۶۷٬۲۶۲
ویرایش
Wikimostafa (بحث | مشارکتها) (Behold_the_man.jpg) |
|||
داستان با ورود مخاطرهآمیز کارل گلوگاور به سرزمین مقدس سالِ ۲۸ میلادی آغاز میشود. ماشین زمان او پوستهای کرویشکل دارد که او و دستگاههایش در میان مایعی غوطهورند تا فشار بالای سفر زمان به آنها آسیب نرساند. اما با این حال او در مقصد، زخمی و درهمشکسته از پوستهٔ پارهشده بیرون میخزد و عدهای که بعدها مشخص میشود از پیروان [[یوحنا تعمید دهنده]] هستند او را مییابند و تیمارش میکنند تا اینکه خوب شود. در این میان، بخشهایی از گذشته او در سدهٔ بیستم میلادی در لندن نیز بیان میشود و در مییابیم که او در رابطه با زنی که با او در ارتباط بوده مشکل داشته، به عقاید [[کارل گوستاو یونگ]] علاقه داشته و دارای مشکلات بسیاری از جمله [[عقده مسیح]] (messiah complex) است. پس از مدتی، کارل، پیروان یحیی را ترک میگوید و آواره و سرگردان جادهها میشود تا خود را به شهر [[ناصره]]، محل زندگی [[عیسی مسیح]] برساند؛ اما با رسیدن به ناصریه و دیدن مسیح با چیزی روبهرو میشود که هیچگاه انتظارش را نداشت و خود را رودرروی یک دو راهی بزرگ میبیند.
<small>'''پایان خطر لوثشدن'''</small></div
== منابع ==
|