اشرف در جنگ با روسها شکست خورد. او همچنین در کارزار با ترکان هم نتوانست موفقیتی بدست آورد.
دولت [[عثمانی]]، [[تفلیس]]، [[عراق عجم]] و قسمت بزرگی از [[آذربایجان (ایران)]] را تحت تصرف خویش درآورده بود. اشرف میخواست با دولت عثمانی عهدنامهای منعقد سازد و به واسطه اشتراک مذهب تسنن، اراضی ضبطشدهٔ روزگار دولت صفوی را مسترد دارد، امّا به آرزوی خویش نایل نگشت و در نتیجه جنگ ادامه یافت و بوسیلهٔ اغفال و تحریک امرای [[کردستان]] و سادهدلان لشکر عثمانی کارش قدری پیشرفت کرد و به پیروزی نایل گردید و رفتار خیلی دوستانه ابراز میکرد. سرانجام در تاریخ ۱۱۴۰ ه. ق. دولتهای عثمانی و [[روسیه]] پادشاهی وی را در ایران تصدیق کردند، ولی از طرف دیگر [[شاه طهماسب دوم|طهماسب]] پسر [[شاه سلطان حسین|سلطان حسین]] که از شاهزادگان صفوی و در تحت اسارت وی بود، در [[خراسان]] به کمک بعضی از اقوام و عشائر ترک و مخصوصاً به حیل و تدابیر نادرقلی (که بعد به [[نادرشاه افشار|نادرشاه]] مشهور شد) بسیار نیرومند گردید.
==جنگ های اشرف شاه==
خط ۴۰:
اشرف شاه ارتشی را به مقابل روسهای تزاری فرستاد.تاجلوی اشغال روسهارا بگیردولی اونتوانست روسها را وادار به عقب نشینی کند دست آورد اشرف در جنگ با روسها این بود که جلوی اشغال مناطق بیشتر گرفته شد.
دولت [[عثمانی]]، [[تفلیس]]، [[عراق عجم]] و قسمت بزرگی از [[آذربایجان (ایران)]] را تحت تصرف خویش درآورده بود. اشرف میخواست با دولت عثمانی عهدنامهای منعقد سازد و به واسطه اشتراک مذهب تسنن، اراضی ضبطشدهٔ روزگار دولت صفوی را مسترد دارد، امّا به آرزوی خویش نایل نگشت و در نتیجه جنگ ادامه.یافت ودر چندین مرحله نیروهای افغان وعثمانی در مقابل هم صف آرای کردند نتیجه این جنگ ها به سودافغانها بود در ابتدا اشرف ریش سفیدانی به سمت لشکر عثمانی فرستاد تاپیام صلح را به عثمانی ها بدهند ولی عثمانی ها نپزیرفتند در این میان ۲۰۰۰۰ هزار نفر از ارتش عثمانی جدا شدندو به افغانها پیوستند آنها از طایفه کرد بودند که احساس هم دین بودن با افغانها آنها را از ارتش عثمانی جدا کرد و به ارتش افغانها پیوستند.بدین ترتیب جنگ آغاز شد نتیجه جنگ ها شکست کامل ارتش عثمانی بود. سرانجام در تاریخ ۱۱۴۰ ه. ق. دولتهای عثمانی و [[روسیه]] پادشاهی وی را در ایران تصدیق کردند.
سرانجام و پس از شکست های متمادی از نادر قلی خان به سوی بلوچستان عقب نشینی کرد و در آن جا به دست سلطان علی محجوب یکی از فرماندهان مورد اعتماد نادر قلی خان و شاه طهماسب دوم کشته شد و سرش را همراه با یک الماس برای شاه طهماسب دوم فرستادند.