شاپور دوم: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
برگرداندن این مطلب که منبع دارد |
|||
خط ۸۰:
درگیری شدید خانگی و خواستههای متضاد ناخارارها، شاه و روحانیون، موجب بروز دروه پراغتشاشی در [[تاریخ ارمنستان]] شد. منابع این دوران نیز آشفته و مغشوش است. چنانکه از سنگ نبشتهای به زبان فارسی میانه در مشکین شهر بر میآید، شاپور دوم، برای مهار قدرت ناخارارها، پیشاپیش در ناحیه مرزی ایران و ارمنستان استحکاماتی احداث کرده بود.<ref>{{پک|Daryaee|2009|ک=SHAPUR II}}</ref>
تیگران شاه، که در قبال ایران و روم چنان رفتار میکرد که بتواند استقلال ارمنستان را حفظ کند، در دوران پادشاهی شاپور دوم درگذشت و آرشاک<ref group="Latin">دومAršak II</ref> (۳۵۰–۳۶۷ م)، پسرش، بر جای او نشست. آرشاک در آغاز میکوشید که هم رومیان و هم ایرانیان را راضی نگه دارد، اما سرانجام به لشکرکشی پولیانوس علیه ساسانیان پیوست. طبق مفاد پیمان صلح شاپور دوم و یوویانوس، ارمنستان تحت نفوذ دولت ساسانی قرار گرفته بود و رومیان دیگر نمیتوانستند در امور ارمنستان دخالت کنند. ایرانیان پادشاه ارمنستان را اسیر و در دژ فراموشی (در منابع ارمنی، قلعه اندیمش یا انیوش در خوزستان) زندانی کردند. آرشاک دوم در حضور غلامش، دراستامات،<ref group="Latin">Drastamat</ref> خودکشی کرد (یا به روایتی دیگر، شاپور، آرشاک و سردار ارمنی [[واساک مامیکونیان]] را به تله انداخت بدین معنی که پادشاه ارمنستان را به بهانه مذاکرات صلح به نزد خود دعوت کرد، و او وقتی آمد شاپور به زندانش انداخت در دژ فراموشی (در منابع ارمنی، قلعه آنوش در [[تیسفون]]) دو چشمش را کور کرد و واساک را به قتل رساند.<ref>هراند پاسدرماجیان. تاریخ ارمنستان، صفحه:۱۲۵</ref><ref>[[محمدجواد مشکور]]، تاریخ سیاسی ساسانیان، صفحه: ۴۰۶</ref><ref>[[آرتور کریستنسن]]، ایران در زمان ساسانیان، ترجمهٔ رشید یاسمی، صفحه: ۱۸۴</ref>). ایرانیان شهرهای
پاپ (۳۶۷–۳۷۴ م)، فرزند آرشاک پادشاه ارمنستان که به روم پناهنده شده بود، در سال ۳۶۷ م، با پشتیبانی رومیان به جای پدر بر سریر پاشاهی نشست. ارمنیان در سال ۳۷۱ م، در برابر حمله شاپور در حوالی باقاوان<ref group="Latin">Bagawan</ref> مقاومت کردند. بیشتر ناخارارها، یا مقامات کلیسای ارمنی، به علت هواداری پاپ از آئین [[آریانیسم]]، با او مخالف بودند. عقاید او باعث شد که در منابع ارمنی، به علت اعتقادات دینی مادرش، ملکه پارانجم سوینیک،<ref group="Latin">P‘aranjem of Siwnik‘</ref> به او تهمت دیوپرستی زده شود. پاپ قربانی اختلافهای داخلی و جنگ میان ناخارارها و اسپارپِت (فارسی میانه: سپاهبد) موشق مامیکونیان<ref group="Latin">Mušeł Mamikonean</ref> بود و سرانجام به تحریک قیصر والنس، کشته شد.<ref>{{پک|Daryaee|2009|ک=SHAPUR II}}</ref> او اگرچه با کمک رومیان بر تخت نشسته بود، اما میدانست که بدون خشنودی شاه ایران حکومت وی پایدار نخواهد بود. پس کوشید تا با شاپور گفت و گو و پشتیبانی وی را جلب کند. این روش پادشاه ارمنستان و سیاست مستقلی که در پیش گرفته بود به نارضایتی رومیان انجامید.<ref>دانشنامه بزرگ ارمنی، جلد:۱۳، صفحه: ۱۰۳</ref> پس قیصر [[والنس]] به سردارانش که در ارمنستان بودند فرمان داد تا پاپ را در نهان بکشند. آنها نیز با فریب و نیرنگ پادشاه جوان را به جشنی فراخواندند و او را کشتند.<ref> آراکل باباخانیان، مجموعه آثار (ایروان، ۱۹۶۶)، جلد:اول، صفحه:۴۸۵</ref>
|