''" در سفرنامه اش '''سفرنامه عتبات ناصرالدین شاه قاجار'''، اهالی اطراف سرپل ذهاب را لر ثبت می كند او در صفحه ی 82 كتابش از سنگ سفیدی در حوالی سرپل ذهاب می گوید كه لرها كه اهالی آن منطقه می باشند برای این سنگ حكایتی دارند. البته ناصرالدین شاه در صفحه ی 62 همان كتابش اهالی حومه طاق بستان را هم لر ثبت می كند( کتاب سفرنامه عتبات ناصرالدین شاه به کوشش محمدرضا عباسی)[[کاربر:مصطفی ستاری|مصطفی ستاری]] ([[بحث کاربر:مصطفی ستاری|بحث]]) ‏۱۷ فوریهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۲:۱۴ (UTC)
بازگشت به صفحهٔ «مردم کرد».