اسماعیل خویی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز تمیزکاری با استفاده از AWB
خط ۳:
| نام = اسماعیل خویی
| تصویر = Khoyi.jpg
| توضیح تصویر =
| نام اصلی =
| زمینه فعالیت = غزل‌سرایی
| ملیت = {{پرچم|ایران}}
| تاریخ تولد = ۹ تیر ۱۳۱۷
| محل تولد = [[مشهد]]، [[ایران]]
| والدین =
| تاریخ مرگ =
| محل مرگ =
| علت مرگ =
| محل زندگی = [[لندن]]
| مختصات محل زندگی =
| مدفن =
|در زمان حکومت =
|اتفاقات مهم =
| نام دیگر =
|لقب =
|بنیانگذار =
| پیشه = شاعر، فیلسوف، نویسنده، مترجم
| سال‌های نویسندگی =
|سبک نوشتاری =
|کتاب‌ها =
|مقاله‌ها =
|نمایشنامه‌ها =
|فیلم‌نامه‌ها =
خط ۴۱:
|علت شهرت =
| تأثیرگذاشته بر =
| تأثیرپذیرفته از =
| وب‌گاه = * [http://www.esmailkhoi.com/index.htm وبگاه رسمی]
| imdb_id =
| soure_id =
| جوایز سیمرغ بلورین =
| جوایز جشن سینمای ایران =
| جوایز حافظ =
| جوایز =
|گفتاورد = «یک پنجره ست شاعر»
|امضا =
}}
 
'''اسماعیل خویی''' (زاده [[۹ تیر]] [[۱۳۱۷]] در [[مشهد]]) شاعر معاصر ایرانی<ref name=autogenerated1>خزائل ۱۳۸۴، ص ۱۷۵۱ (=صفحات کتاب در جلد ۳)</ref> و عضو [[کانون نویسندگان ایران]] است.
 
شعرهای اسماعیل خویی تاکنون به زبان‌های مختلف از جمله [[زبان انگلیسی|انگلیسی]]، [[زبان روسی|روسی]]، [[فرانسه]]، [[زبان آلمانی|آلمانی]]، [[زبان هندی|هندی]]، و [[زبان اوکراینی|اوکراینی]] ترجمه شده‌اند. وی به [[زبان انگلیسی|انگلیسی]] مسلّط بوده و به آن نیز [[شعر]] سروده‌است. نخستین مجموعهٔ شعرهای [[زبان انگلیسی|انگلیسی]] او «Voice of Exile» نام دارد. اسماعیل خویی دومین شاعر جهان است که جایزۀ روکرت در کوبُرگ را درسال ۲۰۱۰ از آن خود کرد.{{مدرک}}
خط ۶۵:
او همچنین از پایه گذاران کانون نویسندگان ایران در تبعید و از پایه گذاران انجمن قلم در تبعید است.
 
او در کنار احمد شاملو به عنوان یکی از مهمترین نمایندگان شعر فارسی با زیگفرید اونزلد۳ که به دعوت انستیتو گوته به ایران آمده بود، ملاقات کرد.
 
آثار اسماعیل خویی در شهرها و کشورهای مختلفی به چاپ رسیده ­اند: از مشهد و تهران، تا سوئد، آمریکا، کانادا، انگلستان ،کرواسی وآلمان.
 
خویی به شکل غریبی، تعهد اجتماعی خویش را که گاه در زبان خشمگین یک انقلابی به ستوه آمده از بی­عدالتی جاری می­شود، با اندیشه­ های فلسفی condition humaine۴ در بیان انتقادی یک روشنفکر؛و یا با تغزل می­ آمیزد. او زبان تصویری بسیار ظریف و دقیقی را بکار می­گیرد -که از ساده ­ترین چیزهای روزمره گرفته تا غیرمنتظره ­ترین استعاره ­ها (ایماژها)را در خود جای داده است.
خویی در دوران رژیم پهلوی برای مقابله با سانسور از زبان سمبولیک ویژه ­ای استفاده می ­کرد. او گنجینۀ تصاویر جاودان شاعران کلاسیک­ را بکار می­ گرفت، اما آن را –همانند دیگرنمایندگان مکتب سمبولیست­های اجتماعی که او نیز به آن تعلق داشت و خدمت بزرگی به آن کرد- با محتوی نو و کاملاً متفاوتی پر می­ کرد. به این ترتیب او یکی از جانشینان جدی آن نسل از شاعران متعهد است که مانند [[نیما یوشیج]] قلمشان سلاحی برای مبارزه علیه سرکوب­های اجتماعی و سیاسی، و پیش از هر چیز علیه خفه کردن ادبیات، و در راستای رسیدن به آزادی اندیشه و بیان بوده است.
 
خط ۷۶:
تا یک ده ویران بود، آبادی نیست
تا در همه ی جهان یکی زندان هست
در هیچ کجای عالم آزادی نیست''
اسماعیل خویی دو بار تا کنون ازدواج کرده که هر دو بار از همسر خود جدا شده است.
نخستین بار با خانمی غیر ایرانی و کاتولیک ازدواج کرد و پس از آن با خانم رکسانا صبا دختر مرحوم استاد [[ابوالحسن صبا]] که یادگار آن ازدواج دو دختر بنام های سبا و سُرایه می باشد. [[سبا خویی]] پس از بیست سال دوری در حال حاضر با پدر در لندن زندگی میکندو کارمند شبکه تلویزیونی [[من و تو]] است. سُرایه در ایران زندگی میکند.
خط ۹۱:
* بر خنگ راهوار زمین، ۱۳۴۶، توس، [[تهران]]: چ۴، ۱۳۵۷، جیبی، [[تهران]]
* بر بام گردباد، ۱۳۴۹، رز، [[تهران]]: چ۳، ۱۳۵۷، جیبی، [[تهران]].
* زان رهروان دریا، ۱۳۴۹، رز، [[تهران]]: چ۳، ۱۳۵۷، جیبی، [[تهران]]،
* از صدای سخن عشق، ۱۳۴۹، رز، [[تهران]]: چ۳، ۱۳۵۷، جیبی، [[تهران]].
* فراتر از شب اکنونیان، ۱۳۵۰، رز، [[تهران]]: چ۲، ۱۳۵۷، جاویدان، [[تهران]].
* بر ساحل نشستن و هستن، ۱۳۵۲، رز، [[تهران]]: چ۲، ۱۳۵۷، جیبی، [[تهران]].
خط ۱۰۱:
* در خوابی از همارهٔ هیچ، ۱۳۶۷، کانون فرهنگی نیما، [[لس آنجلس]]؛ چ۲، ۱۳۶۷، پیام، [[لندن]].
* گزارهٔ هزاره، ۱۳۷۰، [[لندن]]، چ ۳، ۱۳۷۸، شرکت کتاب، [[لس آنجلس]].
* از فراز و فرود جان و جهان، ۱۳۷۰، گستره، [[فرانکفورت]].
* نگاه‌های پریشان به نظم، ۱۳۷۲، [[لندن]].
* یک تکه‌ام آسمان آبی بفرست، ارس، [[لندن]]، چ ۳، ۱۳۷۸، شرکت کتاب، [[لس آنجلس]].
* غزل‌قصیدهٔ آغوش عشق و چهرهٔ زیبای مرگ - ۱۳۷۶، نشر ویژهٔ شعر، لندن، چ ۳، ۱۳۷۸، شرکت کتاب، [[لس آنجلس]].
* از میهن آن‌چه در چمدان دارم، ۱۳۷۶، نشرکتاب، [[لس آنجلس]]، چ ۲، ۱۳۷۸، نشر کتاب، [[لس آنجلس]].
* غزل‌قصیدهٔ «من»های من، ۱۳۷۷، افرا، [[تورنتو]]
* غزل‌قصیدهٔ آغوش عشق و چهرهٔ زیبای مرگ و غزل قصیدهٔ «من»های من (چاپ دوم در یک دفتر)، ۱۳۷۸، نشر هومن، [[لس آنجلس]].
* نهنگ در صحرا (بیستمین دفتر شعر)، ۱۳۷۸، نشر هومن، [[لس آنجلس]].
* پژواک جان‌سرود دل‌آئینگان، انتشارات‌گردون، ۱۳۸۷، آ لمان، چ ۲، ۱۳۷۸، نشر کتاب، [[لس آنجلس]].
* شاعر خلقم، دهن میهنم(کهنسرودها)، ۱۳۷۸، نشر هومن، [[لندن]]، چ ۲، ۱۳۷۸، نشر کتاب، [[لس آنجلس]].
* جهان دیگری می‌آفرینم، ۱۳۷۹، آرش [[استکهلم]].
* عشق این خردِ برتر، ۱۳۷۹، یوتاچ، آستین.
* تا انفجار گریه، ۱۳۷۹، یوتاچ، آستین.
Voice of Exile, ۲۰۰۲، Omega Publication, Atlanta*
* مجموعهٔ جهار دفتر (کیهان درد، سنگ بر یخ، از بام آه، جانانهٔ شعر و جان زیبایی) در یک کتاب، ۱۳۸۲، بنیاد اسماعیل خویی، آتلانتا.
* زین سایه سار پربرگ، ۱۳۸۴، تهران، آگاه.
* قهقاه ناشنیدنی مرگ، ۱۳۹۰، لندن، پرینت تو دی به کوشش دخترش [[سبا خویی]].
** مجموعه رباعیات به زبان انگلیسی، ۱۳۹۳ ، لندن، ترجمه لطفعلی خونجی ،نقاشی روی جلد اثرِ محمد قاسمی زاده ، چاپ [[H&S Media]]،لندن.
 
خط ۱۳۰:
=== ترجمه ===
* در پوست شیر، از: شون اوکیسی، ۱۳۵۰، رز، [[تهران]]؛ چاپ ۳، ۱۳۵۷، امیرکبیر، [[تهران]].
* [[چنین گفت زرتشت]]، از: [[نیچه]]، کتاب اول (با داریوش آشوری)، ۱۳۵۲، زمان، [[تهران]].
* [[هارون و دریای قصه ها]]، از: [[سلمان رشدی ]]، ترجمه شعرها ،( سینا سلیمی)، کتاب نخست، ۱۳۷۰، باران، [[استکهلم]]
 
=== کارنامه ===
خط ۱۴۱:
* گزینه شعرها، ۱۳۵۲، سپهر، [[تهران]]: چاپ ۲، ۱۳۵۷، جیبی، [[تهران]].
* سیاهکل (گزینهٔ شعر)، ۱۳۶۴، انتشارات شما و سازمان دانشجویان ایرانی در [[انگلستان]]، [[اسکاتلند]] و [[ولز]]، هوادار [[سچفخا]]، [[لندن]].
* Edges of Poetry - گزیدهٔ شعر ترجمه [[احمد کریمی حکاک]] و مایکل بیرد Blue Logos Press، ۱۹۹۵، [[لس آنجلس]].
* درون‌دوزخِ بیدرکجا، (برگردان به انگلیسی بهرام بهرامی، افرا، ۱۳۷۵، [[تورنتو]].
* Outlandia - گزیدهٔ شعر ترجمه [[احمد کریمی حکاک]] و مایکل بیرد Nik Publisher، ۱۹۹۹، [[ونکوور]].
 
=== سی‌دی‌ها و نوارها ===
* در اوج خسته شدن، نوار، با موسیقی شهریار صالح، ۱۳۶۶، [[واشنگتن دی‌سی]]
* شعرخوانی در [[برلین]]، دو نوار
* شعرخوانی در [[لس‌آنجلس]]، دو نوار
خط ۱۵۵:
 
=== دربارهٔ اسماعیل خویی ===
* نقدواره‌ای بر شعر اسماعیل خویی، پرویز اوصیا، انتشارات شما، ۱۳۶۲، [[لندن]].
* اندیشه در شعر اسماعیل خویی و خاستگاه اجتماعی آن، ملیحه تیره‌گل، ۱۳۷۲ چاپ ۱، ۱۳۷۵ چ ۲، [[آمریکا]].
* ویژه‌نامهٔ اسماعیل خویی (نشریه)، به همت علی آیینه، ۱۳۷۶، سوئد.
* ویژه‌نامهٔ اسماعیل خویی (نشریه)، نشریه شهروند، ۱۳۷۸، [[کانادا]] و [[آمریکا]].. جان ِ دل ِ شعر، نگاهی چند به شعر اسماعیل خویی، گزینه و ویراستهٔ صمصام کشفی، ۱۳۸۱، [[آمریکا]].
* به رسم «حقیقت» و «زیبایی»: زندگی و شعر اسماعیل خوئی، نویسنده محمود معتقدی، نشر ثالث، تهران، نوبت چاپ: اول – ١٣٩٣
خط ۱۶۵:
یک پنجره ست شاعر{{سخ}}شاعر کسی‌ست که می‌پرسد{{سخ}}و سخت می‌ترسد{{سخ}}و از همین روست{{سخ}}که رو به‌آفتاب{{سخ}}می‌نشیند؛{{سخ}}و هرچه‌هست،{{سخ}}حتّا،{{سخ}}آن مخملِ سیاه را نیز{{سخ}}بازیچه‌ای به‌دستِ رنگرزِ آفتاب می‌بیند؛{{سخ}}و، مثلِ آفتاب پرستی هشیار،{{سخ}}درمخملِ سیاهی شب حل می‌شود:{{سخ}}یعنی‌که، درسپیدهٔ فرجام،{{سخ}}به‌آفتاب بدل می‌شود
 
{{شعر}}
{{ب|شیرینی لبان تو فرهادی آورد|دلخواهی آنقدر که غمت شادی آورد}}
{{ب|جز عشق دلنشین تو کارام جان ماست|دامی ندیده‌ایم که آزادی آورد}}
{{ب|دل را خراب کرد و به گنج هنر رسید|عشق خرابکار تو آبادی آورد}}
{{ب|مقبول باد عذر کمند افکنان عشق|چشم غزال رغبت صیادی آورد}}
{{ب|گر عشق ورز و مست نمی‌خواهدم خدای|باری چرا جمال پریزادی آورد؟}}
{{ب|ای جان سراب نوش نگاهت! بگو دلم|رو با کدام سوی در این وادی آورد؟}}
{{ب|کوه غمت به تیشهٔ جان می‌کند دلم|شیرینی لبان تو، فرهادی آورد}}
{{پایان شعر}}