تات‌های قفقاز: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز ویرایش Fatranslator (بحث) به آخرین تغییری که Ariobarzan انجام داده بود واگردانده شد
جز تمیزکاری +‌ابهام‌زدایی از پیوندها، replaced: آذربایجانآذربایجان (ایران) با استفاده از AWB
خط ۱۷:
تاتهای قفقاز جزء آذربایجانیهای فارسی‌زبانند که زبان آنها در اثر حمله [[مردمان ترک|ترکان]] پسین هنوز تغییر نکرده است. گرچه با روند تسلط زبان ترکی آذری در [[جمهوری آذربایجان]] هر روز از جمعیت آنان کاسته می‌شود. [[علی بن حسین مسعودی|ابو الحسن علی بن الحسين بن علی المسعودی]]، تاریخدان عراقی، در سالهای بین ۸۹۶ تا ۹۵۶ پس از میلاد مسیح؛ پیش از حمله ترک و مغول به ایران؛ حضور پارسیان و پارسی‌زبانان را در منطقه گواهی می‌دهد. وی میگوید:
 
{{نقل قول|مرزهای [[ایرانی|پارسیان]] عبارتند از کوه‌های [[ماد]] و [[آذربایجان (ایران)|آذربایجان]] تا [[ارمنستان]]، [[اران]]، [[شهرستان بیلقان|بیلقان]]، [[دربند (روسیه)|دربند]] و [[شهر ری|ری]] و [[استان مازندران|تبرستان]]، [[قفقاز|مسقط و شابران]]، [[گرگان|جرجان]] و ابرشهر که [[نیشابور]] است و [[هرات]] و [[مرو]] و دیگر سرزمینها در [[خراسان]] و [[سیستان|سجستان]]، [[استان کرمان|کرمان]]، [[استان فارس|فارس]] و [[استان خوزستان|اهواز]] ... همه این سرزمینها روزی یک پادشاهی بود با یک فرمانروا و یک زبان ... اگرچه گویشهای متفاوتی در آن زبان وجود داشت. ولی، این گویشها در واقع یک زبان است، به صورتی که حرفهای آنها به یک صورت نوشته می‌شود و به یک صورت در ترکیب به کار برده می‌شود. بدین ترتیب، گویشهای مختلفی است که عبارتند از: [[زبان پارسی میانه|پهلوی]]، [[زبان فارسی|دری]]، [[زبان آذری|آذری]] و دیگر زبانهای پارسی<ref>{{cite book|author=Al Mas'udi|year=1894|title=Kitab al-Tanbih wa-l-Ishraf|editor=De Goeje, M.J.|publisher=Brill|pages=77–78|language=Arabic}} Arabic text: "قد قدمنا فيما سلف من كتبنا ما قاله الناس في بدء النسل، وتفرقهم على وجه الأرض، وما ذهب إليه كل فريق منهم في ذلك من الشرعيين وغيرهم ممن قال بحدوث العالم وأبى الانقياد إلى الشرائع من البراهمة وغيرهم، وما قاله أصحاب القدم في ذلك من الهند والفلاسفة وأصحاب الاثنين من المانوية وغيرهم على تباينهم في ذلك، فلنذكر الآن الأمم السبع ذهب من عني بأخبار سوالف الأمم ومساكنهم إلى أن أجل الأمم وعظماءهم كانوا في سوالف الدهر سبعاً يتميزون بثلاثة أشياء: بشيمهم الطبيعية، وخلقهم الطبيعية، وألسنتهم فالفرس أمة حد بلادها الجبال من الماهات وغيرها وآذربيجان إلى ما يلي بلاد أرمينية وأران والبيلقان إلى دربند وهو الباب والأبواب والري وطبرستن والمسقط والشابران وجرجان وابرشهر، وهي نيسابور، وهراة ومرو وغير ذلك من بلاد خراسان وسجستان وكرمان وفارس والأهواز، وما اتصل بذلك من أرض الأعاجم في هذا الوقت وكل هذه البلاد كانت مملكة واحدة ملكها ملك واحد ولسانها واحد، إلا أنهم كانوا يتباينون في شيء يسير من اللغات." "The Persians are a people whose borders are the Mahat Mountains and Azarbaijan up to Armenia and Arran, and Bayleqan and Darband, and Ray and Tabaristan and Masqat and Shabaran and Jorjan and Abarshahr, and that is Nishabur, and Herat and Marv and other places in land of Khorasan, and Sejistan and Kerman and Fars and Ahvaz... All these lands were once one kingdom with one sovereign and one language...although the language differed slightly. The language, however, is one, in that its letters are written the same way and used the same way in composition. There are, then, different languages such as Pahlavi, Dari, Azari, as well as other
Persian languages.[90"</ref>}}
 
خط ۲۸:
[[مغول|مغولها]] در دههٔ ۳۰ از سدهٔ ۱۲ میلادی قفقاز جنوبی را گشودند و دودمان [[ایلخانیان]] برپا شد. چیرگی مغولان تا دهه‌های ۶۰-۷۰ از سدهٔ ۱۴ به درازا کشید، ولی این موضوع جلو پیشرفت فرهنگ را نگرفت و [[شاعر|چامه‌سرایان]] و دانشمندان برجسته‌ای در طول سده‌های ۱۳ تا ۱۴ کار را دنبال کردند یا پدیدار شدند. در پایان سدهٔ ۱۴ میلادی قفقاز جنوبی مورد یورش [[تیمور لنگ]] قرار گرفت. پس از آن در قرنهای ۱۴ و ۱۵، دولت شروانشاهی توان درخوری بدست آورد و پیوندهای دیپلماتیک نیرومندی را استوار ساخت. این دولت در میانهٔ سدهٔ ۱۶ برداشته شد و نزدیک به همهٔ قفقاز جنوبی به [[صفویان|ایران صفوی]] پیوست.
 
در میانهٔ قرن ۱۸، [[روسیه]] برتری خود را در منطقه گسترانید و در هنگام [[جنگ‌های ایران و روسیه در دوره قاجار|جنگهای روسیه-ایران]] (۱۸۰۳-۱۸۲۸) بود که قفقاز جنوبی بخشی از [[امپراتوری روسیه]] گردید. از این زمان به بعد میتوان از داده‌های موجود در مورد چندی و باشندگی تاتها، که به دست بلندپایگان روس گردآوری شده‌است، بهره گرفت. در زمان اشغال باکو توسط روسها در آغاز سده ۱۹، سراسر جمعیت باکو (در حدود ۸۰۰۰ نفر) را تاتها تشکیل می‌دادند. این نخستین نتیجه سرشماری باشندگان باکو از سوی مقامات تزاری است. بر طبق «سالنامهٔ قفقاز» در سال ۱۸۹۴ میلادی، ۱۲۴٬۶۹۳ نفر تات در قفقاز جنوبی زندگی میکردند <ref>Kavkazskiy calendar, Tiflis, ۱۸۹۴ </ref>. ولی زبان تاتی، به شوند گسترش تدریجی ترکی آذری رو به ضعف نهاد. پس از اینکه در زمان شوروی و در پایان دهه ۱۹۳۰ واژهٔ «[[آذربایجانی]]»به جای هویت جغرافیایی باشندگان اران جا انداخته شد، خودآگاهی تاتی دستخوش دگرگونی بزرگی گردید. به گونه‌ای که شمار زیادی از آنها خود را آذربایجانی نامیدند، چنانچه در سال ۱۹۲۶، تنها ۲۸٬۴۴۳ نفر تات شمارش شدند<ref>Результаты переписи населения в Азербайджанской ССР (۱۹۲۶ г.)</ref> و در ۱۹۸۹ تنها ۱۰٬۲۳۹ نفر خود را با نام «تات» شناساندند <ref>Результаты переписи населения в Азербайджанской ССР (۱۹۸۹ г.) </ref>. در سال ۲۰۰۵ بدنبال بررسی انجام شده در شماری از روستاهای شهرستانهای قبه، شبران ([[دوه‌چی]])، [[شهرستان خیزی|خیزی]]، [[سیاه‌زن (شهر)|سیاه‌زن]] (Siyəzən/Siyazan)، [[شهرستان اسماعیللی|اسماعیللی]] و [[شهرستان شماخی|شماخی]]، پژوهشگران آمریکایی نشان دادند که ۱۵٬۵۵۳ تات در این مناطق زندگی میکنند.
 
برآیند موضوع اینکه، هیچ آگاهی روشنی در مورد تعداد راستین تاتی‌زبانان وجود ندارد، گرچه بی‌گمان نزدیک به چند هزار تاتی‌زبان بومی در روستاهای مناطق اشاره شده در بالا در جمهوری آذربایجان و همچنین چند روستا در جنوب [[داغستان]] زندگی میکنند.
 
== آمارهای رسمی جمهوری آذربایجان ==
دولت [[جمهوری آذربایجان]] در سال۱۹۹۹ میلادی، جمعیت تاتهای آذربایجان را ۱۰٬۹۲۲ نفر اعلام کرده‌است.<ref>http://unstats.un.org/unsd/demographic/products/dyb/dybcensus/V2_table4.xls</ref> اما تا قرن بیستم تعداد تاتزبانها بسیار بیشتر بود. برای نمونه آمار ۱۸۸۶، شمار تاتها را صد و بیست هزار نفر ذکر کرده‌است.<ref>“In the nineteenth century the Tats were settled in large homogeneous groups. The intensive processes of assimilation by the Turkic-speaking Azerbaijanis cut back the territory and numbers of the Tats. In ۱۸۸۶ they numbered more than ۱۲۰٬۰۰۰ in Azerbaijan and ۳٬۶۰۰ in Daghestan. According to the census of ۱۹۲۶ the number of Tats in Azerbaijan (despite the effect of natural increase) had dropped to ۲۸٬۵۰۰, although there were also ۳۸٬۳۰۰ “Azerbaijanis”with Tat as their native language.” (Natalia G. Volkova “Tats”in Encyclopedia of World Culture, Editor: David Publisher, New York: G.K. Hall, Prentice Hall International, ۱۹۹۱-۱۹۹۶).</ref>. پس از حکومت شوروی، در سال ۱۹۲۶، تعداد تاتها به ۲۸۵۰۰ تقلیل یافت<ref>“In the nineteenth century the Tats were settled in large homogeneous groups. The intensive processes of assimilation by the Turkic-speaking Azerbaijanis cut back the territory and numbers of the Tats. In ۱۸۸۶ they numbered more than ۱۲۰٬۰۰۰ in Azerbaijan and ۳٬۶۰۰ in Daghestan. According to the census of ۱۹۲۶ the number of Tats in Azerbaijan (despite the effect of natural increase) had dropped to ۲۸٬۵۰۰, although there were also ۳۸٬۳۰۰ “Azerbaijanis”with Tat as their native language.” (Natalia G. Volkova “Tats”in Encyclopedia of World Culture, Editor: David Publisher, New York: G.K. Hall, Prentice Hall International, ۱۹۹۱-۱۹۹۶).</ref>. بنابر نظر این منبع، تعداد تاتها بخاطر سیاست آسیمیله کاهش یافته‌است.در آمار سال ۱۹۷۹ شوروی نیز تعداد تاتها در کل جمهوری آذربایجان ۸۸۶۷ نفر عنوان شده‌است.<ref>[http://www.ethno-kavkaz.narod.ru/rnazerbaijan.html население азербайджана<!-- عنوان تصحیح شده توسط ربات -->]</ref> عباس قلیخان باکیخانوف(قرن نوزدهم) نیز به وجود شمار زیادی تات در «اطراف باکو» اشاره می‌کند او همچنین نام هشت روستای تات در [[داغستان]] را آورده‌است. <ref>Abbas Qoli Agha Bakikhanov, a ۱۹th century literary figure from the Caucasia mentions in his Golestan Iram large number of Tats in the area around Baku:There are eight villages in Tabarsaran which are: Jalqan, Rukan, Maqatir, Kamakh, Ridiyan, Homeydi, Mata'i, and Bilhadi. They are in the environs of a city that Anushiravan built near the wall of Darband. Its remains are still there. They speak the Tat language, which is one of the languages of Old Persia. It is clear that they are from the people of Fars and after its destruction they settled in those villages...The districts situated between the two cities of Shamakhi and Qodyal, which is now the city of Qobbeh, include Howz, Lahej, and Qoshunlu in Shirvan and Barmak, Sheshpareh and the lower part of Boduq in Qobbeh, and all the country of Baku, except six villages of Turkmen, speak Tat. it becomes apparent from this that they originate from Fars. (Floor, Willem. and Javadi, Hasan. i(۲۰۰۹), "The Heavenly Rose-Garden: A History of Shirvan & Daghestan by Abbas Qoli Aqa Bakikhanov, Mage Publishers, ۲۰۰۹) Original Persian: درصفحه ۱۸ کتاب مذکور آمده است: هشت قریه در [[طبرسران]] که جلقان و روکال و مقاطیر و کماخ و زیدیان و حمیدی و مطاعی و بیلحدی باشد، در حوالی شهری که انوشیروان در محل متصل به دربند تعمیر کرده بود و آثار آن هنوز معلوم است، زبان تات دارند. ایضاً”در صفحه ۱۹ کتاب یاد شده آمده است: محالات واقع در میان بلوکین شماخی و قدیال که حالا شهر قبه است، مثل حوض و لاهج و قشونلو در شیروان و برمک و شش پاره و پایین بدوق در قبه و تمام مملکت باکو به جز شش قریه ترکمن، همین زبان تات را دارند... قسم قربی مملکت قبه سوای قریه خنالق که ربانی علی‌حده دارد و ناحیه ی سموریه و کوره دو محال طبرسران که دره و احمدلو می‌باشند به اصطلاحات‌منطقه، زبان مخصوص دارند و اهالی ترک زبان را مغول می‌نامند. (Gulistan-i Iram, Baki Khanuf, “Gulistan-i Iram”, matn-i ilmi - intiqadi bi-sayy va ihtimam: Abd al-Karim Ali-zadah [va digaran],Bakku: Idarah-i intisharat-i Ilm, ۱۹۷۰.)</ref>. درصفحه ۱۸ کتاب مذکور آمده است: هشت قریه در طبرسران که جلقان و روکال و مقاطیر و کماخ و زیدیان و حمیدی و مطاعی و بیلحدی باشد، در حوالی شهری که انوشیروان در محل متصل به دربند تعمیر کرده بود و آثار آن هنوز معلوم است، زبان تات دارند. ایضاً”در صفحه ۱۹ کتاب یاد شده آمده است: محالات واقع در میان بلوکین‌شماخی و قدیال که حالا شهر قبه است، مثل حوض و لاهج و قشونلو در شیروان و برمک و شش پاره و پایین بدوق در قبه و تمام مملکت باکو سوای شش قریه ی تراکمه، همین‌زبان تات را دارند... قسم قربی مملکت قبه سوای قریه ی خنالق که ربانی علی‌حده دارد و ناحیه ی سموریه و کوره دو محال طبرسران که دره و احمدلو می‌باشند به اصطلاحات‌منطقه، زبان مخصوص دارند و اهالی ترک زبان را مغول می‌نامند<ref> گلستان-ارم - متن علمی - انتشارات علم (Gulistan-i Iram, Baki Khanuf, “Gulistan-i Iram”, matn-i ilmi - intiqadi bi-sayy va ihtimam: Abd al-Karim Ali-zadah [va digaran],Bakku: Idarah-i intisharat-i Ilm, ۱۹۷۰.)</ref>.
 
== خودشناسانندگی ِ تات‌ها ==
خط ۷۰:
== فرهنگ ==
در درازنای زمان، مهاجران بومی شدهٔ پارسی با دیگر تیره‌های پیرامون خود در قفقاز جنوبی برهم‌کنش انجام دادند، فرهنگ خود را سهیم شدند و همزمان برخی از عناصر فرهنگی دیگر قومها را فراستاندند. هنرهای چون فرشبافی، بافندگی دستی، ساخت فراورده‌های فلزی، منبت‌کاری و اندودکاری بسیار گسترش یافت. هنرهای تزیینی و مینیاتور هم خیلی معمول است <ref>Great Soviet Encyclopedia, vol. ۲۵ {{ru icon}}</ref>. فرهنگ زبانی تاتها بسیار پرمایه‌است. انواع [[شعر|چامه‌های]] مردمی چون رباعی، غزل و «بیت» گسترش یافته‌است. با بررسی چامه‌های شعرای پارسی‌گوی سده‌های میانه در قفقاز جنوبی (چون [[خاقانی]] و [[نظامی گنجوی|نظامی گنجه‌ای]]) برخی از آرنگه‌ای شناساننده و ویژهٔ زبان تاتی آشکار میشود<ref>شروانی، جمال خلیل. ''[[نزهت‌المجالس]]''. تصحیح و تحقیق [[محمدامین ریاحی]]. تهران، انتشارات علمی، چاپ دوم ۱۳۷۵.</ref>.
در پی همزیستی دیرباز تاتها و آذربایجانیهای ترک، آرنگهای مشترک فراوانی در زمینه‌های کشاورزی، خانه‌داری، و فرهنگ پدید آمده‌است. فولکلور امروزی آذربایجانی ظاهراً از پایهٔ فرهنگ ایرانی بالیده‌است <ref>Gruenberg A. L. Yazik severo-azerbayjanskikh tatov. Moscow, ۱۹۵۸. {{ru icon}} </ref>. پوشش سنتی بانوان تاتی دربرگیرندهٔ پیراهنی دراز، شلواری گشاد که در بیرون پوشیده میشود، لباس خطی باریک، لباس رویی ِ بدون دکمه، شال و جوراب ساقه بلند مراکشی است. پوشاک مردان شامل نیمتنهٔ [[چرکس|چرکسی]] و کلاه [[پوستین]] بلند می‌باشد. شمار بزرگی از تاتها در کوهها می‌زیند یا در بخش صنعت کار میکنند. همچنین گروه اجتماعی، فرهنگی و روشنفکر نیز پدید آمده‌است.
 
=== پیشه‌ها و معماری سنتی ===
خط ۷۹:
همچون سایر ایرانیان، تاتها [[زرتشتی]] بوده‌اند و پس از رفتن به زیر فرمان خلفای عربی، [[مسلمان]] شدند. امروزه تاتها بیشتر [[شیعه]] هستند و اقلیتی [[سنی]] مذهب هم وجود دارد. همچنین اقلیت [[یهودیان کوهی|یهودی قفقاز]] هنوز زبان رسمی بومیان قفقاز (یعنی فارسی که امروزه تاتی نامیده می‌شود) را میان خود نگاه داشته‌اند.
 
۱. تات‌های مسلمان، اعم از سنی و شیعه که در آبشوران، خیزین، دوه‌چی و نواحی دیگر زندگی می‌کنند.
 
۲. تات‌های کلیمی مذهب که خود را «داغ جوودی» یا «جوهوری» یعنی یهودی‌های کوهستانی می‌نامند و اکثراً در داغستان ساکن هستند.
خط ۸۸:
 
== تاتها و دیگر اقوام ==
زبان تاتی به گونه گسترده در شرق قفقاز جنوبی استفاده میشده‌است. این موضوع با این روش اثبات شده‌است که تا سدهٔ ۲۰ میلادی حتا از سوی گروهای نامسلمانی چون یهودیهای کوهنشین، بخشی از [[ارمنیان]] و [[اودیان]] نیز بکار میرفته‌است <ref>İsmayılov R. Azərbaycan tarixi {{az icon}}</ref>. این واقعیت مایهٔ این راستی‌انگاری شده‌است که یهودیان کوهی ِ تاتی‌زبان و تاتی‌زبانان [[ارمنیان|ارمنی]] (مسیحی) یک قوم هستند که دینهای نایکسان دارند.
 
=== تاتهاو یهودیهای قفقاز ===
خط ۱۰۵:
 
=== تاتها و مردم تاتی شمال-باختری ایران ===
از آغاز قرون وسطا نام «تاتی»، افزون بر قفقاز، در شمال-باختری ایران و در طول این دوره بر همهٔ زبانهای ایرانی به جز فارسی و کردی گذاشته شد. هم اکنون نام ایرانی «تاتی» علاوه بر «[[زبان تاتی قفقاز]]» که نزدیک به زبان فارسی است، برای گروه ویژهٔ دیگری از گویشهای شمال باختری ایرانی با نام یکسان [[زبان تاتی]] هم بکار میرود. این زبان شامل تعداد زیادی گویش یا لهجه‌است که برای نمونه میتوان از گویشهای چالی، [[زبان کیلیتی|کیلیتی]]، Danesfani، Hiaraji، Hoznini، Esfarvarini، تاکستانی، سگزآبادی، ابراهیم آبادی, اشتهاردی, [[زبان خوئینی|خوئینی]]، کجالی، شاهرودی، هرزنی نام برد. این گروه زبانی هم در جنوب خاوری و هم جنوب باختری آذربایجان ایران، استان زنجان و در رامند و پیرامون شهر قزوین و سایر مناطق ایران و [[نخجوان]] رایج بوده یا است <ref>A. Akopian. Ustnie istorii tatoyazichnikh armyan o sobitiyakh nachala ۲۰ veka. {{ru icon}}</ref>، <ref name=stilo>Stilo, D. L. ۱۹۹۴. Phonological systems in contact in Iran and Transcaucasia. In ''Persian studies in North America: Studies in Honor of Mohammad Ali Jazayery'' By Muhammed Ali Jaza'iri, Mehdi Marashi, Mohammad Ali: Festschrift Jazayery, Published by Ibex Publishers, Inc., p. ۹۰. ISBN ۰-۹۳۶۳۴۷-۳۵-X, ISBN ۹۷۸-۰-۹۳۶۳۴۷-۳۵-۶</ref>. این گویشها با [[زبان تالشی]] پیوند دارند و آنها را از تبار [[زبان آذری|زبان آذری قدیم]] میدانند. کاربرد یک نام برای این دو زبان ِ جدای ایرانی باعث این پندار بیهوده در برخی منابع شده که تاتهای قفقاز در ایران نیز زندگی میکنند. این منابع دچار تعدادی برآمد اشتباه در نسبت دادن تاتهای قفقاز به تاتهای ایران شده‌اند.
 
== جستارهای وابسته ==
خط ۱۲۵:
* John M. Clifton, Gabriela Deckinga, Laura Lucht, Calvin Tiessen. Sociolinguistic Situation of the Tat and Mountain Jews in Azerbaijan, ۲۰۰۵ г.
{{پانویس}}{{پایان کوچک}}
 
 
{{مردمان ایرانی‌تبار}}