سه شاهزاده سرندیپ: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
خط ۱۳:
هر چه برادران سوگند خوردند که ما شتررا ندیده‌ایم وازروی تیزبینی و دقت نظر آن علامت‌ها و نشانی‌ها را گفتیم سودی نبخشید و ساربان از آنها نزد حاکم شکایت برد.
حاکم راجع به نشانی هائی که از شتر نادیده داده بودند از آنان توضیح خواست که شما چگونه آن همه علامت و نشانی داده‌اید در حالی که شتر را اصلاً ندیده‌اید؟ اولی گفت: «حقیقت این است که از راهی که آمده بودیم علف‌های طرف راست جاده چریده شده بود ولی علف‌های جانب چپ جاده دست نخورده و برپای ایستاده بود لاجرم چنین دانستم که شتر را یک چشم کور بود که جانب چپ جاده را ندیده علف‌ها سالم مانده است».
دومی گفت: «شتر را عادت براینست که بوتهٔ علف را با دندان‌هایش یک جا از بیخ برمی کندبرمی‌کند و می‌خورد ولی چون در بوته‌های علف کنار جاده نقصان دندان در علف خوردن ظاهر بود پنداشتم که یکی از دندانهای شتر باید شکسته باشد».
برادر کوچک‌تر گفت: «درمسیر راه جای دو دست و یک پای شتر در حین راه رفتن عمق و فرورفتگی داشت ولی یکی از پاها را به زمین می‌کشید. از آن کشش معلومم شد یک پای شتر لنگ است.»
بار دیگر برادر بزرگتر گفت: «ازهجوم مگس به وجود شهد پی بردم واز تراکم مورچه‌ها دانستم که یک لنگه دیگر از بار شتر روغن بوده است». دومی گفت: «این که تشخیص دادم زنی برشتر سوار است از آن جهت بود که در مسیر راه که ساربان شتر را خوابانیده بود اثر بول دیدم و از فاصلهٔ ناچیز بول بر روی زمین استنباط شد که آن اثر از زن است نه مرد.
برادر کوچک‌تر، که بر حمل و بارداری زن تشخیص داده بود اظهار داشت: «معمولاً آدمی وقتی که از زمین برمی خیزدبرمی‌خیزد به حکم ضرورت برای حفظ تعادل بدن فقط یک دست را بر زمین می‌گذارد و بلند می‌شود ولی چون در آن محل که ساربان شتر را خوابانیده بود اثر کف دو دست دیده شده است لذا استنباط کردم که آن زن باید باردار بوده باشد»:
{{شعر}}
{{ب|دیدم آنجا که نقش پایش بست|گشته پیدا بخاک نقش دو دست}}
خط ۲۳:
تشریح و توصیف این علائم و امارات، بهت و حیرت حاکم را دو چندان کرد و به تعظیم و بزرگی آنان کوشید.<ref>http://saanei.org/index.php?view=01,02,48,595,0</ref>
 
== جستارهای وابسته ==
[[یافتن تصادفی]]