قصه عامیانه در مورد ریشه نام این شهر این است که عبارت نشتیفان ترکیبی است از دو کلمه «نش» که محلی شده «نیش» کنایه از نیش [[کژدم]] (محلی شده عقرب)که به وفور در نواحی گرم و خشک به خصوص نشتیفان یافت میشود و «تیفان» که محلی شده «توفان» یا همان وزش بادهای موسمی است که در تمام ایام سال این منطقه را به لحاظ موقعیت جغرافیایی ممتاز گردانده و ساکنین آن را چندین هزار سالیست به فکر تاسیس [[آسیاب بادی]] های معروفش در جهت بهره برداری از این جریانات هوایی نموده.
نشتیفان شهری است قدیمی که دستکم در شش سده گذشته با همین نام خوانده میشدهاست. جد[[سوزنی اعلایسمرقندی]] سلاطینآوردهاست که [[آل مظفر]] دریکی ابتدایاز هجومسلسله مغولازپادشاهان و حکام ایرانی اهل نشتیفان بودهاند و [[شاه شجاع]] از بزرگان این ناحیهشهر بهسالها جنوببر [[شیراز]] و فارس حکمرانی نمود که در زمان حکومت وی اندیشمندان و شاعران فراوانی چون حافظ در تاریخ ایران مهاجرتماندگار شدند کرد.و شهر نشتیفان در اوایل قرن نهم هجری شناخته شده و معمور بودهاست.
همچنین قبرستانهایی به شیوه مقبرههای [[زرتشت|زرتشتیان]] باستان اطراف شهر را فرا گرفته که بعضی از ساکنین معتغدند عدهای از فرزندان و نوادگان پادشاهان سلسله [[اشکانیان]] (که اتفاقاً در خراسان بر ایران حکمرانی میکردند) در آنها نهفتهاند (که البته در خواف نیز این گورستانها بسیار است و به همین دلیل در بعضی کتب تاریخی نام اصلی آن «خواب» نیز آمدهاست)و دستهای دیگر معتقدند در گذشته برای ایمن نگه داشتن شهر از حملات و تجاوزات احتمالی در اطراف شهر بزرگان آن را تدفین مینمودهاند تا به اصالت و درستی مردمان آن اشاره کنند. مسجد جامع شهر نیز که به سبب عنایت [[شیخ زین الدین خوافی]] و به دستور [[پیر احمد خوافی]] به غیر از [[هرات]] و [[بغداد]] در نشتیفان نیز تاسیس و به رغم استفاده اهالی آن به یکی از آثار گرانبهای باستانی مبدل گردیده نشان از اهمیت فرهنگی این شهر در گذشتههای نه چندان دور میدهد. پیش از استقلال افغانستان و سپس استقلال [[هرات]] در سال ۱۲۴۹ ه.ق از ایران نشتیفان به همراه سایر توابع خواف از بلوک [[هرات]] بشمار میآمده و پس از آن به تابعیت [[مشهد]] یعنی خراسان کنونی درآمد.