حیدر رقابی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
←شعر مرا ببوس: گسترش مقاله |
Hootandolati (بحث | مشارکتها) اصلاح نویسههای عربی، اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح ارقام، اصلاح سجاوندی، اصلاح املا |
||
خط ۶۲:
مهمترین شناختی که از حیدر رقابی در ایران وجود دارد این است که وی با تخلص به «هاله»، سراینده شعر ترانه [[مرا ببوس]] با صدای [[حسن گلنراقی]] است.<ref>
[http://www.noteahang.com/forum/showthread.php?t=829 آهنگ مرا ببوس چگونه ساخته شد؟ - انجمنهای بحث و گفتگوی جامعه مجازی موسیقی ایرانیان<!-- عنوان تصحیح شده توسط ربات -->]</ref>
«بیژن ترقی» دربارهٔ نسبت خود با «حیدر رقابی»، و همچنین چگونگی سرودن شعر و اجرای «مرا ببوس» میگوید: رقابی طبعی حماسی و مبارزهجو داشت و خیلی زود در ردیف طرفداران «دکتر مصدق» و «[[جبهه ملی]]» درآمده، پیوسته در کنار سیاسیون، استعداد شاعری را به کار منظومههای وطنی و حماسی گرفته، با شور و هیجان در میتینگها با صدایی رسا و کلماتی آتشین اشعار خود را از پشت بلندگوها به گوش همرزمان خود میرساند.
سطر ۷۲ ⟵ ۷۱:
== فعالیتهای خارج از کشور ==
پس از
پایاننامهای که رقابی برای گذرانیدن آزمایش دکتری خود نوشت عنوان «مکتب انقلابی ملتها» داشت و در آن پیشبینی کرده بود که سرانجام دو آلمان خاوری و باختری دوباره به هم خواهند پیوست. «[[ویلی برانت]]» [[صدراعظم آلمان]]، این پایاننامه را بهصورت کتابی با هزینهٔ خود چاپ کرد. دکتر «حیدر رقابی» سپس از آلمان، دوباره به آمریکا بازگشت و در دانشگاههای این کشور با سمت استادی به تدریس «حقوق بینالملل» پرداخت.
سطر ۸۲ ⟵ ۸۱:
[[عبدالرحیم جعفری]]، مدیر وقت [[انتشارات امیرکبیر]] در خاطرات خود مینویسد: «اوایل سال ۱۳۲۹ در کوران مبارزات مردم و دولت و احزاب چپ و راست، با جوان پرشوری آشنا شدم به نام «حیدرعلی رقابی» که از خویشان «بیژن ترقی» مدیر «کتابفروشی خیام» بود. ملیگرایی بود شوریده و شیفته دکتر «محمد مصدق». جوانی بود فروتن و مؤمن و معتقد، و در مبارزات ملی سخت فعال. دفتر شعری داشت که آن را در هزار نسخه به نام «آسمان اشک» چاپ کردم. در این دفتر قطعه شعری بود با عنوان «مرا ببوس» که بعدها «مجید وفادار»، ویولنیست معروف برای این شعر آهنگی ساخت. اجرای این ترانه از رادیو ایران اقبال عام یافت، و برحسب خواهش شنوندگان به دفعات از رادیو ایران پخش شد.»
در [[دانشنامه ایرانیکا]] آمده: هنگامی که رقابی پیش از خروج از کشور دوست خود وفادار را برای آخرین بار دید وفادار از او خواست شعری برای موسیقی که
{{وسط چین}}
سطر ۱۲۵ ⟵ ۱۲۴:
این بوسه وداع
بوی خون میدهد {{پایان وسط چین}}<ref>[http://aseman.weblogs.us/?p=703 خاطرات و روزنوشتهای یک آسمانی » برای آخرین بار، تو را خدا نگهدار…<!-- عنوان تصحیح شده توسط ربات -->]</ref>
{{پایان شعر}}
|