برد دلسون: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جز تمیزکاری با استفاده از AWB
خط ۱:
{{جعبه اطلاعات هنرمند موسیقی
| | نام =برد دلسون{{سخ}}[[پرونده:LP_logo.png|200px]]| تصویر = 0203 linkin park d.jpeg
| تصویر =لینکین پارک{{سخ}}[[پرونده:LP_logo.png|200px]]
| تصویر = Braddelson2010kroq.png
| توضیح_تصویر =
| اندازه_تصویر =
| دورنما =
| پس‌زمینه = non_vocal_instrumentalist
| نام_اصلی = برادفورد فیلیپ دلسون{{بر}}Bradford Phillip Delson
خط ۱۱:
| تولد = {{تولد و سن|۱۹۷۷|۱۲|۱}}<ref name="allmusic">[http://www.allmusic.com/artist/p528334 بیوگرافی در آل‌میوزیک]</ref>
| ملیت = [[آگورا هیلز]]، [[کالیفرنیا]]، {{USA}}
| ساز =
| نوع_صوت =
| سبک = [[نیو متال]]، [[آلترنتیو راک]]، [[آلترنتیو متال]]، [[رپ راک]]، [[رپ متال]]، الکترونیک راک
| فعالیت = موسیقی دان
| مدت = ۱۹۹۶-تاکنون
| ناشر =
| نقش‌های_مرتبط = [[لینکین پارک]]، [[جی-زی]]، زیرو، [[فورت ماینر]]، [[باستا رایمز]]
| وب‌گاه = [http://www.linkinpark.com LinkinPark.com]
| اعضای_کنونی =
| اعضای_پیشین =
| سازهای_برجسته = پاول رید اسمیت، فندر
}}
خط ۲۹:
نام براد را از کلمه "براد فورد" وام گرفته‌اند. پسر یک خانواده یهودی که در اول دسامبر ۱۹۷۷ در آگورای کالیفرنیا متولد شد. «سال‌های رشد من با موسیقی آمیخته است، آن زمان تنها چیزی که می‌توانست برایم لذت‌بخش باشد قطعات موسیقی بود که از رادیو می‌شنیدم همیشه از خانه ما صدای موسیقی بلند بود» اینها را براد می‌گوید، عضو اصلی گروه که حالا در لوس آنجلس سکونت دارد.
 
براد اولین گیتار خود را به عنوان هدیه تولد زمانی دریافت کرد که در کلاس ششم تحصیل می‌کرد. اگرچه بعدها به ترومپت علاقه‌مند شد. «خب، صدای ترومپت را دوست داشتم اما مانور دادن روی آن مثل گیتار نیست و به نظرم شما جای کار چندانی ندارید!» براد با همین فرضیه بعدها همان گیتار را دنبال کرد و در جستجوی همین عشق بود که تحصیلات خود را نیمه‌کاره رها کرد.
 
دوران، دوران یک پدیده بود، گروهی سه نفره با صدایی جادویی که توانست براد را چنان تحت تأثیر قرار دهد که همیشه در آروزی تشکیل یک [[گروه موسیقی]] باشد، اولین تأثیرات این تصمیم در دبیرستان نمود پیدا کرد. زمانی که به عشق گروه‌های ترش متالی چون [[متالیکا]]، [[گانز ان رزز]] و دیگر گروه‌های موبلند، او هم موهای خود را بلند کرد. اما همیشه با مشکل روبرو بود، در حقیقت موهای بدفرم او را هیچ سشواری نمی‌توانست صاف نگه دارد حتی از [[مواد شیمیایی]] هم کاری بر نمی‌آمد، رنگ کردن موها گام بعدی او بود طوری که هر روز دوستان و مسئولین در مدرسه او را با ظاهری جدید و عجیب مشاهده می‌کردند و این روند تا جایی ادامه پیدا کرد که نام وی به عنوان غیرعادی‌ترین و عجیب‌ترین و غریب‌ترین شاگرد مدرسه وارد کتاب سال شد.