به گزارش راديورادیو دويچهدویچه وله آلمان، نخستيننخستین ترجمه هايترجمههای شاهنامه به زبان آلمانيآلمانی در اواسط قرن نوزدهم منتشر شده است. در سال ۱۸۵۵ ميلاديمیلادی ترجمه ايترجمهای منظوم از «آدولف فريدريشفریدریش فون شاكشاک» انتشار يافتیافت كهکه خواندن آن اگرچه روان و ساده بود، اما حال و هوايهوای حماسيحماسی داستان هايداستانهای شاهنامه را، آنطور كهکه بايدباید و شايد،شاید، بيانبیان نمي كردنمیکرد. در سال 1890،۱۸۹۰، ترجمه منظوم ديگري،دیگری، به قلم «فريدريشفریدریش روكرتروکرت»، شرق شناسشرقشناس و شاعر بنام آلماني،آلمانی، به چاپ رسيدرسید كهکه تا حدوديحدودی به متن اصلياصلی نزديكنزدیک بود.
اما چون مردم آلمان علاقه بسياربسیار كميکمی به شعر دارند، ايناین ترجمه هاترجمهها با استقبال مناسبيمناسبی رو به رو نشد.
به تازگي،تازگی، «يورگنیورگن اهلرز»، شرقشرقشناس شناسآلمانی، آلماني، ترجمه ايترجمهای به نثر را، از داستان هايداستانهای رستم به چاپ رسانده است. ايناین ترجمه جديدجدید نثرينثری روان و گوياگویا دارد و اصطلاحات و برخيبرخی نكاتنکات مبهم، در ياداشت هایاداشتها و پي نوشت هايي،پینوشتهایی، به خوانندگان آلمانيآلمانی توضيحتوضیح داده شده است. در ايناین مجموعه، داستان هايداستانهای زيرزیر از شاهنامه به نثر آلمانيآلمانی بازگو شده است: داستان زال، رخش، هفت خان رستم، رستم و افراسياب،افراسیاب، رستم و سهراب، سياوش،سیاوش، نبرد رستم و افراسياب،افراسیاب، ديودیو اكوان،اکوان، بيژنبیژن و منيژه،منیژه، مرگ خسرو، اسفندياراسفندیار و بالاخره داستان رستم و شغاد.