صادق حقیقت: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
رضا تاران (بحث | مشارکت‌ها)
رضا تاران (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۱۳:
 
===نظریه همروی===
نظریه همروی راه سومی میان دو گرایش متنی وگرایش فرامتنی به دین است؛ ودر مقابل دو رویکرد حداکثری وحداقلی به [[اسلام]]، قرار می‌گیرد. براساس دیدگاه حداکثری، تمامی نیازهای بشری در [[قرآن]] و روایات موجود است؛ درمقابل، حامیان رویکرد حداقلی از دین انتظاری جز مبدأ و معاد ندارند؛ و احکام اجتماعی و سیاسی را در حیطه متون دینی نمی‌جویند. گرایش حداقلی معتقد است دین و قرآن برای ارتباط انسان و خداست و امور اجتماعی به عقل بشر واگذار شده‌است.

نظریه همروی، راه سوم و بالنسبه جدیدی را پیشنهاد می‌کند. در نظریه همروی، ادله متنی و فرامتنی هر دو کارآیی دارند؛ اما آنچه مهم است، این نکته‌است که میزان بهره بردن از هر یک از آن‌ها بستگی به موضوع و تفصیلات دقیقتر دارد. به طور مثال، در مباحثی که تخصص نقش والایی دارد و شارع مقدس ما را به عرف ارجاع داده (همانند مدیریت سیاست خارجی دولت اسلامی)، نقش [[متون مقدس]] به مراتب کمتر؛ و در آن جا که عقل به تکافؤ ادله می‌رسد و به منابع وحیانی نیاز پیدا می‌کند (همانند تعریف مرز عدالت اجتماعی و اقتصادی)، نقش ادله متنی به مراتب برجسته تر می‌شود. فقه سیاسی که در رویکرد حداکثری معتبر است، و در رویکرد حداقلی از اعتبار می‌افتد، بر اساس نظریه همروی اعتبار نسبی پیدا می‌کند.<ref>ر.ک: سیدصادق حقیقت، توزیع قدرت در اندیشه‌سیاسی شیعه، تهران، هستی نما،۱۳۸۱؛ مسؤولیتهای فراملی در سیاست خارجی دولت اسلامی، تهران،: مرکز تحقیقات استراتژیک، ۱۳۷۶؛ مبانی، اهداف و اصول سیاست خارجی دولت اسلامی، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ۱۳۸۵؛ و «مبانی نظری حقوق بشر: نسبت­سنجی ادلة برون­دینی و درون­دینی»، مبانی نظری حقوق بشر، مرکز حقوق بشر دانشگاه مفید, ۱۳۸۴؛ ”در باب نسبت سنجی دین و دموکراسی“، سروش اندیشه، سال دوم، ش ۷ و۸ (زمستان ۱۳۸۲)؛ و در محمدباقر خرم­شاد (به اهتمام)، مردم­سالاری دینی، ج ۱، تهران نشر معارف، ۱۳۸۵.</ref>
نظریه همروی حداقل در چهار سطح قابلیت طرح دارد. سطح اول به همروی منابع معرفتی در سطح معرفت شناسی مربوط می شود. در بین متفکران غربی ویلیام جیمز از اصطلاح همروی در سطح معرفت شناسی استفاده کرده است. متفکران اسلامی- همانند فارابی، ابن سینا، ملاصدرا و علامه طباطبایی- نیز از هم جهت بودن و تعامل منابع معرفتی (عقل و نقل، و همچنین شهود) سخن گفته اند. سطح دوم همروی به مباحث روش شناسانه اختصاص دارد. در جای جای کتاب روش شناسی علوم سیاسی از همروی متن گرایی و زمینه گرایی، و همچنین همروی روش های کمی و کیفی، بحث به میان آمده است. در سطح سوم، همروی فلسفه سیاسی و فقه سیاسی قابلیت طرح دارد، که در قالب مقاله و یک کتاب مستقل به آن پرداخته شده است. سطح آخر نیز به همروی سنت و تجدد مربوط می شود.