اسدی توسی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز ←‏جایگزینی با [[وپ:اشتباه|اشتباه‌یاب]]: منظاره‌های⟸مناظره‌های، وزیباست⟸و زیباست، بغوی⟸لغوی
خط ۸۴:
== آثار اسدی توسی ==
=== مناظرات ===
از مناظراتی که اسدی توسی سروده است، پنج مناظره امروزه در دست است. هم خالقی مطلق و هم خطیبی بر این باور هستند که هر پنج مناظره سرودهٔ یک‌نفر هستند،{{پا|نام=گر۱}}{{پا|نام=cgie}} و خالقی بر این باور است که سنجش بین مناظره‌ها و گرشاسپ‌نامه به روشنی نشان می‌دهد که همهٔ آنها روی هم جز از یک شاعر نیستند.{{پا|نام=گر۱}} این مناظره‌ها در قالب قصیده هستند که در فارسی و عربی تا آن هنگام بی‌سابقه بوده است (هرچند که در پهلوی چنین نیست و پیش از آن شعری به این گونه به نام [[درخت آسوریگ]] بوده است). عرب و عجم، مغ و مسلمان، نیزه و کمان، شب و روز، آسمان و زمین. در نخستین مناظره، عرب و عجم، به برتری ایرانیان بر عرب‌ها پرداخته شده است. دومین مناظره، مغ و مسلمان، دربارهٔ برتری مسلمانان بر زرتشتیان است که این مناظره، به روشنی یک نوشتهٔ ضدشعوبی است. زمینه‌های متناقض این دو مناظره برخی از پژوهشگران را بر آن داشته تا اینگونه بپندارند که مناظره عرب و عجم از اسدی توسی نیست؛ ولی بر پایهٔ گفتهٔ خالقی مطلق در دانشنامه ایرانیکا، می‌توان این دو مناظره را اینگونه توجیه کرد که به باور اسدی توسی، یک مسلمان ایرانی برتر از یک مسلمان عرب است، اما یک مسلمان، از هر قوم و نژادی که باشد، از یک ایرانی زرتشتی برتر است.<ref name="iranica">{{یادکرد وب|نویسنده =Dj. Khaleghi-Motlagh |نشانی = http://www.iranicaonline.org/articles/asadi-tusi |عنوان = ASADĪ ṬŪSĪ| ناشر =ENCYCLOPÆDIA IRANICA |تاریخ = |تاریخ بازدید = ۲۴ ژوئن ۲۰۱۶}}</ref> هر دو این مناظره‌ها نسبت به دیگران از نظر هنری کمتر پخته و در مرتبه فروتری جای دارند. منظاره‌هایمناظره‌های اسدی توسی بر شعر فارسی تاثیری شگرف بر جای نهاد و از پس شاعران بسیاری به تقلید از او به این گونه شعر روی آوردند.{{پا|نام=cgie}}
 
=== گرشاسپ‌نامه ===
خط ۹۷:
اسدی بی‌گمان از شیوه سخن‌سرایی فردوسی سخت تاثیر پذیرفته است. بخشی از این تاثیرپذیری با بحر متقارب که با سبک حماسی پیوندی ناگسستنی یافته، مرتبط است. گاهی اسدی شیوه فردوسی را در نمایش صحنه‌ها و وصف‌ها عینا تکرار می‌کند. ولی بر پایهٔ گفته خطیبی، اسدی بیش از دیگر پیروان فردوسی توانسته به سبکی مستقل دست یابد.{{پا|نام=cgie}}{{پا|نام=گر۱}}
 
بر پایه گفته خطیبی، ویژگی‌های سبک او را می‌توان چنین برشمرد: اسدی به صنایع لفظی و تشبیهات و مبالغه‌های دور از ذهن گرایش بسیار دارد و به شیوه قصیده‌سرایان از به کار بردن اصطلاحات علمی زمان خود روی‌گردان نیست. همچنین در گرشاسپ‌نامه به برخی از ویژگی‌های بغویلغوی و دستوری شاهنامه کمتر برمی‌خوریم، مانند به کار بردن «ابر»، «ابی»، «ابا» و به کار بردن حروف اضافه مضاعفی چون «به سر بر» «به کوه اندرون» «بر اندازه بر» و جز آن.{{پا|نام=گر۱}}
 
اسدی از یک سو بیش تز فردوسی واژه‌های کهن و فراموش‌شدهٔ فارسی را بکار برده و از سوی دیگر بیش از فردوسی هم از واژه‌های عربی بهره برده است. بر پایه گفته خالقی مطلق، بیشتر واژه‌های عربی شاهنامه در گرشاسپ‌نامه هم آمده‌اند. همچنین خالقی مطلق برآورد می‌کند که نزدیک به صد واژه عربی در گرشاسپ‌نامه آمده است که در شاهنامه نیامده است، و از این رو با در نظر گرفتن اینکه شاهنامه شش برابر گرشاسپ‌نامه است و در شاهنامه نزدیک به پانصد واژه عربی بکار رفته، در این صورت گرشاسپ‌نامه دو برابر بیش از شاهنامه واژه عربی دارد. همچنین بسامد کاربرد واژه‌های عربی مشترک بین گرشاسپ‌نامه و شاهنامه، به طور نسبی یا حتی مطلق در گرشاسپ‌نامه بالاتر است. ولی با همه اینها باید، بر پایه گفته خالقی مطلق، در نظر داشت که همچنان که از ۷۰۴ واژه عربی شاهنامه نزدیک به یک‌چهارم آن حاصل دست‌بردن دیگران در شاهنامه است، از آن سو شماری از واژه‌های تازی گرشاسپ‌نامه هم از دست‌برد دیگران وارد شده‌اند. همچنین گرشاسپ‌نامه شماری واژه ترکی دارد که در شاهنامه نیست، همچون طغرل و ایاغ.{{پا|نام=گر۱}}
خط ۱۰۵:
در گرشاسپ‌نامه وصف‌ها را نیز می‌توان به دو گروه وصف‌های حماسی و غنایی بخش کرد و گاهی در یک وصف هر دو شیه به هم آمیخته است.{{پا|نام=cgie}}
 
در شاهنامه قهرمانان هر گاه در جایی گرفتار می‌شوند، به خدا روی می‌آورند، ولی در گرشاسپ‌نامه چنین نیست. در شاهنامه همه چیز بر محور ایران می‌چرخد، ولی در گرشاسپ‌نامه بر محور گرشاسپ. به گفته خطیبی، یکی از ضعف‌های اسدی این است که قهرمانان او بی‌چهره هستند و خواننده با تصویری از منش پهلوانان او رو به رو نیست تا بتواند آنان را خوب بشناسد و با آنان خوی بگیرد. ولی درون‌مایه شعر اسدی درباره مسائل اخلاقی و ادب، ساده، استوار وزیباستو زیباست. او مطالب اندرزی که در منابعش بوده را به خوبی بازگو کرده است. همه اندیشه‌های خداشناسی اسدی را می‌توان در شاهنامه بازیافت. به دیده اسدی، بهترین دانش در جهان، شناخت ایزد است. هر چند بزرگی او را هیچگاه نمی‌توان به درستی دریافت و در زندگی هیچ گاه نباید امید از یزدان برید. خرد «سَرِ گوهر است» و درستی و بینایی روان از اوست و جز ایزد از همه چیز برتر است.{{پا|نام=cgie}}
 
== پانویس ==