کیچ: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
ابرابزار (با کمک آن را اثبات کن) گسترش مقاله
ابرابزار، اصلاح ارقام گسترش مقاله
خط ۵:
 
== تبارشناسی ==
اولین بار این واژه در سال ۱۸۷۸ در مونیخ در وصف یک تابلوی نقاشی به کار رفت. بر اساس این تاریخچه بعضی معتقدند که خاستگاه واژه کیچ آلمانی است و برای اثبات ادعایشان به کلمه kitschen که در جنوب غربی آلمان به معنی روفتن گل و لای است، استناد می‌کنند. در عین حال پاره‌ای براین اعتقادند که کیچ ریشه در کلمه انگلیسی Sketch دارد و آن طرح‌ها یا نقاشی‌های سردستی بود که جهانگردان آمریکایی و انگلیسی آن زمان به قیمتی ارزان به عنوان سوغاتی ازبازارهایاز بازارهای هنری مونیخ می‌خریدند. در اوایل سده بیستم میلادی این کلمه کاربرد بیشتری پیدا کرد و کیچ به مفهوم ارزشی منفی در متون نقدهنرینقد هنری به کار برده شد و پس از به نقد دیگر شاخه‌های هنر تعمیم یافت.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده = ناصر غیاثی|نشانی = http://zamaaneh.com/literature/2007/10/post_434.html |عنوان =کیچ چیست؟ | ناشر =رادیو زمانه |تاریخ = ۲۷ مهر ۱۳۸۶ |تاریخ بازدید =}}</ref>
 
== معنی و کاربرد ==
واژه کیچ در قلمرو هنر به معنای آثار تکراری، تقلیدی و قابل دسترس است که با ویژگی‌هایی نظیر تکرار امر آشنا، تکثر، تقلید، بهره‌گیری از عواطف کاذب، به جای تعقل و دور بودن از ایده همراه است.<ref name=" رویکرد کیچ">{{یادکرد وب | نشانی=https://jfava.ut.ac.ir/article_56376_917ff87965bfbf6db3f40c8890f23fdf.pdf | عنوان=بررسی رویکرد کیچ در عرصه ارتباطات بصری | ناشر=نشریه هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۰، شماره ۳ | تاریخ=پاییز ۱۳۹۴ | نویسنده=میترا معنوی راد، فاطمه مرسلی توحیدی}}</ref>
واژه‌نامه آمریکن هریتیج کیچ را حالت احساسی عوامانه و مبتذل و ذوق سطح پائین ولی پرمدعا توصیف کرده است.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده =ربع رشیدی |نشانی = |عنوان =کیچ، یک اتهام هنری یا ... (در حاشیه جایزه معمار ۸۲) | ناشر =مجله مهر شماره ۳۲ |تاریخ =۲۰ دی ۱۳۸۲ |تاریخ بازدید =}}</ref>
[[میلان کوندرا]] در «[[هنر رمان]]» دربارهٔ این واژه نوشته‌است:
 
سطر ۱۶ ⟵ ۱۷:
میلان کوندرا «کیچ» را در سیاست نیز نشان می‌دهد و می‌نویسد که هیچ‌کس بهتر از سیاستمداران به این موضوع پی نبرده‌است. به مجرد آنکه سر و کلهٔ یک عکاس در نزدیکی آنها پیدا شود، به شتاب به سوی اولین کودکی که دم دستشان است می‌روند، او را در آغوش می‌گیرند و می‌بوسند. برای تمام سیاستمداران، برای تمام احزاب و برای تمام دار و دسته‌های سیاسی «کیچ» کمال مطلوب ادراک زیبایی است.
 
وقتی در یک جامعه چندین گروه در کنار یکدیگر به فعالیت سیاسی مشغولند و متقابلاً نفوذ و تأثیر دیگری را بی اثر ساخته یا محدود می‌کنند کم و بیش می‌توان از حاکمیت «کیچ» در زمینهٔ تفتیش عقاید، رهایی یافت. اما در سرزمینی که فقط یک حزب سیاسی تمام قدرت را در قبضهٔ خود دارد، در واقع جامعه در قلمرو “کیچ» توتالیتر است.»<ref>{{پکیادکرد کتاب | نام خانوادگی =کوندرا |۱۳۸۶ نام =میلان |ک پیوند نویسنده =میلان کوندرا | عنوان =[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/694812 بار هستی] | ترجمه =پرویز همایون‌پور| سال =۱۳۸۶| ش=۲|صناشر =نشر قطره | مکان =تهران |صفحه=۲۶۶| شابک =۹۷۸-۹۶۴-۳۴۱-۲۲۵-۸}}</ref>
 
وی معتقد است که نهضت‌های سیاسی بر اساس رفتار و کردار عقلایی پی ریزی نمی‌شود، بلکه بر تصورات، کلمات و الگوها متکی است، که مجموعاً فلان یا بهمان «کیچ سیاسی» را بوجود می‌آورد. اندیشهٔ راه پیمایی بزرگ، آنگونه «کیچ سیاسی» است که افراد چپ را - متعلق به هر دوره و زمان و از هر فرقه‌ای که باشند- متحد می­کند. راه پیمایی بزرگ، یک رهروی غرورآفرین به پیش است: رفتن به سوی دوستی، برادری، مساوات، عدالت و خوشبختی و به رغم موانع و مشکلات، باز هم دورتر رفتن، چراکه این موانع و مشکلات است که یک راه رفتن معمولی را به یک راه پیمایی بزرگ مبدل می‌کند.
دیکتاتوری طبقهٔ رنجبران یا دموکراسی؟ نفی جامعهٔ مصرفی یا توجیه افزایش تولید؟ گیوتین یا الغاء مجازات مرگ؟ اینها هیچ‌کدام تعیین کننده نیست. آنچه باعث می‌شود کسی چپ باشد، این نظریه یا آن نظریهٔ سیاسی نیست، بلکه قدرت و جذابیت «کیچ» است که هر نظریه‌ای را در خود جذب می‌کند و آن را، راه­پیمایی بزرگ در مسیر تعالی و پیشرفت می‌نامد.»<ref>{{پکیادکرد کتاب | نام خانوادگی =کوندرا |۱۳۸۶ نام =میلان |ک پیوند نویسنده =میلان کوندرا | عنوان =[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/694812 بار هستی] | ترجمه =پرویز همایون‌پور| سال =۱۳۸۶| ش=۲|صناشر =نشر قطره | مکان =تهران |صفحه=۲۷۲| شابک =۹۷۸-۹۶۴-۳۴۱-۲۲۵-۸}}</ref>
 
و باز می‌نویسد:
 
ماهیت «کیچ» توسط یک خط مشی سیاسی مشخص نمی‌شود، بلکه نوعی تصورات، استعاره‌ها و یک فرهنگ خاص به آن هویت می‌بخشد؛ بنابراین ممکن است عرف و عادات را کنار گذاشت و برخلاف منافع یک کشور کمونیستی به راه پیمایی و تظاهرات پرداخت.»<ref>{{پکیادکرد کتاب | نام خانوادگی =کوندرا |۱۳۸۶ نام =میلان |ک پیوند نویسنده =میلان کوندرا | عنوان =[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/694812 بار هستی] | ترجمه =پرویز همایون‌پور| سال =۱۳۸۶| ش=۲|صناشر =نشر قطره | مکان =تهران |صفحه=۲۷۷| شابک =۹۷۸-۹۶۴-۳۴۱-۲۲۵-۸}}</ref>
 
== کیچ در آثار میلان کوندراادبیات ==
ادبیات عامه‌پسند نمونه بارزی از نمود کیچ در ادبیات است. این نوع از ادبیات متهم به پرداختن به درون‌مایه‌هایی از قبیل عشق، مرگ، جنایت، جنگ و غیره با شیوه‌ای بیگانه با واقعیت و کلیشه‌وار است.
 
=== کیچ در آثار میلان کوندرا ===
کیچ یکی از مفاهیم محوری در رمان «[[سبکی تحمل‌ناپذیر هستی]]» اثر میلان کوندرا است. وی در این اثر نمونه‌های «کیچ» را نشان می‌دهد. او راهپیمایی و [[روزکارگر|جشن اول مه]] را که هر سال به مناسبت القای عقاید کمونیسم در کشورش چکسلواکی برگزار می‌شد، کیچ می‌داند. برای روشن‌تر شدن این مفهوم به یک نمونهٔ دیگر آن در این رمان اشاره می‌کنیم. وقتی سابینا – یکی از شخصیتهای اصلی رمان- به همراه سناتوری آمریکایی و چهار دختر و پسر خردسال او به گردش می‌روند، سناتور با دست کودکان را که در زمین چمن می‌دوند و بازی می‌کنند نشان می‌دهد و می‌گوید: آنان را نگاه کنید، معنی خوشبختی همین است.
سابینا با خود فکر می‌کند سناتور چطور می‌داند که آنها خوشبختی را تداعی می‌کنند؟ اگر همان لحظه سه نفر از بچه‌ها یکی از آنها را به باد کتک بگیرد باز همین معنی را تداعی می‌کند؟{{سخ}}
کوندرا از این ماجرا چنین نتیجه می‌گیرد که وقتی قلب، لب به سخن باز می‌کند، شایسته نیست که خرد اعتراض کند. در قلمرو «کیچ» دیکتاتوری قلب حاکم است. البته باید اکثریت مرم در احساساتی که توسط «کیچ» برانگیخته می‌شود، سهیم باشند. «کیچ» آنچه را که غیرعادی و نامتعارف است، کنار می‌گذارد و خواستار تصوراتی است که عمیقاً در ذهن انسان نقش بسته‌است: دختر حق ناشناس، پدر رها شده، کودکانی که در چمن می‌دوند، خیانت به وطن، خاطرهٔ نخستین عشق.{{سخ}}
«کیچ» ما را پیاپی به رقت وامی‌دارد و دوباره می‌گریاند. نخستین اشک می‌گوید: چقدر زیباست کودکانی که روی چمن می‌دوند! دومین اشک می‌گوید: چقدر زیباست، هیجان و رقتی که - از مشاهدهٔ کودکان – همگام با تمامی بشریت احساس می‌کنیم. تنها دومین اشک بازتاب «کیچ» حقیقی است. دوستی و برادری میان افراد بشر فقط بر اساس «کیچ» به وجود می‌آید.»<ref>{{پکیادکرد کتاب | نام خانوادگی =کوندرا |۱۳۸۶ نام =میلان |ک پیوند نویسنده =میلان کوندرا | عنوان =[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/694812 بار هستی] | ترجمه =پرویز همایون‌پور| سال =۱۳۸۶| ش=۲|صناشر =نشر قطره | مکان =تهران |صفحه=۲۹۲| شابک =۲۶۶۹۷۸-۹۶۴-۳۴۱-۲۲۵-۸}}</ref>
 
حال به این بیندیشیدیم که ما در زندگی تا چه حد گرفتار «کیچ» هستیم. ما در زندگی روزمره مان و در رابطه با اطرافیان مان همواره به دنبال استعاراتی زیبا هستیم که احساسات ما و دیگران را تحت تأثیر قرار بدهد و یا بر روی دیگران اثری که می‌خواهیم بگذارد؛ استعاراتی که جز دروغ زیبا هیچ نیست.
سطر ۴۸ ⟵ ۵۲:
 
{{داده‌های کتابخانه‌ای}}
 
[[رده:انواع هنری]]
[[رده:خرده‌فرهنگ‌های اجتماعی]]
[[رده:دیدگاه‌های زیبایی‌شناسی]]
[[رده:گونه‌های هنر]]
[[رده:مفاهیم زیبایی‌شناسانه]]
[[رده:واژه‌ها و عبارت‌های آلمانی]]
[[رده:Cultural appropriation]]
برگرفته از «https://fa.wikipedia.org/wiki/کیچ»