روبرتو روسلینی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
خط ۹۷:
 
همانگونه که بازکاو فیلم [[آندره بازن]] André Bazin می‌گوید. سبک نوشدایی تنها یک داستان را با اندکی از هوای شدایی نمی‌آمیزد تا که زرق وبرقی بیافریند. که بل برآنست تا همهٔ تکه پاره‌های شدایی رابا همه رمز ورازآن پیش نهد تا تماشاگر خود آن پاره‌ها را پهلوی هم بگذارد و آن رمز وراز بگشاید. روسلینی خود می‌گفت درآن گاهان که فیلم «رم شهر بی پناه» را می‌ساخت «نیاز شگرفی به یافتن راستی» در هوا موج می‌زد و آنچه که او و دیگر کارگردانان نوشداگر کردند «بیش از آنکه پیروی از یک سبک باشد پشتیبانی از جایگاهی درست وای بود»<ref> نگاه کنید به: The Elusive Realism of Rossellini By MANOHLA DARGIS New York Times November ۱۰, ۲۰۰۶</ref>
روسلینی برای آنکه این فیلم را در آمریکا نشان دهد آن را به بهایی ناچیز به سربازی آمریکایی فروخت. آن سرباز فیلم را به جوزف باستین Joseph Bustyn فروخت که او آن را برای دو سال در [[نیو یورک]] بپرده نمایش گذاشت. دو دیگر فیلمهای این چرخه «[[از خودی هاخودی‌ها]]» Paisà در ۱۹۴۶ شش داستان از آفند [[نیروهای متفقین]] به ایتالیا از ماه ژوئیه ۱۹۴۳ تا زمستان ۱۹۴۴ و از ونیز تاسیسیلی است. وسه دیگر«[[آلمان، سال صفر]]» Germania, anno zero ۱۹۴۷ زندگی پسر جوانی را در برلین دنبال می‌کند که پیش آمدهای جنگ و نازی هازندگیش را به مرز نابودی کشانده‌اند. در «آلمان، سال صفر» روسلینی برخی ازارته‌های فیلم‌های هالیوود را بکار گرفت واین مایهٔ آن شد که بازکاوان [[چپ گرا]] و مارکسیست فیلم بر او خرده گیرند که او به بنیان‌های شدایی realism وفادار نمانده‌است و این آغاز پادایی چپ با او بود از آن پس.
 
فرا از سه گانه‌هایش، در ۱۹۴۸ روسلینی فیلم «شیدایی» L'Amore را در دو بخش کارگردانی نمود. بخش یکم بر پایهٔ نمایشنامه‌ای از [[ژان کوکتو]] بنام «صدای انسان» La voix humaine بود و بخش دوم از فیلمنامه بر پایهٔ داستانی از [[فدریکو فلینی]] جوان بنام «شگفتاک» Il Miracolo. بازیگری آنا مانیانی، که در آن هنگام معشوقه روسلینی بود بس ستایش شده‌است. در بخش نخست رنیزنی می‌کوشد تا گفتگویی تلفنی داشته باشد با دلداری بی مهر. و در بخش دوم رنزن ساده دلی می‌پندارد که آبستن مسیح است و ولگردی که پدر کودک اوست [[سنت جوزف]] است.
 
=== فیلم‌های نوین ۱۹۶۲ - ۱۹۵۷ ===