گابریل گارسیا مارکز: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Rezabot (بحث | مشارکت‌ها)
جز تمیزکاری با استفاده از AWB
خط ۴۷:
او در سال ۱۹۲۷ با نام کامل گابریل خوزه گارسیا مارکز متولد شد و پدربزرگ و مادربزرگش او را در شهر فقیر آراکاتاکا در شمال کلمبیا بزرگ کردند. او بعدها در اولین کتاب خاطراتش با عنوان زنده‌ام که روایت کنم نوشت که دوران کودکی سرچشمه الهام تمام داستانهای وی بوده است. او تحت تاثیر پدربزرگش که شخصیتی آزادیخواه بود و در هر دو جنگ داخلی کلمبیا شرکت کرده بود آگاهی سیاسی پیدا کرد.
 
او در سال ۱۹۴۱ اولین نوشته‌هایش را در روزنامه‌ای به نام Juventude که مخصوص شاگردان دبیرستانی بود منتشر کرد و در سال ۱۹۴۷ به تحصیل رشتهٔ حقوق در دانشگاه [[بوگوتا]] پرداخت و همزمان با روزنامه آزادیخواه ''ال‌اسپکتادور'' به همکاری پرداخت. در همین روزنامه بود که گزارش داستانی [[سرگذشت یک غریق]] را بصورت پاورقی چاپ شد.<ref name="ReferenceA">سرگذشت یک غریق، برگردان رضل قیصریه، نشر روزگار ما،۱۳۵۹، درمورد نویسنده</ref>
 
گارسیا مارکز که به شدت تحت تاثیر [[ویلیام فالکنر]]، نویسنده آمریکایی، بود، نخستین کتاب خود را در ۲۳ سالگی منتشر کرد که از سوی منتقدان با واکنش مثبتی روبرو شد.
خط ۵۵:
در سال ۱۹۶۵ شروع به نوشتن رمان [[صد سال تنهایی]] کرد و آن را در سال ۱۹۶۷ به پایان رساند. صد سال تنهایی در [[بوینس آیرس]] منتشر شد و به موفقیتی بزرگ و چشمگیر رسید و به عقیدهٔ اکثر منتقدان شاهکار او به شمار می‌رود. او در سال ۱۹۸۲ برای این رمان، برندهٔ [[جایزه نوبل ادبیات]] شد. ایده اولیه برای نوشتن نخستین فصل کتاب صد سال تنهایی در سال ۱۹۶۵ وقتی که مشغول رانندگی به سمت آکاپولکو در مکزیک بود به ذهنش رسید.<ref>[http://www.simafilmnews.ir/content/view/50/90/ مروری بر زندگی مارکز، سمیه مومنی، پایگاه اینترنتی سیمافیلم]</ref> تمام نسخه‌های چاپ اول صد سال تنهایی به زبان اسپانیایی در همان هفته اول کاملاً به فروش رفت. در ۳۰ سالی که از نخستین چاپ این کتاب گذشت بیش از ۳۰ میلیون نسخه از آن در سراسر جهان به فروش رفته و به بیش از ۳۰ زبان ترجمه شده است.
{{نوبل}}
در سال ۱۹۷۰ کتاب سرگذشت یک غریق را در [[بارسلون]] چاپ کرد و در همان سال به وی سفارت (کنسولگری؟) کلمبیا در [[اسپانیا]] پیشنهاد داده شده که وی این پیشنهاد را رد کرد و یک سفر طولانی به مدت ۲ سال را در کشورهای [[کارائیب]] آغاز کرد و در طول این مدت کتاب [[داستان باورنکردنی و غم‌انگیز ارندیرای ساده‌دل و مادربزرگ سنگدل‌اش]] را نوشت که جایزه [[رومولوگایه گوس]] بهترین رمان را بدست آورد. وی سپس دوباره به اسپانیا برگشت تا روی دیکتاتوری [[فرانکو]] از نزدیک مطالعه کند که حاصل این تجربه رمان [[پاییز پدرسالار]] بود.<ref>سرگذشت یک غریق، برگردان رضل قیصریه، نشر روزگار ما،۱۳۵۹، درمورد نویسنده<name="ReferenceA"/ref>
 
در اوایل دهه ۸۰ به کلمبیا برگشت ولی با تهدید ارتش کلمبیا دوباره به همراه همسر و دو فرزندش برای زندگی به مکزیک رفت. او در سال ۱۹۹۹ رسماً مرد سال آمریکای لاتین شناخته شد و در سال ۲۰۰۰ مردم کلمبیا با ارسال طومارهایی خواستار پذیرش ریاست جمهوری کلمبیا توسط مارکز بودند که وی نپذیرفت.
خط ۶۳:
=== سالهای پایانی زندگی ===
به مرور زمان خلاقیت و توان نویسندگی او رو به کاهش گذاشت. او برای نوشتن کتاب خاطرات روسپیان غمگین من، چاپ ۲۰۰۴ حدود ده سال وقت صرف کرد. در ژانویه ۲۰۰۶ اعلام کرد که دیگر تمایل به نوشتن را از دست داده است. میراث او مجموعه بزرگی از کتابهای داستانی و غیرداستانی است که با پیوند دادن افسانه و تاریخ در آن هر چیز ممکن و باورکردنی می‌نماید.
گابریل گارسیا مارکز در سال ۱۹۸۲ جایزه ادبی نوبل را دریافت کرد و بنیاد نوبل در بیانه خود او را «شعبده باز کلام و بصیرت» توصیف کرد. تمام داستانهای وی به نثری نوشته شده‌اند که از نظر رنگارنگی و جاذبه غریبشان فقط می‌توان آنها را با کارناوالهای آمریکای جنوبی مقایسه کرد.<ref name="گابریل گارسیا مارکز؛ زندگی و کتابها">[http://www.bbc.co.uk/persian/arts/2014/04/140405_l41_marquez_obituary.shtml گابریل گارسیا مارکز؛ زندگی و کتابها] بی‌بی‌سی فارسی</ref>
 
== جنجال‌خواهی ==
از آثار مارکز به خاطر نثر غنی آن در منتقل کردن تخیلات سرشار نویسنده به خواننده ستایش شده است. اما برخی از منتقدان، آثار او را اغراقی آگاهانه و توسل به افسانه و ماوراء طبیعت برای گریز از ناآرامی و خشونت‌های جاری در کلمبیای آن دوران می‌دانند.
 
ناآرامی و خشونت‌های سیاسی، خانواده به عنوان یک عنصر وحدت بخش، ترکیب آن با شور مذهبی و باور به فراطبیعت روی هم رفته سبک ادبی شاخص مارکز را به هم بافته‌اند. آثار وی نظیر پدرسالار و یا ژنرال در هزارتوی خود به خوبی تقویت انگیزه‌های سیاسی او در واکنش به تشدید خشونت در کشورش کلمبیا را نشان می‌دهند. او پس از نوشتن مقاله‌ای در مخالفت با دولت کلمبیا به اروپا تبعید شد. وقتی که کتاب غیر داستانی سفر مخفیانه میگل لیتین به شیلی را در سال ۱۹۸۶ نوشت، حکومت دیکتاتوری [[ژنرال پینوشه]] ۱۵ هزار نسخه از آن را در آتش سوزاند. او به نوشتن آثاری که گرایش به [[جناح چپ]] سیاست در آن مشهود بود ادامه داد. او با [[فرانسوا میتران]] رییس جمهور سوسیالیست [[فرانسه]] در دهه ۱۹۸۰ دوستی نزدیکی داشت و مدتها نیز از دوستان نزدیک و حتی نماینده [[فیدل کاسترو]]، رهبر سابق کوبا، بود. گارسیا مارکز به دلیل دفاع از حکومت فیدل کاسترو که از نگاه گروه کثیری از روشنفکران و نویسندگان به مرور به یک رژیم خودکامه بدل شده بود، وارد بحث‌های تندی شد که یکی از نمونه‌های برجسته آن مجادله اش با [[سوزان سونتاگ]]، نویسنده معروف آمریکایی، بود. به خاطر دفاعش از حکومت کوبا او مدتی حق ورود به آمریکا را نداشت. دولت آمریکا بعدها در این تصمیم خود تجدید نظر کرد و مارکز بارها برای معالجه [[سرطان]] [[غدد لنفاوی]] به [[کالیفرنیا]] سفر کرد.<ref>[http://www.bbc.co.uk/persian/arts/2014/04/140405_l41_marquez_obituary.shtml name="گابریل گارسیا مارکز؛ زندگی و کتابها] بی‌بی‌سی فارسی<"/ref> او به مداخلات آمریکا در [[ویتنام]] و [[شیلی]] انتقاد کرده بود. به‌رغم این انتقادها [[بیل کلینتون]] و [[فرانسوا میتران]] روسای جمهور پیشین آمریکا و فرانسه از جمله دوستان گابریل گارسیا مارکز بودند.<ref name="واکنش‌ها به مرگ گابریل گارسیا مارکز">[http://www.dw.de/واکنشها-به-مرگ-گابریل-گارسیا-مارکز/a-17578249 واکنش‌ها به مرگ گابریل گارسیا مارکز] دویچه‌وله فارسی</ref>
 
== مارکز در ایران ==
خط ۹۵:
* [[رز مک‌گاون|رُز مک‌گوآن]]، هنرپیشهٔ ۴۰ ساله آمریکایی در توییتر نوشت: «واژه‌های او مرا به مکان‌های جادویی کشاند.»
* [[خوانس|خوآنِس]] خواننده ۴۱ ساله کلمبیایی در توییتی نوشت: که "بزرگترین" رفت "ولی یک اسطورهٔ جاودان برجای ماند".
* [[ایزابل آلنده]]، نویسنده اهل شیلی: «او مهم‌ترین نویسنده آمریکای جنوبی در سراسر تاریخ بود.» <ref>[http://www.dw.de/واکنشها-به-مرگ-گابریل-گارسیا-مارکز/a-17578249 name="واکنش‌ها به مرگ گابریل گارسیا مارکز] دویچه‌وله فارسی<"/ref>
 
== کتاب‌شناسی ==
خط ۲۵۶:
* ۱۳۸۱-[[قدیس]]، [[قهرمان نوری]]، [[انتشارات آریابان]]
* ۱۳۸۵-[[بهترین داستان‌های کوتاه گابریل گارسیا مارکز]]، [[احمد گلشیری]]، [[انتشارات نگاه]]
* ۱۳۸۵-[[زیباترین غریق جهان]] (بهترین داستان‌های کوتاه) [[گابریل گارسیا مارکز]]،مارکز، [[رضا دادویی]]، [[انتشارات سبزان]]
 
=== آثار ترجمه شده گارسیا مارکز به فارسی ===
خط ۲۹۸:
 
{{ترتیب‌پیش‌فرض:گارسیا، گابریل}}
 
[[رده:گابریل گارسیا مارکز]]
[[رده:آثار گابریل گارسیا مارکز]]