محمد معزی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Rezabot (بحث | مشارکت‌ها)
جز در صفحه‌ای با عنوان غیراصلی نیازی به سرنویس دیگر کاربردها نیست. با استفاده از AWB
خط ۱:
{{کاربردهای دیگر|امیر معزی}}
{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده
| نام = امیر محمد مُعِزّی نیشابوری
سطر ۵۵ ⟵ ۵۴:
 
== زندگی و مرگ ==
وی پسر امیرالشعراء عبدالملک برهانی نیشابوری بود و از راه‌یافتن خود به دربار ملکشاه سلجوقی به وسیله امیرعلی فرامرز ندیم و داماد ملکشاه اشاره می‌کند که چگونه روزی سلطان به عزم دیدن هلال [[رمضان]] بیرون می‌رود و ماه را پیش ازدیگران می‌بیند و معزی که در این وقت حاضر بوده این رباعی رابالبداهة می‌گوید:
 
{{شعر}} {{ب|ای ماه چو ابروان یاری گویی|ني نی چو کمان شهریاری گویی}} {{پایان شعر}}
{{شعر}} {{ب|نعلی زده از زر عیاری گویی|در گوش سپهر گوشواری گویی}} {{پایان شعر}}
 
این [[شعر]] مورد توجه [[سلجوقیان|ملکشاه سلجوقی]] قرار می‌گیرد و از راه انعام [[اسب]]ی به او می‌بخشد و معزی این رباعی را می‌گوید:
 
{{شعر}} {{ب|چون آتش خاطر مرا شاه بدید|از خاک مرا بر زبر ماه کشید}} {{پایان شعر}}
{{شعر}} {{ب|چون آب یکی ترانه از من بشنید|چون باد یکی مرکب خاصم بخشید}} {{پایان شعر}}
 
سلطان [[ملکشاه]] بر او احسان‌ها می‌کند و اورا به لقب امیرمعزی که برگرفته از لقب خود ملکشاه (معزالدنیاوالدین) است منسوب می‌کند.
 
[[محمد عوفی]] در [[لباب‌الالباب]] می‌نویسد:
 
: «سه کس از شعرا در سه [[دولت]] اقبال‌ها دیدند وقبول‌ها یافتند چنانکه کس را آن مرتبه میسر نبود، یکی [[رودکی]] در عهد [[سامانیان]] و [[عنصری بلخی|عنصری]] در دولت محمودیان و معزی در دولت سلطان ملکشاه.»
 
معزی تا پایان عهد ملکشاه یعنی تا سال ۴۸۵ هجری قمری درخدمت این پادشاه بود . بعد از وفات او و آشفتگی کار جانشینان وی، معزی مدتی از عمر خود را در [[هرات]] و [[نیشابور]] و [[اصفهان]] بسر برد وسرگرم مدح امرای مختلف این نواحی بود تا آنکه سلطان [[سنجر]] به سلطنت رسید و امیرمعزی بدو پیوست. [[محمد عوفی]] درباره [[مرگ]] امیرمعزی نوشته است که روزی سلطان سنجر درخرگاه بود، ناگاه تیری از کمان شاه گذشت و به امیرمعزی اصابت کرد و او در حال جان سپرد.
 
[[عباس اقبال]] در مقدمه دیوان معزی قول عوفی را مردود دانسته و می‌نویسد معزی مدتها بعد از این واقعه زنده بوده است، و اما از مرثیه‌ای که [[سنایی]] در [[مرگ]] معزی گفته معلوم می‌شود که شاعر سرانجام به همان زخم تیر درگذشته است و تاریخ مرگ او بین ۵۱۸ و ۵۲۱ هجری قمری بوده است.
 
امیرمعزی یکی از چند شاعر بزرگ [[ایران]] است که همواره آنان را در صف مقدم شاعران پارسی‌گوی قرارداده و به استادی و عظمت مقام ستوده‌اند.
سطر ۷۹ ⟵ ۷۸:
== سبک معزی ==
 
ماهیت عمده [[شعر]] معزی سادگی آنست، وی معانی بسیار را در الفاظ ساده و خالی از تکلف ادا می‌کند. کوششی که او در سرودن [[غزل]]های نغز به کار برده مسلماً وسیله موثری در پیشرفت فن غزل‌سرایی شده است. معزی درترکیب الفاظ بیشتر از شاعران دیگر اواخر قرن پنجم و اوایل قرن ششم هجری تحت تاثیر لهجه عمومی عصر خود قرار گرفته است. دیوان امیرمعزی که به وسیله [[عباس اقبال آشتیانی]] مرتب و چاپ شده، ۱۸۶۲۳ بیت شعر دارد.
 
== نمونه اشعار ==
سطر ۹۱ ⟵ ۹۰:
{{پایان شعر}}
 
{{شعر}} {{ب|خصم مسکین پیش خسرو کی تواند ایستاد|[[پشه]] کی جولان کند جایی که باد صرصر است}} {{پایان شعر}}
 
{{شعر}} {{ب| امتی را یک نبی بس، ملتی را یک [[کتاب]]| عالمی را یک ملک بس، لشکری را یک امیر}} {{پایان شعر}}
 
{{شعر}} {{ب|هزار مردم کژدمفسای دیدستی|بیا و کژدم مردمفسای بین اکنون}} {{پایان شعر}}
 
== منابع ==