عباس علیزاده: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
Mostafazizi (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
برچسب |
||
خط ۱:
{{حق تکثیر مشکوک}}
{{منبع نادرست}}
{{ویکیسازی}}
''' دکتر عباس علیزاده ''' باستان شناس ایرانی در بسیاری از تپه های باستانی خوزستان و فارس کاوش کرد هم اکنون دارای کرسی باستان شناسی پیش از تاریخ ایران در موسسه شرق شناسی دانشگاه شیکاگو می باشد.
او در آغاز دهه 1970 در دانشگاه تهران مشغول تحصيل در رشته روانشناسي بود، اما از آنجا كه بيشتر همبازيهايش در تيم فوتبال، دانشجوي باستانشناسي بودند، او هم تغيير رشته داد. او در خلال يكي از بازديدهاي اخيرش از پايتخت باستاني تختجمشيد گفت: «احساس زيادي نسبت به روان شناسي نداشتم. به نظرم فقط رمانتيك بود.»
عليزاده پس از ديدار با يك استاد شيكاگويي در يك سايت حفاري در مركز فلات ايران براي ادامه تحصيل به امريكا رفت. سه سال بعد، رژيم شاه سرنگون شد، دانشگاهها بسته شدند، و از باستانشناسي در ايران اثر قابل توجهي باقي نماند. عليزاده پس از گرفتن مدرك دكترا از دانشگاه شيكاگو در سال 1987 براي تدريس درباره باديهنشينان باستان به هاروارد رفت و سپس به عنوان استاديار به دانشگاه شيكاگو بازگشت. عليزاده در آغاز دهه 1990 براي ديداري خانوادگي به ايران بازگشت. مدت كوتاهي بعد به كمك بورسيهاي از شيكاگو و توافق مقامات ايراني توانست يك ماه براي جمعآوري دادههاي باستاني-قومي با چادرنشينان ناحيه فارس همراه شود. او ميگويد: «همان موقع فهميدم كه در ايران ميتوان كار كرد، براي همين چندين بار ديگر به ايران برگشتم.»
عليزاده بالاخره پس از تلاشهاي فراوان در سال 1996 اجازه حفاري در استان خوزستان را به دست آورد، اما از كمك همكاران آمريكايياش برخوردار نبود. در سال 2001، پس از كوشش بسيار جواز حفاري در ايلام، در شمال خوزستان و در مرز عراق را به دست آورد كه مركز شكوفايي قديميترين تمدن داراي خط بوده است، و اين بار توانست گروهي را با خود از ايالات متحده به ايران بياورد.
اعضاي تيم با هزينه دانشگاه شيكاگو و بورسيه بنياد ملي علوم ايالات متحده شروع به كار كردند، اما خيلي زود دريافتند تحقيق در اين ناحيه غيرممكن است. عليزاده ميگويد: «عراقيها پيش از ترك اين ناحيه در سرتاسر آن مين گذاشتند. كار در آنجا بسيار خطرناك و غيرممكن بود.» در عوض تيم عليزاده به خوزستان رفت و در آنجا با آثاري نادر از چادرنشينان باستان روبهرو شد. اكنون او و همكارانش در حال كار روي حفاريهاي اين منطقهاند.
عليزاده در عين حال كار سازماندهي مجموعه سفالينههاي موزه ايران باستان را پذيرفته است. كيسههايي بزرگ از تكه سفال در زيرزميني مرطوب نگهداري ميشد و كاركنان موزه در شرف دور ريختن اين توده بينظم و ترتيب بودند. اما عليزاده مانع اين كار شد، و امروز اين موزه ميتواند به داشتن مجموعه قابلتوجهي از يك ميليون قطعه سفال به خود ببالد كه با تلاش عليزاده بر اساس نوع و منطقه، طبقهبندي شده و در زيرزميني كه با بودجه دولت بازسازي شده نگهداري ميشود. نيكلاس كوچوكوس، قومشناس دانشگاه شيكاگو، كه به عليزاده در اين كار كمك كرده است ميگويد: «بسياري از سايتهايي كه اين سفالها در آنها پيدا شده اكنون اصلاً وجود ندارند. اين مجموعه بينظيري است كه ما تصور ميكرديم از دست رفته است.»
پروژه بعدي عليزاده كمك به باستانشناسان هموطن خود در تحقيقي جامع در منطقه تختجمشيد است كه يكي از غنيترين مناطق باستاني ايران به شمار ميرود
*خبرگزاری میراث خبر
*گفتگو با خود دکتر علیزاده
|