فریدا کالو: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز ربات ردهٔ همسنگ (۲۶) +مرتب+تمیز (۱۱ core): + رده:درگذشتگان به علت آمبولی ریه+رده:فریدا کالو |
|||
خط ۱۸:
| شریک زندگی =[[لئون تروتسکی]]، [[پولت گدار]]، [[ایسامو نوگوچی]]، [[ژوزفین بیکر]]
| خویشاوندان =
| ملیت = [[پرونده:Flag of Mexico.svg|22 px]] [[مکزیک
| تابعیت =
| محل زندگی =
خط ۴۱:
| اندازه امضا =
}}
'''ماگدالنا کارمن فریدا کالو ی کالدرون د ریورا''' {{اسپانیایی|Magdalena Carmen Frieda Kahlo y Calderón de Rivera}} {{رچ}} {{تتم|۶ ژوئیه|۱۹۰۷|[[کویوآکان]]، [[مکزیکوسیتی]]|۱۳ ژوئیه|۱۹۵۴|[[کویوآکان]]، [[مکزیکوسیتی]]|م}} نقاش [[مکزیک
== زندگی ==
=== اوان زندگی ===
فریدا در تاریخ ۶ ژوئیه ۱۹۰۷ از پدری [[آلمانیها|آلمانی]]تبار و مادری دورگه (اسپانیایی و بومی مکزیک) در خانهای که اکنون موزهٔ فریدا است موسوم به «خانهٔ آبی» در شهرک کوچکی بهنام [[کویوآکان]] در حومهٔ [[مکزیکوسیتی]] به دنیا آمد.<ref>{{پک|جمشیدنژاد|۱۳۹۱|ک=بیبیسی|ف=آتش و کرباس}}</ref> پدرش یک نقاش و عکاس [[یهودی]]-[[آلمان
سه ساله بود که [[انقلاب مکزیک]] و جنگهای داخلی به وقوع پیوست. در شش سالگی به علت ابتلا به [[فلج اطفال]] چندین ماه در خانه بستری شد. این بیماری انحرافی ماندگار در پای راستش باقی گذاشت و همین موضوع باعث شد تا پای راست او همیشه لاغرتر از پای دیگرش باشد و سبب شد از آن پس تا پایان عمر در همهجا با دامنهای بلند (با تزئینات پیشاکلمبوسی و موهایی آراسته به نوارها و پارچهای رنگین) ظاهر شود.<ref>{{پک|جمشیدنژاد|۱۳۹۱|ک=بیبیسی|ف=آتش و کرباس}}</ref>
در سپتامبر ۱۹۲۵، نقطهٔ عطف زندگی فریدا کالو به شکل حادثهای دردناک بر او فرود آمد.<ref>{{پک|جمشیدنژاد|۱۳۹۱|ک=بیبیسی|ف=آتش و کرباس}}</ref> فریدا دانشجوی هجدهسالهٔ رشتهٔ [[پزشکی]] در تصادف شدید اتوبوس از ناحیهٔ [[شانه]]، [[سینه]]، [[کمر]]، [[لگن]] و [[پا]] دچار شکستگیهای متعدد شد.<ref>{{پک|جمشیدنژاد|۱۳۹۱|ک=بیبیسی|ف=آتش و کرباس}}</ref> خودش دربارهٔ لحظهٔ سانحه میگوید «دستهٔ صندلی چون [[شمشیر
=== روی آوردن به نقاشی ===
خط ۶۵:
در زمینهٔ زندگی زناشویی نیز ازدواج کالو و ریورا بیثبات بود و در طول سالهای پس از ازدواج، این زوج هنرمند هر یک [[شریک جنسی|شریکهای جنسی]] جداگانهای برای خود داشتند. فریدا در خاطراتش به چند تن از آنها همچون [[لئو تروتسکی]]، سیاستمدار کمونیست گریخته از [[شوروی]] و [[پولت گدار|پولت گُدار]]، همسر [[چارلی چاپلین]]، اشاره میکند.<ref>{{پک|جمشیدنژاد|۱۳۹۱|ک=بیبیسی|ف=آتش و کرباس}}</ref>
در سالهای [[جنگ جهانی دوم]] که [[اروپا]] در آتش جنگ میسوخت، پایتخت فرهنگی و هنری از [[پاریس]] بهنوعی به [[مکزیکوسیتی]] منتقل شده بود و [[هنرمند
{{نقل قول|از آغوش [[لئو تروتسکی|تروتسکی]] بوی [[جنگ]] میآمد. او در وجود من چه میجست؟ وقتی به آغوش تروتسکی رفتم زیباییام دوباره به من برگشته بود و حالا تروتسکی [[ترور]] شدهاست.<ref>{{پک|جمشیدنژاد|۱۳۹۱|ک=بیبیسی|ف=آتش و کرباس}}</ref>}}
خط ۸۱:
== عقاید سیاسی ==
در آن زمان [[انقلاب مکزیک]] که به [[رنسانس]] میمانست رخ داده بود. این رنسانس را ادبیات و هنر جدیدی همراهی میکرد که بیشتر فلسفی بود تا سیاسی. پس از انقلاب حزبی [[کمونیسم|کمونیستی]] تشکیل شد. احساسات [[ملیگرا
کالو یکی از طرفداران فعال [[کمونیسم]] بود. او رابطهٔ عشقی کوتاهی نیز با [[لئون تروتسکی]] که نهایتاً در ۱۹۴۰ در شهر [[مکزیکو]] توسط نمایندگان [[استالین]] ترور شد، برقرار کرد.
خط ۹۰:
== سبک هنری ==
[[پرونده:Self-Portrait_with_Thorn_Necklace_and_Humming-bird.jpg|
در مرکز اکثر آثار فریدا، خود او را میبینیم که با تکنیکی استوار در ایجاد خطوط و نهادنِ رنگهایی که گویی کاملاً مطمئن بر جای خود نشستهاند و با چشمانی هشیار و لبهایی که انگار بدون هیچ درزی بر هم نهاده شده و در سکوت ترسیم شدهاند، به مخاطب زل زدهاست.<ref>{{پک|جمشیدنژاد|۱۳۹۱|ک=بیبیسی|ف=آتش و کرباس}}</ref>
از ۱۴۳ نقاشیای که او کشیدهاست ۵۴ نقاشی [[خودنگاره]]اند.<ref>{{پک|جمشیدنژاد|۱۳۹۱|ک=بیبیسی|ف=آتش و کرباس}}</ref> چهرهنگاریهای کالو از خودش آمیخته با مفاهیم و نمادهای شخصیاند. این خودنگارهها اغلب به همراه حیواناتی کوچک و گیاهانی تزئینی در میان قابها ظاهر شدهاند. [[میمون
فریدا در ''[[خودچهره با گردنبند خار و مرغ مگس]]'' خود را در حالی ترسیم کرده که [[گردنبند
با سررشتهای که فریدا از علم [[پزشکی]] داشت، بعضی نقاشیهایش با دقت بسیار در [[کالبدشناسی]] بدن [[انسان]] کشیده شدهاند. در اغلب آثار فریدا رنج و صدمه متوجهٔ بخش از گردن به پایینِ جسماش است که میتواند اشاره به آن تصادف سرنوشتساز جوانیاش داشته باشد.<ref>{{پک|جمشیدنژاد|۱۳۹۱|ک=بیبیسی|ف=آتش و کرباس}}</ref>
فریدا در دوران زندگی کوتاهش همواره میخواست تا به بطن زندگی رسوخ کند و در این مسیر، جسم سرشار از درد خویش را در تابلوهایش عریان میکرد و میشکافت. او در [[مکزیک
[[پرونده:The Two Fridas (Frida Kahlo).jpg|بندانگشتی|200px|''[[دو فریدا]]''، [[۱۹۳۹ (میلادی)|۱۹۳۹]]]]
در تابلوی [[دو فریدا]] که نقطهٔ اوج نقاشیهای او و از شاهکارهای جنبش [[فراواقعگرایی]] در سدهٔ بیستم به شمار میآید، در سمت راست تصویر خود را در لباس [[بومیان مکزیک]] و در سمت چپ ملبّس به پوشش اروپایی سدهٔ بیستم — که احتمالاً [[لباس عروس
{{نقل قول|فریدا تنها کسی است در تاریخ هنر که توان شکافتن سینه و قلب و گفتن حقیقت [[بیولوژی
برتون که برای اولینبار نمایشگاه آثار فریدا را در ۱۹۳۹ در [[گالری جولین لوی]] در [[نیویورک]] برپا کرد فریدا کالو را [[سوررئالیسم|سوررئالیست]] خواند؛ لقبی که فریدا خود با آن موافق نبود و ادعا میکرد: «من [[رئالیسم]] خودم را میکِشم.»<ref>{{پک|جمشیدنژاد|۱۳۹۱|ک=بیبیسی|ف=آتش و کرباس}}</ref> کالو هرگز خود را [[سورئالیسم|سورئالیست]] نمیخواند، هرچند که کارهایش گاهی به عنوان هنر سورئالیستی در نظر گرفته میشوند و او نمایشگاههای متعددی به همراه سورئالیستهای [[اروپا
[[فرهنگ مکزیکی]] نیز تأثیر زیادی بر کالو داشت و این موضوع به وضوح در نقاشیهایش نیز مشهود است. فریدا در پی کشف ریشههای [[اسطوره|اساطیری]] و فرهنگی زادبومش بود. تأثیر تصاویر کوچک [[اکسوتیو-وتیو]] نقاشیشده بر فلزات کوچکی را که برای [[نذر]] و [[شکرگزاری]] بر دیوار [[کلیسا
نمادهای اسطورهای و افسانهای [[آزتک]] بهوفور با خاصیتی دوگانه در آثار او به چشم میخورند. برای مثال [[خون]] را که در میان آزتکها باری شفابخش داشت و طی مراسم آیینی با خراشیدن و زخمیکردن بدن و ریختن خون روند تقدیس حاکم میشد، در پسزمینهای مانند [[بیابان]] خشک که هیچ نشانی از [[امید]] و [[رستگاری]] ندارد به تصویر میکشید؛ یا [[ماه کامل]] را — که نمادی شوم و بلاخیز بود — در مجاورت [[خورشید]] ترسیم میکرد و به سرِ مادرِ تاریکی و شب [[باران]] میباراند.<ref>{{پک|جمشیدنژاد|۱۳۹۱|ک=بیبیسی|ف=آتش و کرباس}}</ref> او این تضادها را کاملاً حقیقتجویانه و عاری از لفافه، با خطوط راسخ و واضح جداکنندهٔ میانی به تصویر میکشید.<ref>{{پک|جمشیدنژاد|۱۳۹۱|ک=بیبیسی|ف=آتش و کرباس}}</ref> حتی آثار [[طبیعت بیجان]] او — که خود طبیعت زنده نامگذاری کرده بود — بهخوبی نمایانگر این تضادند. همنشینی میوههای تازه و سالم در کنار میوههایی گازخورده و پلاسیده.<ref>{{پک|جمشیدنژاد|۱۳۹۱|ک=بیبیسی|ف=آتش و کرباس}}</ref>
نقاشیهای فریدا بازتابی از تجارب و زندگی شخصی او هستند. وی در نقاشیهایش تأکید زیادی بر رنج و همچنین زندگی خشن زنان دارد. شیفتگی و کشش او به مسائل زنانه و روش صریح و صادقانهای که به وسیلهٔ آن، این شیفتگی را در نقاشیهایش نشان میداد، باعث شدهاست بعضی صاحبنظران او را به عنوان یکی از [[فمینیست
فریدا [[همذاتپنداری]] را در کارهایش به اوج میرساند و بر [[ناخودآگاه]] مخاطب غلبه میکند.<ref>{{پک|جمشیدنژاد|۱۳۹۱|ک=بیبیسی|ف=آتش و کرباس}}</ref> [[اشک
{{نقل قول|نه در آیین، نه من و نه تو، هیچکدام در مرتبهای نیستیم که بتوانیم یک سر بکشیم، آنگونه که فریدا میکشد.<ref>{{پک|جمشیدنژاد|۱۳۹۱|ک=بیبیسی|ف=آتش و کرباس}}</ref>}}
خط ۱۴۱:
{{ترتیبپیشفرض:کالو، فریدا}}
[[رده:فریدا کالو]]
[[رده:افراد معلول]]
[[رده:اهالی مکزیک آلمانیتبار]]
سطر ۱۴۶ ⟵ ۱۴۷:
[[رده:تروتسکیستهای مکزیک]]
[[رده:درگذشتگان ۱۹۵۴ (میلادی)]]
[[رده:درگذشتگان به علت آمبولی ریه]]
[[رده:دگرباشان جنسی اهل مکزیک]]
[[رده:زادگان ۱۹۰۷ (میلادی)]]
|