تئودور ژریکو: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Rezabot (بحث | مشارکت‌ها)
Rezabot (بحث | مشارکت‌ها)
جز v1.39b - Fixed using ویکی‌پدیا:ویکی‌پروژه تصحیح ویکی‌پدیا (عدم رعایت سلسله مراتب در زیربخش‌ها)
برچسب: WPCleaner
خط ۲۴:
{{سخ}}بعد از ورود با دیدن آثار ایتالیایی دوباره به سنت قبلی و ناکام خود بازگشت ،آغاز پروژه ی اسب های سواری که مسابقات خطرناک [[اسب سواری]] مرسوم در ایتالیا را به تصویر می کشید که به صورت رنگ فرسک اجرا میشد ذهن او را درگیر خود کرد .آثار دارای تمی حماسی ،اسطوره ای و انتزاعی بود که نوید اثری بی نظیر در آن دوران را میداد به تصویر کشیده شدند، اما این سری از کارها نیز بدون پایان ماند. در ساله ۱۸۲۱ جریکو دوباره به فرانسه بازگشت و مشغول نقاشی از [[The Derby of Epsom]]که یک سری از مسابقات سال فرانسه بود شد.
== آثار شاخص ==
==== کلک مدوسا ====
تئودور ژریکو در طی زندگی کوتاه خود چند اثری بیش بر جا نگذشت. اثری که شهرت جهانی پایدار او را تضمین کرد، بر مبنا ی هادسه ای واقعی ساخته شد. د ژوئیه ۱۸۱۷ زمانی که ژریکو در ایتالیا به سر میبرد ، یک [[ناو محافظ]] فرانسوی که تعدادی مهاجر و سرباز را به سنگال می برد دور از آن ساحل به گل نشست. افسران و خدمه ی کشتی با خزیدن در چند قایق موجود جان خود را نجات دادند و اکثر مسافران را به امان خدا رها کردند.مسافران به هر ترتیبی که بود کلکی ساختند که ۱۵۰ نفر بر آن سوار شدند و به دریا زدند. پس از روزهای متمادی یاس و هرمان وصف ناپذیر ،فقط ۱۵ نفر از آنها زنده ماندند که کشتی در حال گذاری نجاتشان داد.
[[پرونده:Theodore_Gericault_Raft_of_the_Medusa-1.jpg|بندانگشتی|راست|450px|[[کلک مدوسا]], 1819.]]{{سخ}}این رویداد که در فرانسه جنجال فراوانی به پا کرد ، در یک پرده نقاشی عظیم جاودانه شد. جریکو ،درست مانند گزارشگری امروزی، به تحقیق درباره ی واقعه و مصاحبه با بازماندگان پرداخت و آنگاه کار نقاشی را آغاز کرد .نقاشی لحظه ای (در سیزدهمین روز) را نشان می دهد که آنان هنوز به زندگی چسبیده اند و با اندک توان باقی‌مانده ی خود می کوشند به کشتی که درست در همان لحظه در افق پیدا شده علامت بدهند.
خط ۳۳:
[[پرونده:Watsonandtheshark-original.jpg|بندانگشتی|چپ|200px|[[واتسون و کوسه]], 1778.]]
 
==== عضو به مثابه شکل ====
در میان هنرمندان پس از انقلاب ،ژریکو به خشن ترین شکل مضمون [[اخته سازی]] نهفته در بازنمایی بدن مذکر قطعه قطعه شده و مجروح را مورد بهره برداری قرار می دهد. تصویر پردازی ژریکو بدون خاطره ی خشونت انقلاب ، کابوس گیوتین ، یا - در مورد تصاویر مکرر او از مردان زخمی - از دست رفتن بنیه ی سیاسی فرانسه پس از سقوط ناپلون ، غیر قابل تصور است.
{{سخ}}بازنمی ها ی کم و بیش سرد - اما اندوهبار - جریکو از ضد قهرمانان ناپلونی ، که بدن آنها به معنای دقیق کلمه قطعه قطعه - شکسته و قطع - شده است ،این مساله را به ما یاد آور می شود که در تاریخ بازنمایی مدرن دوره هایی وجود دارد که طی آنها بدن [[قطع عضو]] شده ی انسان در چشم بیننده نه صرفآ به عنوان یک استعاره ،بلکه در مقام واقیعتی تاریخی جلو گر می شود . مورخان هنری که در مرز فراموش کردن این مساله قرار دارند که بدن انسان نه تنها موضوع میل ، بلکه جایگاه تجربه ی رنج ، دارد و مرگ است - درسی که پژوهشگران هنر عصر قدیم تر ، که مشحون از شمایل نگاری چهره ی شهدا و قربانیان ، و نمایش رنگ دوزخیان در جهنم و رنج بهشتیان بر روی زمین است، هیچ گاه نمی‌تواند آن را از نظر دور سازد .