تورین سپر بلوط: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
مهرنگار (بحث | مشارکت‌ها)
‌نوشتار قبلی صحیح‌تر است (ویرایش جدید ایراد نگارشی دارد) خنثی‌سازی ویرایش 16365846 توسط Reza beirami (بحث)
Hummggddzz (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۲۷:
 
== از محاصره تا نبرد پنج سپاه ==
دورف‌ها که شگفت زده از گنجینه بودند و بخاطر آن حاضر بودند با هر کسی که قصد ربودن این گنج را دارد درگیر شوند، بی حد و حصر خوشحال بودند، اما این خوشحالی چندان دوامی نیاورد، زیرا شاه الف ها([[تراندویل]]) سپاهی ۱۰۰۰نفره و به همراه آدم‌های شهر دریاچه را به طرف دروازه اره بور راند و [[بارد]] از تورین خواست به قولی که جلوی ارباب شهر مبنی بر تقسیم ثروت در صورت موفقیت داده بود عمل کند اما تورین که در زندان ساهشاه الف‌ها از بدرفتاری او دلخور و حتی عصبانی بود به بارد گفت تنها زمانی به حرفش عمل می‌کند که سپاه الف‌ها از اینجا برود، اما بارد در جواب او گفت شاه آنها دوست من و کسی است که هنگام نیاز مردمم به کمک ما آمده است. اما تورین پیکی را که یک زاغ بود به سوی [[تپه‌های آهن]] فرستاد برای اینکه [[داین آهنین پا]] پادشاه آنجا از موضوع با خبر شود و به سرعت خود را به صحنه محاصره برساند.
بیلبو شریک هابیت گروه که نگران وقوع جنگ بود، گوهر آرکن را که نماد پادشاهی [[اره بور]] بود در جیبش داشت و تورین بیش از هرچیزی برای داشتن آن و ثابت کردن پادشاهی اش آن را می‌خواست. او سرانجام از [[گوهر آرکن]] برای پایان دادن به جنگ احتمالی استفاده کرد و به خاطر اقدام صلح طلبانه اش از شاه الف‌ها لقب [[یاور الف]] را گرفت و الف‌ها و آدم‌ها او را با تشریفات بسیار برای برگشت بدرقه کردند؛ زیرا غیبت او از نزد تورین می‌توانست مشکل ساز شود. سرانجام در روز بعد، بارد [[گوهر آرکن]] را به تورین نشان داد و او مانده بود که این گوهر چطوری بدست آنها افتاده بود تا این که بیلبو حقیقت را به تورین گفت و گفت که گوهر را او به الف‌ها و آدم‌ها داده است. تورین که این گوهر را قلب خود می‌دانست و قسم خورده بود اگر کسی آنرا از او مخفی کند و به او ندهد انتقام بگیرد نزدیک بود بیلبو را به پایین پرت کند، اما گندالف که مدتی قبل به گروه الف‌ها و آدم‌ها پیوسته بود با اصرار به تورین از او خواست بیلبو را به او پس بدهد و او هم اینکار را کرد. سرانجام در همین زمان، سپاه دورف‌های [[تپه‌های آهن]] به رهبری پادشاه‌شان [[داین آهنین پا]] به صحنه محاصره رسیدند و جنگ در حال شروع شدن بود که ناگهان اورک‌ها و گرگ‌ها سرو کله‌شان پیدا شد.
آنها که سپاه بزرگی را به رهبری [[بولگ]] پسر [[آزوگ]] برای انتقام ستاندن از دورف‌ها بخاطر مرگ گابلین کبیر از [[کوه‌های مه آلود]] و [[کوه گونداباد]] حرکت داده بودند، روز پنجم محاصره وارد گود شدندو دورف‌ها، آدم‌ها و الف‌ها حمله کردند. طرح ریز مقاومت الف‌ها و آدم‌ها و دورف‌ها در این جنگ [[گندالف]] بود. سپاه شاه الف‌ها طبق خواست گندالف در یال جنوب غربی [[اره بور]] و آدم‌های اسگاروث و سپاه دورف‌های تپه‌های آهن در یال جنوب شرقی مستقر شدند و اورک‌ها را مورد حمله قرار دادند. ابتدا جنگ به نفع سه نژاد متحد در جریان بود اما گرگ‌ها و اورک‌ها از قسمت‌های دیگر حمله کردند و بدین وسیله سپاه سه نژاد متحد دورف‌ها، الف‌ها و آدم‌ها در محاصره قرار گرفت و حتی تورین که رعد آسا از کوه بیرون جست نتوانست میان صف محافظان بولگ رخنه ایجاد کند و او به همراه الف‌ها و آدم‌ها و دورف‌هایی که همراهش بودند محاصره شدند و او در طی محاصره بوسلیه نیزه چندین بار زخم خورد و خواهر زادگانش فیلی و کیلی هر دو در دفاع از او کشته شدند. به رغم سر رسیدن عقاب‌ها، هنوز گندالف می‌دانست که ممکن است به طرز فجیعی متحمل شکست شوند و در تدارک انفجار جادو برای درهم کوبیدن اورک‌ها و گرگ‌ها بود که ناگهان [[بئورن]] به صحنه نبرد وارد شد و تن مجروح تورین را از نبرد بیرون آورد و سپس [[بولگ]] را کشت. با مرگ بولگ، سپاه اورک‌ها از هم پاشید و به وسیله عقاب‌ها و ائتلاف سه نژاد هلاک شدند و گندالف به این وسیله مانع از تحقق یافتن نقشه سائورون شد. تورین به هنگام مرگ از بیلبو بخاطر کارهای بدی که در حق او کرده بود طلب بخشش کرد و حرفهایش را پس گرفت و سپس بر اثر زخم نیزه‌ها مرد و با گوهر آرکن بر روی سینه اش در مقبره‌ای در اره بور به خاک سپرده شد.