طاق پیوند در هم تنیدهای با قوس یا در اصطلاح فنی [[چفد|چَفد]] دارد، بر این بنیاد،پایه، طاق از آنجا که همواره پوششی سَغ (خمیده) است همواره ناگزیر از نوعی چَفد است. در تاریخ معماری چفدهای گوناگونی برای تاوش در برابر انواع فشارها و بارها نوآوری شده و تکامل یافته است که پیرو خود دیسههای متنوعی از طاق و گنبد را پدیدآورده است. در واقع ساخته شدن یک طاق برآیند همکردی و همآمیزی سه مولفه ساختار، بافتار، و چَفد است. برای نمونه طاق میتواند از نگاه ساختاری آهنگ باشد، از نگاه بافتاری رومی باشد و از نگاه چفدی پنجاوهِفت باشد. چفدها به طور کلی به دو دسته اصلی و یک دسته همکردی تقسیم میشوند که از هر یک از آنها جداگانه انواع گوناگونی برمیکشد. در معماری ایرانی از دیرباز برای رسم هرکدام از این چفدها از دو ابزار [[خاگار]] و یا [[پرگار]] بهره برده میشده است هرچند ابزار اصلی به دلیل ساختار بیضوی چفدها همواره خاگار میخ و نخ بوده است و اگر از پرگار بهره گرفته میشد بیشتر به خاطر [[آمودی]] بودن و یا ناباربر سقف بوده که دقت بسیار نمیخواست وگرنه هرگونه بهرهگیری از پرگار به دلیل ناشی گری رازیگر (بنا) بوده است:<ref>طاقها و چفدها، محمدکریم پیرنیا، تدوین زهره بزرگمهری، فصلنامه علمی فنی هنری وابسته به سازمان میراث فرهنگی جمهوری اسلامی ایران</ref>
; چَفدهای مازهدار
چفدهای مازهدار همواره یک نیمه بیضی اند که گاه ایستاده ([[شلجمی]])، و گاه خوابیده (کَفته) رسم میشوند. شکل شلجمی، برای چفدهای باربر و شکل کفته برای چفدهای کمتر باربر و یا ناباربر آمودی به کار میآید. این چفدها از این قرارند: