محمدامین ریاحی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
Hamedbayat (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Fatranslator (بحث | مشارکتها) جز جایگزینی پیوند> آذربایجان > آذربایجان (ایران) (به درخواست کاربر:Saeidpourbabak) دلیل:اصلاح ابهامزدایی - آزمون |
||
خط ۳۸:
== زندگی ==
محمدامین ریاحی در یازدهم خرداد ۱۳۰۲ در [[خوی]] در یکی از خاندانهای قدیمی این شهر متولد شد. دورههای تحصیلات ابتدایی و دبیرستان را در خوی گذراند. پس از آغاز جنگ جهانی دوم و اشغال [[آذربایجان (ایران)]] توسط نیروهای خارجی، در سال ۱۳۲۱ برای ادامه تحصیل به [[تهران]] رفت و دوره دانشسرای مقدماتی را گذراند. سپس به ادامهٔ تحصیل در [[دانشسرای عالی]] و دانشکدهٔ ادبیات [[دانشگاه تهران]] پرداخت. طی دورهٔ تحصیل در دانشکدهٔ ادبیات، از درسهای نسل اول اساتید برجستهٔ این دانشگاه از جمله [[بدیعالزمان فروزانفر]]، [[عباس اقبال آشتیانی]]، [[ملکالشعرا بهار]]، [[احمد بهمنیار]]، [[عبدالعظیم قریب]] و [[ابراهیم پورداود]] بهره گرفت. پس از آنکه در سال ۱۳۲۷ دورهٔ لیسانس زبان و ادبیات فارسی را به پایان رساند، تحصیل در دورهٔ دکتری را آغاز کرد. در سال ۱۳۳۷ پس از دفاع از رسالهٔ دکتری خود با موضوع «تحقیق و تصحیح [[مرصادالعباد]] [[نجمالدین رازی]]» به راهنمایی [[فروزانفر]]، درجهٔ دکتری در زبان و ادبیات فارسی گرفت. به نوشته [[محمدعلی اسلامی ندوشن]]، وی «یکی از آخرین کسان از نسل ادبای معتبر بود... که طی شصت سال در صحنهٔ فرهنگ ایران حضور داشت و هرچه نوشت دقیق و قابل اعتماد بود.»<ref name= «محمدعلی اسلامی ندوشن»> محمدعلی اسلامی ندوشن، وان ما رفته گیر و میاندیش، روزنامهٔ اطلاعات، ۲۷ اردیبهشت ۱۳۸۸، صفحهٔ ۲</ref>
محمدامین ریاحی از سال ۱۳۲۷ که آغاز کار او در فرهنگ بود، دبیر و رئیس دبیرستانهایی در قم، گرگان، قزوین و تهران، رئیس دانشسرای گرگان (از ۱۳۳۰) و استاد [[دانشگاه تهران]] (تا ۱۳۵۷) بودهاست. او از ۱۳۳۵ به مدت پنج سال عضو هیئت مؤلفان [[لغتنامه دهخدا]] بود. از سال ۱۳۲۷ عضو هیأت مدیرهٔ جامعهٔ لیسانسیههای [[دانشسرای عالی]] بود. در ابتدای سال ۱۳۴۰ عهدهدار مدیرکلی [[وزارت فرهنگ]] شد، و در مدت سه سال در پرتو تجربههایی که طی سالهای تدریس دبیرستانی از وضعیت نابسامان کتابهای درسی داشت، طرح ساماندهی و یکنواختسازی کتابهای درسی دبیرستانی را به اجرا درآورد. هدف این طرح، خارج ساختن کتابهای درسی از میدان رقابت ناسالم ناشران و مؤلفان، قرار دادن کار تألیف و چاپ کتابهای درسی دبیرستانی در اختیار وزارت فرهنگ، و انتشار کتابهای درسی دبیرستانی با کیفیت مناسب بود. طرح کتابهای درسی با وجود مخالفتها و دخالتهای گسترده ناشران و مؤلفان ذینفع در تهیه و چاپ کتابهای درسی، طی چند مرحله به اجرا درآمد، و نهایتاً در سال ۱۳۴۲ با تأسیس [[سازمان کتابهای درسی]] وابسته به وزارت فرهنگ (بعداً [[وزارت آموزش و پرورش]]) برای تالیف کتابهای درسی جدید، موجبات ارتقای کیفیت آموزش دبیرستانی را فراهم آورد. محمدامین ریاحی ضمن چند مقاله در ماهنامهٔ آموزش و پرورش (سال ۱۳۴۲) و نیز در مقالهای با عنوان ماجرای کتابهای درسی (۱۳۷۷) شرحی از اقدامات خود در وزارت فرهنگ را در آن دوره آوردهاست.
|