نقد فرهنگی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
مهرداد پارسا (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱:
'''منتقد فرهنگی'''، منتقد یک [[فرهنگ]] معین به شکلی جامع و خاص، به شمار میرود. کاربرد امروزین این اصطلاح انواع گوناگون [[نقد]] را که معطوف به فرهنگ میشود، شامل میگردد. بر اساس ادعای [[ژاک بارزون]]، او اولین کسی است که این اصطلاح را بکار برده است. «''آنهنگام که ما [یعنی بارزون و تریلینگ] در پاییز ۱۹۳۴ شروع به کار کردیم – آن هم بیشتر بر اساس شهود تا طرح و نقشه قبلی – چنین چیزی به هیچ وجه مورد توجه و شناختهشده نبود.''»<ref>Remembering Lionel Trilling, (1976), reprinted in The Jacques Barzun Reader (2002).</ref><ref> Casey Nelson Blake, a professor at Columbia University where Barzun and Trilling were, uses the term in the 1990 book title Beloved Community: The Cultural Criticism of Randolph Bourne, Van Wyck Brooks, Waldo Frank, and Lewis Mumford.</ref> در مقابل، اثری مانند ''اصطلاحات نقد فرهنگی: مکتب فرانکفورت، اگزیستانسیالیسم، پسا-ساختارگرایی'' (۱۹۹۵) نوشتهٔ [[ریچارد وولین]] آن را در مفهوم و توصیفی کلی و بسیط بکار میگیرد.
== حکیمان عصر ویکتوریا به عنوان منتقد ==
منتقدان فرهنگی برای نخستین بار در قرن نوزدهم ظاهر شدند. [[متیو آرنولد]] و [[توماس کارلایل]]<ref> اثر شناختهشدۀ او به نام ''فرهنگ و هرج-و-مرج'' با زیرعنوان ''نوشتاری در باب نقد سیاسی و اجتماعی'' شناخته میشود</ref> از مهمترین چهرههای نقد فرهنگی در [[دوره ویکتوریا|عصر ویکتوریا]] بودند: در آرنولد دلمشغولیهایی نیز در باب دین وجود داشت. [[جان راسکین]] نیز از آن جمله به شمار میرود. به دلیل موازنهای که میان زشتی محیط مادی و زندگی فقیرانه ایجاد گشته است، زیباییگرایان و دیگران نیز میتوانند به طور غیرمستقیم جزو منتقدان فرهنگی به شمار آیند، اما اظهار واقعی آن تنها از سوی منتقد انجام میپذیرد. [[شارل بودلر]] در فرانسه، [[سورن کیرکهگور]] در دانمارک و [[فریدریش نیچه]] در آلمان نیز جزو منتقدان فرهنگی بودند.
== نمونههایی از کاربردهای امروزین ==
|