گنوسیسم: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Hamid Hassani (بحث | مشارکت‌ها)
جز اصلاح نویسه نادرست با استفاده از AWB
خط ۱:
{{گنوسی}}
 
'''گنوستیسیزم''' (به انگلیسی "gnostikos"، به عربی "الغنوصیة‎الغنوصیة‌")، مذهبی است که در قرن دوم میلادی در کشور روم توسعه یافت. ''گنوستیک‌ها'' به [[ثنویت]] اعتقاد داشتند اما میان ثنویت [[مزدایی]] و دو پرستی گنوستیک‌ها فرق وجود دارد. بنابر اعتقاد مزدیسنان هر یک از دو عالم مذکور هم معنوی است و هم مادی ولی گنوستیک‌ها بالعکس عالم روح را عین عالم نور و جهان ماده را عین جهان ظلمت می‌دانستند. نتیجه این قسم اعتقادات نسبت به عالم این شد که بدبینی به اصل خلقت رواج گرفت و پیروان این فکر به زهد و ترک مایل شدند. بی شک قبل از قرن دوم میلادی نیز هم افکار گنوستیکی وجود داشته‌است زیرا که در میان یهودیان [[اسکندریه]] هم این افکار رایج بوده‌است. از قرن دوم به بعد گنوستیک‌ها برای تأیید اقوال خویش به کتب مقدس عیسوی استناد می‌جستند. مسلک [[بازیلید]]، مسلک [[والنتین (گنوسی)|والانتن]]، و مسلکی که [[مرقیون]] و تصوفی که [[اوفیت|اوفیت‌ها]]، [[ناسن|ناسن‌ها]] و [[الکزائیت|الکزائیت‌ها]] آورده‌اند از انواع فرقه‌های گنوستیک هستند. این فرقه‌ها در عقاید و رسوم مذهبی باهم اختلاف دارند ولی با این وجود خط فکری مشترکی در تمامی آنها به چشم می‌خورد.<ref>{{پک|کریستن سن|۱۳۶۷|ک=ایران در زمان ساسانیان|ص=۵۷}}</ref>
 
بنابر قول گنوستیک‌ها خدا در ماوراء عالم محسوس و حتی در آنسوی جهان معقول است. او پدری است که از نام و نشان و گمان برتر است و فکر بشری را به دامن کبریای او دسترس نیست. جهان به واسطهٔ اشراقات دائمی که از ذات این خدای اصلی صادر می‌شود، بوجود می‌آید و مراتب این تجلیات نزولی است یعنی هر یک از اشراقات نسبت به ماقبل خود فرومایه‌تر است تا منتهی گردد به عالم مادی که آخرین اشراق و ناپاک‌ترین تجلیات است ولی در این جهان مادی شوقی هست که او را به مبداء الهی باز پس می‌کشاند. ماده یعنی عالم جسمانی منزلگاه شر است اما یک بارقهٔ الهی که در طبیعت انسان به ودیعه است. راه نجات را به او نشان می‌دهد و او را در حرکت صعودی که از میان افلاک می‌کند، دستگیری نموده، به عالم نور می‌رساند. این اعتقاد گنوستیک‌های متأخر راجع به اساس نظام جهان است. آنها انسان یا انسان نخست را وجودی نیم خدا می‌دانستند و ظاهراً این مفهوم را از اساطیر ایرانی ([[کیومرث]]) گرفته بودند. بعضی از گنوستیک‌ها انسان نخست را آدم دانسته‌اند و بعضی او را [[مسیح]] ازلی گفته‌اند و طایفه‌ای بر آن بودند که حقیقت انسان نخست در آدم حلول کرده و پس از آن به صورت [[مسیح]] ظاهر شده‌است. اوست نخستین مولود خدای بزرگ که در ماده نزول کرده و جان جهان محسوب است. او را نیم خدا و عقل و کلمه هم می‌گفتند. با ایجاد این انسان، قوس نزول در ماده شروع شده و بوسیلهٔ او نزاع و کوشش برای نجات صورت می‌گیرد اما نجات میسر نیست، مگر با عنایت الهی، از این جاست که در همهٔ کتاب‌های گنوستیک ظهور یک نفر رهاننده وعده داده شده‌است. همین اعتقاد بود که گنوستیک‌ها را پیرو دین [[مسیح]] کرد زیرا که منجی موعد را [[عیسی مسیح]] دانسته‌اند.<ref>{{پک|کریستن سن|۱۳۶۷|ک=ایران در زمان ساسانیان|ص=۵۸}}</ref>
خط ۲۲:
{{نظام اعتقادی}}
{{فلسفه دین}}
 
[[رده:گنوستیک]]
[[رده:مخالفان تثلیث]]