خلیل سلطان: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Thijs!bot (بحث | مشارکت‌ها)
جز ربات افزودن: nl:Khalil Sultan
Sanchooli (بحث | مشارکت‌ها)
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱:
'''میرزا خلیل''' یا '''خلیل سلطان تیمورىتیموری''' (814۸۱۴-807۸۰۷ ق / 1411۱۴۱۱-1405۱۴۰۵ م) فرزند [[میرانشاه]] و نوهٔ [[امیر تیمور]] معروف به تیمور لنگ، از سلاطین و امرای سلسله [[تیموریان]] است. او پادشاهی کامران و خوشگذران که علی‌رقم نزاع بین پسران و نوه‌های تیمور بر سر تصاحب حکومت، از 807۸۰۷ تا 812۸۱۲ ق<ref>[http://en.wikipedia.org/wiki/Khalil_Sultan ویکی پدیای انگلیسی، دانشنامه آزاد]</ref> برجای وی بر بخشی از قلمروش حکمراند.
 
 
== روی کار آمدن ==
 
هرچند تیمور گورکان در وصیتىوصیتی [[پیر محمد]] پسر [[میرزا جهانگیر]] را ولیعهد خویش کرد، در هنگام مرگ تیمور، او دور از پایتخت ـ یعنی [[سمرقند]] ـ و در حدود [[غزنین]] بود، از این رو به‌رغم علاقه‏اىعلاقه‏ای که سرداران تیمور نسبت به اجراىاجرای واپسین خواست او نشان مى‏دادند،می‏دادند، مجالىمجالی براىبرای اجرای این وصیت پیدا نشد.<ref>[http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%d8%ac%d8%a7%d9%86%d8%b4%db%8c%d9%86%d8%a7%d9%86+%d8%aa%db%8c%d9%85%d9%88%d8%b1&SSOReturnPage=Check&Rand=0 دانشنامه رشد، جانشینان تیمور]</ref> پیرمحمد، در [[قندهار]] بود و نتوانست به‌موقع به سمرقند برسد. برخی از امیران تیمور، به بهانهٔ عملی کردن نقشهٔ لشکرکشی تیمور به [[چین]]، خلیل سلطان را که در [[تاشکند]] بود، بر تخت نشاندند <ref>تاج السلمانی، گ 42۴۲ پ، 46۴۶ ر</ref> <ref>شرف الدین علی یزدی ، ج ۲، ص 473،۴۷۳، 477ـ479۴۷۷ـ۴۷۹</ref>. به‌این ترتیب خلیل سلطان که برجای تیمور موقتاٌ حکومت می‌کرد حاضر به رها کردن حکومت نشد و دولت موقت را به یک دولت دائم مبدل کرد.<ref name="دانشنامه رشد، نوادگان تیمور"> [http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%d9%86%d9%88%d8%a7%d8%af%da%af%d8%a7%d9%86+%d8%aa%db%8c%d9%85%d9%88%d8%b1&SSOReturnPage=Check&Rand=0 دانشنامه رشد، نوادگان تیمور]</ref>
 
این امر نارضایتىنارضایتی را در بین سرداران و امیران تیمورىتیموری پدید آورد به طورىطوری که بنا به دعوت آنها، [[شاهرخ]] پسر تیمور به سمرقند لشکر کشید. در همین زمان ، درگیری و کشمکش میان مدعیان حکومت ، یعنی پسران [[عمرشیخ]] (رستم، اسکندر، پیرمحمد و بایقَرا) و پسران [[میرانشاه]] (عمر و ابابکر و خلیل سلطان) آغاز شد <ref>حافظ ابرو، ج ۳، 73ـ۷۳ـ 78۷۸</ref><ref>میرخواند، ج ۶، ص 504۵۰۴ ـ520ـ۵۲۰</ref>. شاهرخ با اینکه بسیاری از امیران ، همچون [[امیرشاه ملک]] و حاکمان محلی، از او حمایت می کردند،می‌کردند، از درگیری مستقیم با افراد خاندانش اجتناب کرد و به سروسامان دادن [[هرات]] مشغول شد. به این ترتیب مصالحه‏اىمصالحه‏ای در این بین انجام گرفت که کار به جنگ و نزاع نکشید. هرچند ناخرسندىناخرسندی امیران از سلطنت خلیل سلطان موقتاٌ خاتمه پیدا کرد. زیرا سلطنت او در واقع یک فرمانروایىفرمانروایی نبود، بلکه یک عیاشىعیاشی و خوش گذرانی پیوسته بود. طبیعی بود دوام این شیوه فرمانروایىفرمانروایی که عارىعاری از هر گونه مسئولیت است، غیر ممکن خواهد بود. خصوصا که محیط آن دوره، آشفته، ناآرام و پر از مدعیان سلطنت بود.<ref name="دانشنامه رشد، نوادگان تیمور"> [http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%d9%86%d9%88%d8%a7%d8%af%da%af%d8%a7%d9%86+%d8%aa%db%8c%d9%85%d9%88%d8%b1&SSOReturnPage=Check&Rand=0 دانشنامه رشد، نوادگان تیمور]</ref>
 
 
== عزل و حبس==
میرزا خلیل، جوانىجوانی عاشق پیشه، شاعر، و لاابالىلاابالی بود. او در سمرقند به عشق نوازنده‏اىنوازنده‏ای به نام «شاد ملک» گرفتار شد که این عشق به حد جنون رسید. به طورىطوری که با زنان تیمور که به عنوان حرم صاحبقران در دربار مورد احترام بودند، بد رفتارىرفتاری پیشه کرد و امراىامرای تیمور را هم که طرز زندگىزندگی او را نمى‏پسندیدند،نمی‏پسندیدند، از خود مأیوس و ناخشنود ساخت.<ref name="دانشنامه رشد، نوادگان تیمور"> [http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%d9%86%d9%88%d8%a7%d8%af%da%af%d8%a7%d9%86+%d8%aa%db%8c%d9%85%d9%88%d8%b1&SSOReturnPage=Check&Rand=0 دانشنامه رشد، نوادگان تیمور]</ref>
 
به زودی خلیل سلطان با مخالفت سایر امیرانِ قدرتمند تیمور، از جمله [[امیرشاه ملک]] و [[امیرشیخ نورالدین]]، و دیگر مدعیان حکومت روبرو شد. نخستین فرد از خاندان تیمور که مخالفت جدّی خود را با او آشکار کرد، سلطان حسین، نبیرهٔ دختری تیمور، والی [[ماورای سیحون]] بود <ref>ابن عربشاه، ص 251۲۵۱</ref> <ref>شرف الدین علی یزدی، ج ۲، ص 483۴۸۳</ref> اما نتوانست حمایت لشکریان را جلب کند و ناگزیر به شاهرخ پیوست و سپس در هرات به دستور او به قتل رسید <ref>حافظ ابرو، ج ۳، ص 82۸۲ ـ 88۸۸</ref> <ref>میرخواند، ج ۶، ص 523۵۲۳ ـ524ـ۵۲۴</ref>. شاهرخ در هرات خود را وارث تخت پدر نامید و به سبب اقتدار و کفایتش توانست تا اندازه ایاندازه‌ای بر دیگر مدعیان چیره شود. پیرمحمد در [[شیراز]]، بر خلاف برادرانش، حمایتش را از شاهرخ که ناپدری اش نیز بود، اعلام کرد <ref>حافظ ابرو، ج ۳، ص 1ـ2،۱ـ۲، 43ـ45۴۳ـ۴۵</ref> <ref>شرف الدین علی یزدی، ج ۲، ص 511۵۱۱</ref> <ref>میرخواند، ج ۶، ص 498ـ۴۹۸ـ 501،۵۰۱، 520۵۲۰ ـ521ـ۵۲۱</ref>.
 
از طرفی در [[تبریز]] و [[اصفهان]] و [[شیراز]] و [[کرمان]] و [[سبزوار]]، به سبب بی کفایتی خلیل سلطان و درگیری مدعیان جانشینی، آشوب شده بود <ref>حافظ ابرو، ج ۳، ص 25ـ30۲۵ـ۳۰</ref>. خلیل سلطان پس از چهار سال حکومت در سمرقند و از بین بردن خزاین تیمور، گرفتار [[خدایداد حسینی]]، والی ماورای سیحون، شد <ref>تاج السلمانی ، گ 176۱۷۶ پ</ref> <ref>شرف الدین علی یزدی، ج ۲، ص 511۵۱۱</ref>. بالاخره خلیل سلطان به دست یکىیکی از امیران خویش معزول و محبوس شد و خان [[کاشغر]] بر آن سرزمین حاکم شد.«812۸۱۲ ق / 1409۱۴۰۹ م»<ref name="دانشنامه رشد، نوادگان تیمور"> [http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%d9%86%d9%88%d8%a7%d8%af%da%af%d8%a7%d9%86+%d8%aa%db%8c%d9%85%d9%88%d8%b1&SSOReturnPage=Check&Rand=0 دانشنامه رشد، نوادگان تیمور]</ref> شاهرخ در 811۸۱۱ به [[ماوراءالنهر]] لشکر کشید، خدایداد را کشت و خلیل سلطان را پس از رهایی به [[ری]] فرستاد و سمرقند را به [[الغ‌بیگ|اُلُغ‌بیگ]] داد <ref>دولتشاه سمرقندی ، ص 354ـ356۳۵۴ـ۳۵۶</ref>.
 
 
== درگذشت ==
شاهرخ به همین خاطر خلیل سلطان را به حکومت [[جبال]] (یا ری) فرستاد. به علاوه شاد ملک، معشوقه میرزا خلیل هم تنبیه و تبعید شد، که ظاهراً چندىچندی بعد به خلیل سلطان پیوست. تا این که خلیل سلطان در حالىحالی که در رىری همچنان به خوشباشىخوشباشی و عیاشىعیاشی سر مى‏کردمی‏کرد در آن جا بیمار شد و عاقبت در سال 814۸۱۴ ق / 1411۱۴۱۱ م درگذشت.<ref>حافظ ابرو، ج ۳، ص 228،۲۲۸، 341ـ342،۳۴۱ـ۳۴۲، 437۴۳۷</ref> محبوبه وفادارش، شاد ملک، که در همان دقایق بر بالین او حاضر شده بود، در کنار پیکر بىبی جان خلیل، خود را با دشنه‏اىدشنه‏ای که در دست داشت هلاک کرد. سرانجام آن دو ، به امر شاهرخ در همان شهر و در یک مقبره به خاک سپرده شدند.<ref name="دانشنامه رشد، نوادگان تیمور"> [http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%d9%86%d9%88%d8%a7%d8%af%da%af%d8%a7%d9%86+%d8%aa%db%8c%d9%85%d9%88%d8%b1&SSOReturnPage=Check&Rand=0 دانشنامه رشد، نوادگان تیمور]</ref>
 
 
خط ۳۵:
* [http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%d8%aa%db%8c%d9%85%d9%88%d8%b1+%d9%84%d9%86%da%af&SSOReturnPage=Check&Rand=0 دانشنامه رشد، تیمور لنگ]
* [http://en.wikipedia.org/wiki/Khalil_Sultan ویکی پدیای انگلیسی، دانشنامه آزاد]
* یزدی، شرف الدین علی، ظفرنامه: تاریخ عمومی مفصّل ایران در دورهٔ تیموریان، چاپ محمد عباسی، تهران 1336۱۳۳۶
*غیاث الدین بن همام الدین خواندمیر، تاریخ حبیب السیر فی اخبار افرادالبشر، چاپ محمد دبیرسیاقی، تهران 1362۱۳۶۲ ش
*ابن عربشاه، زندگانی شگفت آور تیمور
*تاج السلمانی، شمس الحسن، ج ۸، چاپ عکسی از نسخهٔ خطی کتابخانة لالااسماعیل افندی، ش 304،۳۰۴، با ترجمة آلمانی از هانس روبرت رومر، ویسبادن 1955۱۹۵۵
*عبداللّه بن لطف اللّه حافظ ابرو، زبدة التواریخ، چاپ کمال حاج سیدجوادی ، تهران 1380۱۳۸۰ ش
*دولتشاه سمرقندی، کتاب تذکرة الشعراء، چاپ ادوارد براون، لندن 1318۱۳۱۸/1901۱۹۰۱
 
</small>