میرزا ابوالقاسم شیرازی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Sanchooli (بحث | مشارکت‌ها)
Sanchooli (بحث | مشارکت‌ها)
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱:
'''میرزا ابوالقاسم شیرازی، (متوفی 1293ق۱۲۹۳ق.).'''
 
میرزا ابوالقاسم شیرازی از عالمان و بزرگان مشایخ شیراز در قرن سیزدهم هجری است و به دلیل آن که " سرحلقه خاموشان و مقصد خرقه پوشان " بود و " همواره زبانش از گفتن خاموش " بود (قاآنی، صص 51۵۱-49۴۹) به "خاموش شیرازی " و یا " سکوت شیرازی" مشهور شد. ( حاج میرزا حسن حسینی فسایی، ج ۲، ص 1137۱۱۳۷).
وی پس از تحصیلات مقدماتی در شیراز، به تهذیب نفس پرداخته، به اصفهان سفر کرد و در نزد نور علیشاه به تحصیل پرداخت. (آقا بزرگ تهرانی، ج2ج۲/۹، ص454ص۴۵۴) و پس از آن به نائین رفت و به خدمت حاج عبدالوهاب مرشد نائینی رسید و مجذوب وی شد. ( محمد معصوم شیرازی، ج ۳، ص 247۲۴۷).
پس از مدتی، میرزا ابوالقاسم به فرمان مرادش، حاج عبدالوهاب مرشد نائینی، به کاشان سفر کرد و در نزدِ یکی از مشایخ بزرگ کاشان به خدمت مشغول گردید. (محمد حسین رکن زاده آدمیت، ج 3، ص 167).
 
بعد از چندی به زیارت مکه مکرمه و مدینه منوره مشرف شد و چنان که خود می‌گوید : " ... روزی در مدینه مشغول زیارت بودم که بر خلاف روزهای دیگر، در رواق، این عبارت را نوشته دیدم : " اللهم ارنا الشیاء کما هی " از زیارت آن عبارت پریشانی غریبی به من دست داد، رهسپار شیراز شدم، مختصر ارمغانی گرفته، به زیارت آن پیر کامل به نائین شتافتم". (روحانی وصال، ص24، حاشیه).
پس از مدتی، میرزا ابوالقاسم به فرمان مرادش، حاج عبدالوهاب مرشد نائینی، به کاشان سفر کرد و در نزدِ یکی از مشایخ بزرگ کاشان به خدمت مشغول گردید. (محمد حسین رکن زاده آدمیت، ج ۳، ص 167۱۶۷).
به هنگام بازگشت به نائین، مدتی در منزل مرادش، حاج عبدالوهاب مرشد نائینی اقامت گزید، اما به گفته حاج محمد حسین قزوینی ، رییس فرقه اخوان نعمت اللهی و شاگرد میرزا ابوالقاسم، وی مورد خشم مرادش واقع شد و از منزل وی طرد گردید و به ناچار در خرابه‌ای مسکن گزید و با اشارت وی ریاضت های شدید کشید. (محمد معصوم شیرازی، همان).
بعد از چندی به زیارت مکه مکرمه و مدینه منوره مشرف شد و چنان که خود می‌گوید : " ... روزی در مدینه مشغول زیارت بودم که بر خلاف روزهای دیگر، در رواق، این عبارت را نوشته دیدم : " اللهم ارنا الشیاء کما هی " از زیارت آن عبارت پریشانی غریبی به من دست داد، رهسپار شیراز شدم، مختصر ارمغانی گرفته، به زیارت آن پیر کامل به نائین شتافتم". (روحانی وصال، ص24،ص۲۴، حاشیه).
به هنگام بازگشت به نائین، مدتی در منزل مرادش، حاج عبدالوهاب مرشد نائینی اقامت گزید، اما به گفته حاج محمد حسین قزوینی ، رییس فرقه اخوان نعمت اللهی و شاگرد میرزا ابوالقاسم، وی مورد خشم مرادش واقع شد و از منزل وی طرد گردید و به ناچار در خرابه‌ای مسکن گزید و با اشارت وی ریاضت هایریاضت‌های شدید کشید. (محمد معصوم شیرازی، همان).
 
پس از چهل روز، حاج عبدالوهاب مرشد نائینی دوباره او را به منزل خویش برد و از آن زمان به مقام حقیقت دست یافت. (روحانی وصال، همان).
 
پس از چندی، میرزا ابوالقاسم به فرمان مرادش به شیراز بازگشت و در آن جا ازدواج نمود. چندی بعد، به شوق دیدار پیر خود، دوباره عازم نائین شد و با کسب اجازه از محضر وی، به زیارت مشهد مقدس رفت و از آن‌جا بار دیگر به زیارت مکه مکرمه رفت و از راه حلب ،شام و عراق به شیراز بازگشت. در این حال مقام وی در شیراز به جایی رسید که " مردمان هوشمند و بزرگان فارس و پاره‌ای از رجال ایران به دور شمع وجودش پروانه‌سان جمع شدند". ( همان، ص 26۲۶).
میرزا محمد شفیع وصال (1262ق .-1197 ق .) یکی از مریدان وی بود که تا پایان عمرِ شیخ، در خدمت وی به سر می‌برد. وی هم‌چنین قصیده‌ای در رثای حاج عبدالوهاب مرشد نائینی سروده است. ( دیوان کامل وصال شیرازی، ج1، ص نه پیشگفتار/ ، ماهیار نوابی، ص 150).
 
میرزا محمد شفیع وصال (1262ق۱۲۶۲ق .-1197۱۱۹۷ ق .) یکی از مریدان وی بود که تا پایان عمرِ شیخ، در خدمت وی به سر می‌برد. وی هم‌چنین قصیده‌ای در رثای حاج عبدالوهاب مرشد نائینی سروده استسروده‌است. ( دیوان کامل وصال شیرازی، ج1،ج۱، ص نه پیشگفتار/ ، ماهیار نوابی، ص 150۱۵۰).
 
میرزا ابوالقاسم پس از بازگشت به شیراز دوباره به نائین سفر کرد و به مدت بیست روز درخدمت پیر خویش به سر برده، به شیراز بازگشت و پس از یک سال مجددا به دیدار حاج عبدالوهاب مرشد نائینی رهسپار شد. به امر وی به کاشان سفر کرد و به هنگام سکونت در کاشان از درگذشت پیر خویش، حاج عبدالوهاب مرشد نائینی مطلع شد.
پس از آن، چهار سال پریشان‌وار در کاشان و اصفهان به سر برد، سپس به شیراز بازگشت، گوشه انزوا گزید و مهر سکوت بر لب زد. ( دکتر محمد تقی میر، ج2،ج۲، ص 1022۱۰۲۲). پس از اقامت در شیراز، بسیاری از بزرگان دست ارادت به او دادند. (حسن امداد، ص 505۵۰۵).
در طرائق الحقایق ماجرایی از سوء قصد عوام الناس به جان وی به تحریک علمای ظاهری ذکرشده که طی آن مهاجمینِ به شیخ، به دستور حسینعلی میرزا فرمانفرما (آقا بزرگ تهرانی، همان) علت هجوم به خانه او و سوء قصد به جانش را ارتباط با برخی از مریدانی ذکرمی‌کنند که از محرمات نمی‌پرهیزند. شیخ در پاسخ به آنان اظهار داشته که " عجبا من در را بر روی شما که قصد جانم دارید، فرو نمی‌بندم، چگونه بر روی کسانی که به ارادت می‌آیند، در فروبندم! " و این کلام موجب ندامت مهاجمین و ترک منزل وی می‌گردد. (محمد معصوم شیرازی، همان).
بر اساس آن چه که در الذریعه و مکارم الآثار آمده است، میرزا ابوالقاسم شیرازی پیش از درگذشت، حاجی محمد حسین حسینی را به عنوان خلیفه و جانشین خویش معرفی کرد (آقا بزرگ تهرانی، همان) و طبق ماده تاریخ " هو الذی لا یموت" در سال 1239ق. در شیرازدرگذشت. ( معلم حبیب آبادی، ج4، ص 1085).او را در بقعه شاهچراغ (ع) به خاک سپردند. ( رحمت الله مهراز، ص 353/ فرصت الدوله شیرازی، ص 560/ علی نقی بهروزی، ص 163).
میرزا محمد شفیع وصال در شعری به زبان فارسی تاریخ درگذشت وی را 1238ق. و در شعری دیگر به زبان عربی تاریخ درگذشت وی را 1239ق. ذکر کرده است. ( دیوان کامل وصال شیرازی، ج1، ص یازده پیشگفتار).
زین العابدین شیروانی در حدایق السیاحه بر اساس مراودات خود با میرزا ابوالقاسم شیرازی، پیرامون اعتقاد وی می‌آورد: " ایشان می‌گویند وجود عین واجب است و قابل تجزی و انقسام نیست و منبسط شده است بر هیاکل موجودات و ظاهر گشته در آن موجودات و خالی نیست از او شیئی از اشیاء، بلکه به حقیقت و عین اشیاء اوست و امتیاز در میان اشیاء به تقیدات و تعینات اعتباریه است به دلیل عقلی و نقلی ..." ( حاج زین العابدین شیروانی، ص 285).
بر اساس مطالب نگاشته شده در بزرگان نامی پارس، وی ذوق شعری داشته و در اشعار خویش با نام " سکوت" تلخلص می‌کرده. رباعی زیر به وی نسبت داده شده است :
" ای که گفتی و من یمت یرنی/ جان من فدای جمال دلجویت/ کاشکی من به هر دمی صد بار/ مردمی تا بدیدمی رویت". ( محمد تقی میر، همان). آقا بزرگ تهرانی نیز دیوان شعری را به وی نسبت داده است. (آقا بزرگ تهرانی، همان).
در حدیقه الشعراء و تذکره مرآت الفصاحه میرزا عبد الکریم فرزند وی و میرزا ابوالقاسم نوه وی معرفی شده که اندک ذوقی نیز در شاعری داشته. (سید احمد دیوان بیگی شیرازی، ج 1، ص 76/ شیخ مفید، ص 37).
 
بر اساس آن چه که در الذریعه و مکارم الآثار آمده است،آمده‌است، میرزا ابوالقاسم شیرازی پیش از درگذشت، حاجی محمد حسین حسینی را به عنوان خلیفه و جانشین خویش معرفی کرد (آقا بزرگ تهرانی، همان) و طبق ماده تاریخ " هو الذی لا یموت" در سال 1239ق۱۲۳۹ق. در شیرازدرگذشت. ( معلم حبیب آبادی، ج4،ج۴، ص 1085۱۰۸۵).او را در بقعه شاهچراغ (ع) به خاک سپردند. ( رحمت الله مهراز، ص 353۳۵۳/ فرصت الدوله شیرازی، ص 560۵۶۰/ علی نقی بهروزی، ص 163۱۶۳).
منابع:
 
1. آقا بزرگ تهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، موسسه اسماعیلیان قم، 28ج، 1408ق.
میرزا محمد شفیع وصال در شعری به زبان فارسی تاریخ درگذشت وی را 1238ق۱۲۳۸ق. و در شعری دیگر به زبان عربی تاریخ درگذشت وی را 1239ق۱۲۳۹ق. ذکر کرده استکرده‌است. ( دیوان کامل وصال شیرازی، ج1،ج۱، ص یازده پیشگفتار).
2. امداد، حسن، شیراز در گذشته و حال، اتحادیه مطبوعاتی فارس، چاپ موسوی شیراز، بی‌تا.
زین العابدین شیروانی در حدایق السیاحه بر اساس مراودات خود با میرزا ابوالقاسم شیرازی، پیرامون اعتقاد وی می‌آورد: " ایشان می‌گویند وجود عین واجب است و قابل تجزی و انقسام نیست و منبسط شده استشده‌است بر هیاکل موجودات و ظاهر گشته در آن موجودات و خالی نیست از او شیئی از اشیاء، بلکه به حقیقت و عین اشیاء اوست و امتیاز در میان اشیاء به تقیدات و تعینات اعتباریه استاعتباریه‌است به دلیل عقلی و نقلی ..." ( حاج زین العابدین شیروانی، ص 285۲۸۵).
3. بهروزی، علی نقی، بناهای تاریخی و آثار هنری جلگه شیراز، انتشارات اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان فارس، بی‌تا.
 
4. حاج میرزا حسن حسینی فسایی،فارسنامه ناصری، به کوشش دکتر منصور رستگار فسایی، تهران، انتشارات امیر کبیر،2ج، 1378.
بر اساس مطالب نگاشته شده در بزرگان نامی پارس، وی ذوق شعری داشته و در اشعار خویش با نام " سکوت" تلخلص می‌کرده. رباعی زیر به وی نسبت داده شده استشده‌است :
5. حبیب آبادی، معلم، مکارم الآثار، انتشارات فرهنگ و هنر اصفهان، چاپ نشاط اصفهان، 5ج، 1396ق.
" ای که گفتی و من یمت یرنی/ جان من فدای جمال دلجویت/ کاشکی من به هر دمی صد بار/ مردمی تا بدیدمی رویت". ( محمد تقی میر، همان). آقا بزرگ تهرانی نیز دیوان شعری را به وی نسبت داده استداده‌است. (آقا بزرگ تهرانی، همان).
6. دیوان بیگی شیرازی، سید احمد، حدیقه الشعراء، به کوشش عبد الحسین نوایی،تهران، انتشارات زرین، 3ج، 1364.
 
7. دیوان کامل وصال شیرازی، به کوشش دکتر محمود طاووسی، انتشارات نوید شیراز، 2ج، 1378.
در حدیقه الشعراء و تذکره مرآت الفصاحه میرزا عبد الکریم فرزند وی و میرزا ابوالقاسم نوه وی معرفی شده که اندک ذوقی نیز در شاعری داشته. (سید احمد دیوان بیگی شیرازی، ج ۱، ص 76۷۶/ شیخ مفید، ص 37۳۷).
8. رکن زاده آدمیت، محمد حسین ، دانشمندان و سخن سرایان فارس، کتابفروشی خیام، تهران، 5ج ،1339ش.
 
9. روحانی وصال، گلشن وصال، به کوشش نورانی وصال، چاپ معرفت تهران ، 1319ش.
 
10. شیخ مفید (داور)، تذکره مرآت الفصاحه، به کوشش دکتر محمود طاووسی، انتشارات نوید شیراز، 1371.
== منابع: ==
11. شیروانی، حاج زین العابدین ، حدایق السیاحه، سازمان چاپ دانشگاه تهران، 1348.
1۱. آقا بزرگ تهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، موسسه اسماعیلیان قم، 28ج،۲۸ج، 1408ق۱۴۰۸ق.
12. فرصت الدوله شیرازی، محمد نصیر، آثار عجم، تهران، نشر بامداد، 1362.
 
13. قاآنی ، میرزا حبیب الله شیرازی، کلیات دیوان ، چاپ تاجر شیرازی، 1273ق.
2۲. امداد، حسن، شیراز در گذشته و حال، اتحادیه مطبوعاتی فارس، چاپ موسوی شیراز، بی‌تا.
14. ماهیار نوابی، یحیی ، خاندان وصال شیرازی، شرکت سهامی چاپ کتاب، آذربایجان،1335ق.
 
15. معصوم شیرازی، محمد ، طرائق الحقایق، به کوشش محمد جعفر محجوب، انتشارات کتابخانه سنایی،3ج، بی تا.
3۳. بهروزی، علی نقی، بناهای تاریخی و آثار هنری جلگه شیراز، انتشارات اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان فارس، بی‌تا.
16. مهراز، رحمت الله، بزرگان شیراز، انتشارات انجمن آثار ملی، تهران، 1348.
 
17. میر، محمد تقی، بزرگان نامی پارس، مرکز نشر دانشگاه شیراز،2 ج، 1368.
4۴. حاج میرزا حسن حسینی فسایی،فارسنامه ناصری، به کوشش دکتر منصور رستگار فسایی، تهران، انتشارات امیر کبیر،2ج،کبیر،۲ج، 1378۱۳۷۸.
 
5۵. حبیب آبادی، معلم، مکارم الآثار، انتشارات فرهنگ و هنر اصفهان، چاپ نشاط اصفهان، 5ج،۵ج، 1396ق۱۳۹۶ق.
 
6۶. دیوان بیگی شیرازی، سید احمد، حدیقه الشعراء، به کوشش عبد الحسین نوایی،تهران، انتشارات زرین، 3ج،۳ج، 1364۱۳۶۴.
 
7۷. دیوان کامل وصال شیرازی، به کوشش دکتر محمود طاووسی، انتشارات نوید شیراز، 2ج،۲ج، 1378۱۳۷۸.
 
8۸. رکن زاده آدمیت، محمد حسین ، دانشمندان و سخن سرایان فارس، کتابفروشی خیام، تهران، ۵ج ،1339ش،۱۳۳۹ش.
 
9۹. روحانی وصال، گلشن وصال، به کوشش نورانی وصال، چاپ معرفت تهران ، 1319ش۱۳۱۹ش.
 
10۱۰. شیخ مفید (داور)، تذکره مرآت الفصاحه، به کوشش دکتر محمود طاووسی، انتشارات نوید شیراز، 1371۱۳۷۱.
 
11۱۱. شیروانی، حاج زین العابدین ، حدایق السیاحه، سازمان چاپ دانشگاه تهران، 1348۱۳۴۸.
 
12۱۲. فرصت الدوله شیرازی، محمد نصیر، آثار عجم، تهران، نشر بامداد، 1362۱۳۶۲.
 
13۱۳. قاآنی ، میرزا حبیب الله شیرازی، کلیات دیوان ، چاپ تاجر شیرازی، 1273ق۱۲۷۳ق.
 
14۱۴. ماهیار نوابی، یحیی ، خاندان وصال شیرازی، شرکت سهامی چاپ کتاب، آذربایجان،1335قآذربایجان،۱۳۳۵ق.
 
15۱۵. معصوم شیرازی، محمد ، طرائق الحقایق، به کوشش محمد جعفر محجوب، انتشارات کتابخانه سنایی،3ج،سنایی،۳ج، بی تا.
 
16۱۶. مهراز، رحمت الله، بزرگان شیراز، انتشارات انجمن آثار ملی، تهران، 1348۱۳۴۸.
 
17۱۷. میر، محمد تقی، بزرگان نامی پارس، مرکز نشر دانشگاه شیراز،2شیراز،۲ ج، 1368۱۳۶۸.