گوتها: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
خط ۱۱:
در سال ۴۰۸ میلادی، بربرها عملاً به دروازههای اروپا رسیده بودند و آلاریک پادشاه گوتها سپاهیانش را از امپراتوری رم شرقی در مسیری غربی تا یونان و کوههای آلپ و سپس سراسر ایتالیا هدایت کرده بود.
در آن زمان گوتها رم، پایتخت روم غربی را محاصره کردند و تمام وسایل نقلیه ورودی و خروجی را زیر نظر گرفتند و بازرسی کردند.شهروندان رم نمیتوانستند کاری جز زندگی در حصار برج و باروهای شهر و انتظار کشیدن تا اقدام بعدی بربرها انجام دهند. آنها هیچ وسیلهای برای ارتباط گرفتن با دنیای خارج نداشتند و بدتر از آن اینکه ذخیره
بعضی از افراد حتی داستان مادرانی را به گوش خود شنیدند که بچههای خود را میکشتند و میخوردند.یک داستان دیگر که سر زبانها افتاد این بود که سرنا- خواهرزاده امپراتور فقید تئودوسیوس، بیوه استیلیکیو سردار رمی و مادر میانجی هونوریوس بچه- امپراتور رم غربی در خفا با آلاریک تبانی کرده بود که گوتها را به شهر رم راه دهد تا شهروندان رم را از دم تیغ بگذرانند و هلاک کنند.
این ادعا بر بنیان یک حقیقت استوار بودپدر شوهرش
نمایندگان رم جسورانه تن به خطر دادند و از شهر خارج شدند و با آلاریک دیدار کردند تا درباره خروج مسالمتآمیز آلاریک مذاکره کنند. درخواستهای آلاریک برای این منظور شامل مقادیری طلا، نقره و آزاد کردن تکتک بردههای بربر در داخل شهر رم میشد.
نمایندگان از او پرسیدند «تو برای ما چه برجا خواهی گذاشت؟» او در پاسخ گفت «جان شما را.» رمیها گرچه عملاً نمیتوانستند به درخواست او پاسخ مثبت دهند، اما از این معامله پا پس کشیدند.
|