دانتون ابی: تفاوت میان نسخهها
[نسخهٔ بررسینشده] | [نسخهٔ بررسینشده] |
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
جز ←فصل اول |
||
خط ۸۲:
=== فصل اول ===
فصل اول سریال در هفت قسمت، به زندگی «خانواده کرالی» و خدمتکاران آنان میپردازد و داستان سریال، از فردایِ روزی شروع میشود که خبر غرق شدنِ کشتی [[آراماس تایتانیک|تایتانیک]] اعلام میشود. یکی از مسائلِ اصلی سریال، قانون حقِ مالکیت در انگلستان است که به موجب آن، فرزندان مؤنث نمیتوانند وارث املاک، مستقلات و القاب نیاکان خود باشند و این حق، فقط به اولاد یا اقوامِ ذکور خانواده میرسد. طی بخشهای اولیهٔ سریال، بیننده درمییابد که «لُرد گرانتهام» مشکلات عدیدهٔ اقتصادی خانوادهاش را، با ازدواج با یک بانوی ثروتمند آمریکایی حل کرده بود. همسر او از پدرِ یهودیِ ثروتمندش، ارثیهٔ فراوانی بدست آورده و آنرا به عنوان جهیزیه، به اموالِ «لرد گرانتهام» اضافه کرده بود. این دو زوج، سه دختر دارند و چون فاقد اولاد ذکور هستند، قرار است دختر بزرگشان «مِری»، با یکی از عموزادههای خانواده ازدواج کند تا ثروت و املاکِ خانواده به او برسد و از دستِ خاندان کرالی خارج نشود. در قسمت اولِ سریال، اعضاء خانواده در حال صرفِ صبحانه هستند که خبر غرق شدنِ [[آراماس تایتانیک|کشتی تایتانیک]] را در روزنامهٔ صبح میخوانند. هر دو وارثِ بالقوهٔ خاندانِ کرالی در این کشتی بوده و کشته شدهاند. حالا تنها وارثِ خانواده، پسری از طبقهٔ متوسطِ جامعه به نام «متیو کرالی» است که نسبت خانوادگیِ دوری با «کرالیها» دارد و [[سلیسیتر|مشاور حقوقی]] است. در قسمتهای بعدی، شاهد فراز و نشیبهایی در رابطهٔ «مری کرالی» و «متیو» هستیم که افکاری امروزی دارد و حاضر نیست با شیوهٔ زندگی اشرافی این خانواده کنار بیاید. در عین حال، یک داستان فرعی هم در فصل اول وجود دارد که دربارهٔ «جان بیتز» پیشخدمت مخصوص جناب لرد است که به تازگی به «دانتون اَبی» آمده و جایگزین «توماس بارو» پیشخدمت پیشین و مخصوص جناب لرد میشود و سبب میشود تا او، تنزل مقام پیدا کرده و به عنوان پادو و مُلازم اول، به کارش ادامه بدهد. طی پنج قسمت اول، تنشهایی بین این دو وجود دارد. توماس کشف میکند که «جان بیتس» قبلاً بخاطر دزدی در زندان بوده است و این موضوع را فاش میکند. توماس که جوانی [[همجنسگرایی مردانه|همجنسگرا]] است، معمولاً به همراهِ «خانم اُبرایان» (پیشخدمت شخصی کنتس گرانتهام)، برای سایر خدمهٔ قصر پاپوش و دردسر ایجاد میکنند و شخصیتهایی منفی دارند. توماس در نهایت، به دلیل دزدی گیر میافتد اما موفق میشود بعنوان دستیارِ پزشک، به ارتش بپیوندد. «متیو» هم سرانجام، به «مِری» دل میبندد؛ اما «مِری» دستِ رد به سینهٔ او میزند. کمی بعد، بانوی منزل، «کنتس گرانتهام»، باردار میشود. «خانم اُبرایان» که تصور میکند بزودی اخراج خواهد شد، از سرِ بدجنسی و انتقام، یک قالب صابون را زیر وانِ خانم کنتس قرار میدهد و همین موضوع سبب سقوط بانو و [[سقط جنین]] میشود. جنینی که بعداً مشخص میشود پسر بوده و میتوانست وارثِ لرد گرانتهام باشد. فصل اول با انتشار خبرِ ترور [[آرشیدوک فرانتس فردیناند]] و آغاز [[جنگ جهانی اول]] به پایان میرسد.
=== فصل دوم ===
|