شیوه روایت: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز ←‏سوم شخص دانای کل: تمیزکاری با استفاده از AWB
جز اصلاح نویسه نادرست با استفاده از AWB
خط ۱۱:
 
== زاویه دید ==
زاویه دید راوی، شخصیت روایت کننده داستان را مشخص می‌کند.<ref>{{cite book|editor=James McCracken|title=The Oxford English Dictionary |url=http://www.oed.com/|accessdate=October 16, 2011|edition=Online|year=2011|publisher=Oxford University Press}}</ref> به بیان روشن‌تر، زاویه روایت یعنی اینکه راوی کجا ایستاده و چقدر بر آدم‌ها، ماجرا و داستان تسلط دارد. بیرون آدم‌ها را می‌بیند یا درون آن‌ها را؟ چقدر؟<ref> روح‌الله مهدی پروعمرانی، ۱۳۸۶، انتشارات تیرگان، آموزش داستان‌نویسی، صفحه ۱۳۷، ISBN 978-964-5810-40-3</ref>
{{گفتاورد| شما هنگامی که یک صحنه از کتاب را می‌خوانید و یا آن را می‌نویسید، مثل یک دوربین روی شانه شخصیت و یا داخل سر شخصیت، او را تعقیب می‌کنید. شما به دنبال واکنش‌های او در یک موقعیت ویژه و یا عملکردهای مهم با جزئیات واضح هستید.|جنا بلوم|کار مؤلف، ۲۰۱۳<ref name=JennaBlum4>Jenna Blum, 2013, ''The Modern Scholar'' published by Recorded Books, ''The Author at Work: The Art of Writing Fiction'', Disk 1, Tracks 14-15, ISBN 978-1-4703-8437-1, “...like a camera on the character's shoulder... ”</ref>}}
 
خط ۱۹:
راوی اول شخص همیشه یکی از شخصیت‌های داستان است (خواه قهرمان اصلی باشد خواه نباشد). در این زاویه دید شخصیت عملی انجام می‌دهد، قضاوت می‌کند و نظرهایش را بیان می‌نماید و در نتیجه اجازه نمی‌دهد و به خوانندگان اجازه نمی‌دهد افکار و احساسات دیگر شخصیت‌ها را درک کند و یا ادراکش به اندازه ادراک راوی است. ما از شخصیت‌ها و رویدادها از طریق مشاهدات و اطلاعات راوی آگاه می‌شویم.<ref>{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی = رنجبر چقاکبودی| نام = وحید| پیوند نویسنده = وحید رنجبر چقاکبودی| عنوان = راوی| ترجمه = | جلد = | سال = ۱۳۸۹| ناشر = باغ‌نی|مکان = کرمانشاه| شابک = 978-964-2699-38-4| صفحه = | پیوند = | تاریخ بازبینی = {{جا:تاریخ}}}}</ref>
در بعضی مواقع اطلاعاتی را بر پایه تجارب خود به خوانند ارائه می‌کند. این وظیفه خواننده است تا تشخیص دهد چه چیزی امکان دارد برای شخصیت راوی اتفاق افتاده باشد.
برخی از رمان‌هایی که از اول شخص مفرد استفاده می‌کنند از این قرارند: [[خورشید همچنان می‌دمد]] از [[ارنست همینگوی]]،<ref name="خورشید همچنان می‌دمد">{{یادکرد|نویسنده = همینگوی، ارنست|ترجمه =همایون حنیفه وند مقدم|عنوان = خورشید همچنان می‌دمد|چاپ = اول|ناشر = سرنا|شهر = تهران|تاریخ = پاییز ۱۳۶۲}}</ref> [[زوربای یونانی]] از [[نیکوس کازانتزاکیس]]،<ref name="زوربای یونانی">{{یادکرد|نویسنده = کازانتزاکیس|ترجمه = محمد قاضی|عنوان = زوربای یونانی|چاپ = سوم|ناشر = خوارزمی|شهر = تهران|تاریخ = اردیبهشت ۱۳۸۹،ISBN 978-964-487-118-4}}</ref> [[عقاید یک دلقک]] از [[هاینریش بل]]،<ref name="عقاید یک دلقک">{{یادکرد|نویسنده = بل، هاینریش|ترجمه = محمد اسماعیل‌زاده|عنوان = عقاید یک دلقک|چاپ = هجدهم|ناشر = چشمه|شهر = تهران|تاریخ = بهار ۱۳۹۱،ISBN 978-964-5571-76-2}}</ref> [[سمفونی مردگان]] از [[عباس معروفی]]<ref name="سمفونی مردگان">{{یادکرد|نویسنده = معروفی، عباس|عنوان = سمفونی مردگان|چاپ = بیستم|ناشر = گردون|شهر = تهران|تاریخ = ۱۳۸۶}}</ref> و [[چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم]] از [[زویا پیرزاد]].<ref name="چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم">{{یادکرد|نویسنده = پیرزاد، زویا|عنوان = چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم|چاپ = سی و هفتم|ناشر = نشر مرکز|شهر = تهران|تاریخ = ۱۳۸۹،ISBN 978-964-305-656-8}}</ref> روایت اول شخص مفرد در داستان‌های کوتاه [[دیوار]] از [[ژان پل سارتر]]،<ref name="بهترین داستان‌های جهان ۴">{{یادکرد|ترجمه= گلشیری، احمد|عنوان = بهترین داستان‌های جهان - جلد چهارم|چاپ = دوم|ناشر = عصر داستان|شهر = تهران|تاریخ =بهار ۱۳۹۳،ISBN 978-600-92904-4-4}}</ref> [[یکی بود یکی نبود]] از [[نادین گوردیمر]]،<ref name="بهترین داستان‌های جهان ۵">{{یادکرد|ترجمه = گلشیری، احمد|عنوان = بهترین داستان‌های جهان - جلد پنجم|چاپ = دوم|ناشر = عصر داستان|شهر = تهران|تاریخ = بهار ۱۳۹۳،ISBN 978-600-92904-5-1}}</ref> [[ملکه عروسی]] از [[کارلوس فوئنتس]]،<ref name="بهترین داستان‌های جهان ۵">< /ref> [[سه قطره خون]] از [[صادق هدایت]]،<ref name="داستان کوتاه در ایران۲">{{یادکرد|نویسنده = پاینده، حسین|عنوان = داستان کوتاه در ایران - جلد دوم (داستان‌های مدرن)|چاپ = دوم|ناشر = آریابان|شهر = تهران|تاریخ = ۱۳۹۱،ISBN 978-964-448-446-9}}</ref> [[درخت گلابی]] از [[گلی ترقی]]<ref name="داستان کوتاه در ایران۲">< /ref> و [[نقش بندان]] از [[هوشنگ گلشیری]]<ref name="داستان کوتاه در ایران۲">< /ref> نیز استفاده شده است.
{{گفتاورد|دیروز بود که اتاقم را جدا کردند. آیا همان طوری که ناظم وعده داد من حالا به کلی معالجه شده‌ام و هفته دیگر آزاد خواهم شد؟ آیا ناخوش بوده‌ام؟|صادق هدایت|سه قطره خون<ref name="داستان کوتاه در ایران۲">< /ref>}}
برخی رمان‌ها و داستان‌ها نیز به صورت اول شخص جمع یعنی مای راوی بیان می‌گردد. [[بیست و شش مرد و یک دختر]] اثر [[ماکسیم گورکی]]، [[یک رز برای امیلی]] اثر [[ویلیام فاکنر]]،<ref>{{cite news|url=http://query.nytimes.com/gst/fullpage.html?res=9F01E3DF1538F93BA25757C0A9629C8B63|title=We the Characters|publisher=[[The New York Times|nytimes.com]]|accessdate=2007-02-25|date=April 18, 2004 | first=Laura | last=Miller}}</ref>
[[خروس (کتاب)|خروس]] از [[ابراهیم گلستان]]<ref name="شکوفا">{{یادکرد|نویسنده = گلستان، ابراهیم|عنوان = خروس|ناشر= اختران|چاپ= اول|تاریخ=۱۳۷۴|‎ISBN‌ISBN 964-7514-70-0}}</ref> و [[فتحنامه مغان]] اثر [[هوشنگ گلشیری]]<ref name="نیمه تاریک ماه">{{یادکرد|نویسنده = گلشیری، هوشنگ|عنوان = نیمه تاریک ماه|چاپ = اول|ناشر = نیلوفر|شهر = تهران|تاریخ = ۱۳۸۰،ISBN 964-468-121-6}}</ref>
{{گفتاورد|بالاخره ما هم شروع کردیم. شیشه‌های سینماها قبلاً شکسته شده بود. یکی دو سنگ که انداخته بودند، شیشه‌های قدی ریخته بود پایین. نئون سردرها را بعداً که چیز دندان گیری پیدا نمی‌شد شکستیم.|هوشنگ گلشیری|فتحنامه مغان<ref name="نیمه تاریک ماه">< /ref>}}
راوی می‌تواند قهرمان اصلی باشد (مانند گالیور در [[سفرهای گالیور]]) و یا کسی که محرم اسرار اعمال و افکار قهرمان اصلی است (مانند دکتر واتسون در [[شرلوک هلمز]]) و یا یک شخص فرعی که نقش پررنگی ندارد (مانند نیک کاراوی در [[گتسبی بزرگ]]). راوی می‌تواند به در یک یا چند مورد با حذف، دیگر راویت‌ها را نقل کند. به این روش «قاب راوی‌ها» می‌گویند. به طور مثال، آقای لاک وود در [[بلندی‌های بادگیر]] و یا راوی بی نام [[دل تاریکی]] اثر [[جوزف کنراد]]. یک نویسنده ماهر روایت‌های انحرافی را برای خود انتخاب می‌کند تا همراه شخصیت راوی باشد. به طور مثال، در مثال فوق‌الذکر آقای لاک وود کاملاً ساده است و در واقع به نظر می‌رسد بی اطلاع است. به طور همزمان داستان ترکیبی از شایعات، تجربیات و قصه می‌شود. بدین ترتیب آقای لاک وود یک راوی نامعتبر است و عمدتاً سعی می‌کند تعلیق ایجاد کند و خواننده را گیج کند و نهایتاً بلندی‌های بادگیر را مانند گزارشی تفسیری ارائه می‌دهد.
دیگر شخصیت‌های روایت تا حد زیادی از دید خواننده نسبت به حوادث و چگونگی آن دارد که خواسته یا ناخواسته راه‌های زیادی را به وجود می‌آورد. ضعف‌ها و خطاهای شخصیت، مانند تأخیر، بزدلی یا فساد ممکن است باعث شود در مواقع حساس راوی ناخواسته نامعتبر و یا غایب به نظر بیاید. به ویژه رویدادهایی که راوی به صورت مبهم یا واضح در پس زمینه قرار می‌دهد. از آنجا که شخصیت‌های فرعی نیست باید مانند یک آدم عادی تعریف شوند و جز هیچ گروهی نباشند و هیچ ضعف جسمانی مانند ضعیفی چشم و یا فلجی نداشته باشند. راوی بدخواه و بی‌ثبات می‌تواند به خواننده دروغ نیز بگوید. در [[خود زندگینامه]]‌ها راوی اول شخص یکی از شخصیت‌های مؤلف است (با میزان دقت متفاوت) و همچنان با مؤلف تفاوت دارد و باید مانند دیگر شخصیت‌ها و دیگر راویان اول شخص رفتار کند. به طور مثال [[خاطرات بسکتبال]] از [[جیم کرول]] و [[زمان لرزه]] از [[کرت وانه‌گت|کورت ونه گات]] از این دسته آثار هستند. در برخی موارد راوی در حال نگارش کتاب است، بنابراین او بیشترین قدرت و دانش نویسنده را دارد مانند [[نام گل سرخ]] از [[اومبرتو اکو]] و [[ماجرای عجیب سگی]] از [[مارک هادون]].
خط ۲۹:
 
=== دوم شخص ===
در روایت دوم شخص یا توی راوی، راوی مستقیماً مخاطبانش را مورد خطاب قرار می‌دهد. به همین علت به این روش زاویه روایت خطابی نیز می‌گویند. این شیوه خواننده را به عنوان یکی از شخصیت‌ها وارد متن می‌کند و همین باعث می‌شود تا خواننده خود را در ساخت ماجرا شریک و سهیم بداند.<ref name="آموزش داستان نویسی">{{یادکرد|نویسنده = مهدی پورعمرانی، روح‌الله|عنوان = آموزش داستان‌نویسی|چاپ = اول|ناشر = تیرگان|شهر = تهران|تاریخ = ۱۳۸۶،ISBN 978-964-5810-40-3}}</ref> راوی ترجیح می‌دهد به جای ضمیر «او» از ضمیر «تو» استفاده کند تا بیگانگی از وقایع اتفاق افتاده، فاصله احساسی یا کنایی کمتر حس شود. لوری مور و جنوت دیاز از این روش در داستان‌های کوتاهشان استفاده کرده‌اند. در ایران نیز هر چند به ندرت اما در داستان‌های معاصر دیده می‌شود. داستان‌های کوتاه «بید، دریاچه، قو» اثر [[حسن عالی زاده]]، «کینه کشی» اثر [[محمود گلابدره‌ای]]، «اگر این دست...» اثر [[مهدی سحابی]] و «پاگرد سوم» اثر [[یارعلی پورمقدم]]<ref name="آموزش داستان نویسی">< /ref> و رمان [[شاه بی شین]] از [[محمدکاظم مزینانی]] از این دسته آثار است.
{{گفتاورد|معده ات بدجوری ترش کرده. وای که این دانشجوها چقدر آزارت می‌دهند! هروقت به یاد آن‌ها می‌افتی، متأثر و غمگین می‌شوی و حال بدی پیدا می‌کنی. یادت باشد قبل رفتن به سر قرار، قرص ضد نفخ و ترشا بخوری|محمدکاظم مزینانی|شاه بی شین، صفحه ۱۶۱<ref name="شاه بی شین">{{یادکرد|نویسنده = مزینانی، محمدکاظم|عنوان = شاه با شین|چاپ = اول|ناشر = سوره مهر|شهر = تهران|تاریخ = ۱۳۸۹،ISBN 978-964-506-926-9}}</ref>}}
شاید معروف‌ترین مثال راوی دوم شخص در دنیای ادبیات، رمان [[چراغ‌های روشن، شهر بزرگ]] اثر [[جان مک لنرنی]] است که راوی دوم شخص در حال مشاهده زندگی خارج از کنترل خود و ناتوانی او در مقابله با آسیب هاست.
خط ۳۷:
روایت سوم شخص یا اوی راوی انعطاف پذیرترین نوع برای مؤلف است و بنابراین معمول‌ترین شیوه روایت در ادبیات محسوب می‌گردد. در روایت سوم شخص، راوی همیشه شخصیت‌های داستان را با «او» یا «آنها» خطاب می‌کند و هیچگاه از «من»، «ما»، «تو» یا «شما» استفاده نمی‌کند. در روایت سوم شخص، راوی یا [[موجودیت]] مشخصی ندارد یا کسی است که داستان را منتقل می‌کند و هیچ‌کدام از شخصیت‌های داستان نیست.<ref name="Ricoeur1990">{{cite book|author=Paul Ricoeur|title=Time and Narrative|url=http://books.google.com/books?id=vjBw9NuSkuEC&pg=PA89|date=15 September 1990|publisher=University of Chicago Press|isbn=978-0-226-71334-2|pages=89–}}</ref>
راوی سوم شخص یا وجود ندارد، یا در صورت وجود قهرمان اصلی نیست و داستان دربارهٔ شخص دیگری است و دربارهٔ زندگی خود راوی نمی‌باشد. این شیوه با چشم‌انداز '''او''' روایت می‌گردد.<ref>[http://signbook.persiangig.com/document/literature/theory/raavi1.pdf Ranjbar Vahid. ''The Narrator'', Iran:Baqney 2011]</ref>
راوی سوم شخص به دو نوع طبقه‌بندی می‌شود. نوع اول ذهنی یا عینی بودن آن. در راوی سوم شخص ذهنی(Subjective)، راوی افکار و احساسات یک یا چند شخصیت را توصیف می‌کند اما در راوی سوم شخص عینی (Objective) راوی تنها مشاهدات را توصیف می‌کند و افکار و احساسات هیچ‌کدام از شخصیت‌ها را شرح نمی‌دهد. نوع دوم دانای کل یا دانای محدود بودن آن است که میزان آگاهی راوی را نشان می‌دهد. راوی سوم شخص دانای کل (Omniscient) از تمام اتفاقات، شخصیت‌ها، مردم و زمان‌ها که شامل افکار تمام شخصیت‌ها هم می‌شود، آگاه است. امّا راوی سوم شخص با دانایی محدود (Limited)، متضاد دانای کل است. او می‌تواند از تمام چیزها را دربارهٔ یکی از شخصیت‌ها و تمام قطعات افکار او را بداند، امّا آگاهی او به همین شخصیت محدود می‌شود و این یعنی این که راوی نمی‌تواند چیزهای ناشناخته برای شخصیت متمرکز را توصیف کند. آثار بسیاری چون [[جنگ و صلح]] اثر [[لئو تولستوی]]،<ref name="جنگ و صلح">{{یادکرد|نویسنده = تولستوی، لئون|ترجمه=[[سروش حبیبی]]|عنوان = جنگ و صلح|چاپ =هشتم |ناشر = نیلوفر|شهر = تهران|تاریخ= ۱۳۹۲،ISBN 978-964-448-412-4}}</ref> [[جنایت و مکافات]] اثر [[داستایوفسکی]]،<ref name="جنایات و مکافات">{{یادکرد|نویسنده =داستایوفسکی، فئودور|ترجمه=[[مهری آهی]]|عنوان = جنایات و مکافات|چاپ = نهم|ناشر =خوارزمی|شهر = تهران|تاریخ = بهمن ۱۳۹۱،ISBN 978-964-487-002-6}}</ref> [[کوری (رمان)|کوری]] اثر [[ژوزه ساراماگو]]،<ref name="کوری">{{یادکرد|نویسنده = ساراماگو، ژوزه|ترجمه= [[عاطفه اسلامیان]]|عنوان = کوری|چاپ = دوم|ناشر = نگارستان کتاب|شهر = تهران|تاریخ = ۱۳۸۶،ISBN 978-964-8155-38-9}}</ref> [[صد سال تنهایی]] اثر [[گابریل گارسیا مارکز]]،<ref name="صد سال تنهایی">{{یادکرد|نویسنده = گارسیا مارکز، گابریل|ترجمه= [[کیومرث پارسای]]|عنوان = |چاپ = بیست و سوم|ناشر = آریابان|شهر = تهران|تاریخ = فروردین ۹۳،ISBN 978-964-7196-22-9}}</ref> [[خانواده تیبو]] اثر [[روژه مارتن دوگار]]،<ref name="خانواده تیبو">{{یادکرد|نویسنده = مارتن دوگار، روژه|ترجمه= [[ابوالحسن نجفی]]|عنوان = خانواده تیبو|چاپ = ششم|ناشر = نیلوفر|شهر = تهران|تاریخ = بهار ۱۳۹۳،ISBN 964-448-069-4}}</ref> [[دن آرام]] اثر [[میخائیل شولوخف|میخائیل شولوخوف]]،<ref name="دن آرام">{{یادکرد|نویسنده = شولوخوف|ترجمه= [[احمد شاملو]]|عنوان = دن آرام|چاپ = پنجم|ناشر = مازیار|شهر = تهران|تاریخ =۱۳۹۱ ،ISBN 964-5676-26-6}}</ref> [[ژان کریستف]] اثر [[رومن رولان]]،<ref name="ژان کریستف">{{یادکرد|نویسنده = رولان، رومن|ترجمه= [[محمد مجلسی]]|عنوان = ژان کریستف|چاپ = سوم|ناشر=نشر دنیای نو |شهر =تهران |تاریخ =۱۳۹۲ ،ISBN 978-964-8263-67-1}}</ref> [[بینوایان]] اثر [[ویکتور هوگو]]،<ref name="بینوایان">{{یادکرد|نویسنده = هوگو، ویکتور|ترجمه= [[حسینقلی مستعان]]|عنوان = بینوایان|چاپ = بیست و چهارم|ناشر = امیرکبیر|شهر = تهران|تاریخ = ۱۳۹۲،ISBN 978-964-00-0418-0}}</ref> [[کلیدر]] اثر [[محمود دولت‌آبادی]]،<ref name="کلیدر">{{یادکرد|نویسنده = دولت‌آبادی، محمود|عنوان = کلیدر|چاپ = بیست و چهارم|ناشر = فرهنگ معاصر|شهر = تهران|تاریخ = ۱۳۹۱،ISBN 978-964-8697-60-1}}</ref>[[شوهر آهو خانم]] اثر [[محمدعلی افغانی]]،<ref name="شوهر آهو خانم">{{یادکرد|نویسنده =افغانی، محمدعلی |عنوان = شوهر آهو خانم|چاپ = دوازدهم |ناشر = جاویدان|شهر = تهران|تاریخ = ۱۳۷۷،ISBN 978-964-5732-53-2}}</ref> [[آتش بدون دود]] اثر [[نادر ابراهیمی]]<ref name="آتش بدون دود">{{یادکرد|نویسنده = ابراهیمی، نادر|عنوان = آتش بدون دود|چاپ = دهم|ناشر = روزبهان|شهر = تهران|تاریخ = پاییز ۱۳۹۱،ISBN 978-964-5529-29-8}}</ref> و [[سووشون]] اثر [[سیمین دانشور]]<ref name="سووشون">{{یادکرد|نویسنده = دانشور، سیمین|عنوان = سووشون|چاپ = دوم|ناشر = خوارزمی|شهر = تهران|تاریخ = خرداد ۱۳۴۹}}</ref> از یکی از انواع راوی سوم شخص استفاده می‌کند.
{{گفتاورد|اهل خراسان مردم کرد بسیار دیده‌اند. بسا که این دو قوم با یکدیگر در خورده بوده‌اند؛ خوشایند و ناخوشایند. اما اینکه چرا چنین چشمهاشان به مارال خیره مانده بود، خود هم نمی‌دانستند. مارال، دختر کرد دهنهٔ اسب سیاهش را به شانه انداخته بود، گردنش را سخت و راست گرفته بود و با گامهای بلند، خوددار و آرام رو به نظمیه می‌رفت.|محمود دولت‌آبادی|کلیدر، جلد اول<ref name="کلیدر">< /ref>}}
این شیوه روایت در داستان‌های رئالیستی و ناتورالیستی، شیوه غالب است. حسین پاینده می‌گوید:
{{گفتاورد|استفاده از راوی سوم شخصی که صدای شخصیت‌ها را تابعی از صدای خود می‌کند، در بسیاری از داستان‌های رئالیستی رواج دارد. دیدگاه دانای کل و همچنین شکل‌های تعدیل شده‌ای از روایتگری سوم شخص دانای کل در داستان‌های رئالیستی نویسندگان ایرانی به کرّات به کار گرفته شده‌اند. یکی از این شکل‌های تعدیل شده، عبارت است از کاربرد نظرگاه دانای کل برای توصیف و نه ارزیابی و داوری. به سخن دیگر، راوی سوم شخص دانای کلی که در داستان‌های رئالیستی روایت داستان را به عهده دارد، از دانایی خود راجع به پیشینهٔ رویدادها یا گذشتهٔ شخصیت‌ها یا احساسات و اعتقادات درونی آن‌ها، معمولاً به منظور دادن اطلاعات به خواننده استفاده می‌کند و می‌کوشد تا نظری غایی دربارهٔ وضعیت پیش آمده ندهد و در خصوص درستی یا نادرستی رفتار شخصیت‌ها داوری نکند. در شکل تعدیل شده دیگری از زاویه دید سوم شخص دانای کل (که نمونه‌هایش را در معدود داستان‌های کوتاه محمود دولت‌آبادی می‌توان دید)، دانایی راوی محدود به ذهن شخصیت اصلی است و صرفاً افکار او را به خواننده بازمی گوید، یا گاه به رویدادهای قبلی داستان (رویدادهای رخ داده پیش از آغاز داستان) اشاره می‌کند.|حسین پاینده|داستان کوتاه در ایران - جلد اول،<ref name="۲">{{یادکرد|نویسنده = پاینده، حسین|عنوان = داستان کوتاه در ایران - جلد اول (داستان‌های رئالیستی و ناتورالیستی)|چاپ = دوم|ناشر=نیلوفر |شهر =تهران |تاریخ =پاییز ۱۳۹۱ ،ISBN 978-964-448-445-2}}</ref>}}
خط ۵۱:
=== سیلان آگاهی ===
{{اصلی|سیال ذهن (ادبیات)}}
[[سیال ذهن (ادبیات)|سیلان آگاهی]] یا سیلان ذهن با بازنمایی فرایند تفکر - با استفاده از اعمال ساده و متضاد و واژه‌های محاوره شخصیت راوی- به راوی چشم‌اندازی می‌دهد که معمولاً اول شخص است. اغلب تک گویی درونی و خواسته‌ها و انگیزه‌های باطنی مانند تکه‌های ناقص افکار می‌مانند که برای خواننده بیان می‌شود و الزامی نیست تا دیگر شخصیت‌ها نیز بشنوند. به طور مثال احساسات گوناگون در [[خشم و هیاهو]] و [[گور به گور]] اثر ویلیام فاکنر، افکار تکه‌تکه شده شخصیت «آفرد» در رمان [[قصه کلفت|سرگذشت ندیمه]] اثر مارگارت آتوود، یا آهنگ [[حماسه کولی]] اثر گروه [[کوئین]] که راوی از تجربیات کابوس مانند خود بهره می‌برد. رمان [[اولیس (رمان)|اولیس]] اثر [[جیمز جویس]] نمونه کامل سیلان آگاهی است. در فارسی نیز [[سمفونی مردگان]]<ref name="سمفونی مردگان">< /ref> و همچنین [[پیکر فرهاد]]،<ref name="پیکر فرهاد">{{یادکرد|نویسنده = معروفی، عباس|عنوان = پیکر فرهاد|چاپ = سوم|ناشر=ققنوس |شهر =تهران |تاریخ = ۱۳۸۲،ISBN 964-311-397-3}}</ref> اثر [[عباس معروفی]] از نمونه‌های سیلان آگاهی است.
 
=== صدای شخصیت ===
خط ۹۱:
=== زمان حال ===
رویدادهای پیرنگ طوری توصیف می‌شود که گویی در زمان حال اتفاق می‌افتد. در زبان انگلیسی به این زمان «حال تاریخی» نیز می‌گویند که در روایت‌های گفتگویی متداول است تا در متون ادبی. یکی از مثال‌های اخیر نوشته شده در زمان حال [[سه‌گانه عطش مبارزه]] اثر [[سوزان کالینز]] است.
{{گفتاورد|احساس می‌کنی داری به بلوغ می‌رسی؛ رشد می‌کنی. گفتن این حرف‌ها به پدرت هیچ فایده‌ای ندارد. اما فکر کردن به چنین موضوعاتی باعث می‌شود شاید باعث شود تا در دوران پادشاهی تو، چنین حوادثی اتفاق نیفتد.|شاه بی شین|محمدکاظم مزینانی<ref name="شاه بی شین">< /ref>}}
 
=== زمان آینده ===
خط ۱۱۹:
{{ادبیات داستانی}}
{{روایت}}
 
[[رده:ادبیات]]
[[رده:ادبیات داستانی]]