لخمیان: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز ربات ردهٔ همسنگ (۲۶) +مرتب (۱۱ core): + رده:خانوادههای سیاسی لبنان |
جز تمیزکاری و اصلاح متن با استفاده از AWB |
||
خط ۴۳:
خاستگاه نخستینشان [[یمن]] بود و در سدههای [[سده ۲ (پیش از میلاد)|دوم]] و [[سده ۱ (پیش از میلاد)|یکم پیش از میلاد]] به سوی شمال [[عربستان]]، [[عراق]]، [[اسرائیل]] و [[سوریه]] کوچیدند. آنان در آغاز کیش بتپرستی داشتند، سپس [[مسیحی]] [[نسطوری]] شدند و پس از چیرگی مسلمانان دین [[اسلام]] را پذیرفتند. لخمیها پیرو [[ساسانیان]] بودند و دشمن آنها [[غسانیان]] یا بنی غسان، پیرو [[روم]] بودند.
ویرانههای [[حیره]] امروزه در ۳ کیلومتری جنوب [[کوفه]] و در کرانهٔ باختری [[فرات]] جایدارد.
== تاریخچه ==
طایفهٔ لخم از [[طایفه جذام]] مشتق شدهبود. آنها تبار خود را از سوی مادری به پادشاه افسانهای جذیمه ابرش میرساندند. رهبر نخستین لخمیان امرو قیس نام داشت و او نیز فرزند عمرو بن عدی بود. این عمرو قیس که در آرزوی برپایی پادشاهیای مستقل بود بسیاری از آبادیهای عرب را به چنگ آورد و به فراهم آوردن نیروی دریایی تا کرانههای [[بحرین]] پیشروی نمود. در آن زمان ایران در گیرودار جنگ درونی بود. پس عمرو قیس از این فرصت بهره برد و به کرانههای جنوبی [[ایران]] و [[فارس]] تاخت.
در [[۳۲۵ (میلادی)]] [[شاپور دوم]] شاه ساسانی برای گوشمالی ایشان با لشکری به حیره تاخت. عمرو از [[کنستانتیوس دوم]] امپراتور [[روم]] یاری خواست ولی درخواستش به جای نرسید و ایرانیان بر حیره دستیازیدند. شاپور دستور داد به پادافره تازش به پارس شانهٔ عربها را سوراخ کنند و از آن ریسمانی بگذرانند، این کار سبب شد تا عربها شاپور را ذوالاکتاف یا شانهسُنب بخوانند.
شاپور [[اوس بن قلام]] را بر حیره نشاند و دولت حیره را تابع ایران و سدی میان ایران و تازیان گذارد تا از تازشهای آیندهٔ این قوم به درون ایران پیشگیری کند. در ۳۳۰ میلادی اوس بن قلام در شورشی کشته شد و عمرو پسر عمرو قیس جای او را گرفت ولی لخمیان پیرو ساسانیان ماندند و در برابرشان [[غسانیان]] پیروی روم را داشتند و دشمن اینان بودند.
خط ۵۶:
[[پرونده:Kamal-ud-din Bihzad 001.jpg|بندانگشتی|راست|235px|ساخت کاخ خورنق، اثری از [[کمالالدین بهزاد]]]]
[[نعمان یکم]] شاه لخمی در روزگار [[یزدگرد یکم]] میزیستهاست. ساخت کاخ [[خورنق]] را از او میدانند. او مسیحی نبود ولی با مسیحیان به پیروی از یزدگرد به نرمی رفتار میکردهاست. پسر او نعمان از پشتیبانان [[بهرام گور]] در رسیدن به شاهی بود. او که پادشاهی نیرومند بود در جنگهای میان ایران و روم نیز به سود ایرانیان بسیار کوشید. منذر سوم دیگر شاه لخمی نیز پادشاهی شکوهمندی داشته و هم روزگار با قباد بودهاست. چون او دین [[مزدک]] را نپذیرفت، قباد حارث بن عمرو کندی را آیین [[مزدک]]ی را پذیرفته بود رابه پادشاهی [[حیره]] رسانید. او به پشتیبانی شاهنشاه ایران تا [[نجد|نجد عربستان]] پیشروی کرد و هر یک از پسرانش را به سالاری طایفهای از عرب رسانده بود ولی در روزگار [[انوشیروان]] دوباره طایفه لخمی بر سر کار حیره نشانده شدند.
با مرگ منذر سوم پسرش عمرو به امیری رسید. او را خودپسند و درشتخوی خواندهاند به دست کسی به نام عمرو بن کلثوم کشته میآید و پس از او برادرانش قابوس و منذر، یک چند به پادشاهی رسیدند.
لخمیها تا بطور تقریبی تا سال [[۶۰۲ (میلادی)|۶۰۲ میلادی]] (سال دقیق زندانی شدن و قتل [[نعمان سوم]] بدرستی مشخص نیست.) بر سر کار بودند، در این زمان [[خسرو پرویز]] بر [[نعمان سوم]] پسر منذر و ملقب به ابوقابوس واپسین شاه این دودمان بدگمان شد و او را کشت و به روایتی در زیر پای فیل افکند. دلیل این بدگمانی را برخی این نوشتهاند که او شکست خود از [[بهرام چوبین]] را قصور نعمان میدانست. برخی نیز پیروی نعمان از آیین [[نسطوری]] که مخالف با کیش همسر رومی خسرو بوده را موجب دسیسه برای کشتنش دانستهاند. از آن پس سرزمین زیر فرمان لخمیها، به طور مستقیم زیر نظر شاهنشاهی ایران کنترل میشد.
[[خسرو پرویز]] بعد از کشتن [[نعمان سوم]]، ایاس بن طائی را به جای وی والی [[حیره]] و تمامی ولایاتی کرد که به دست نعمان بود. ایاس قریب ۹ سال نظر به روایات با نظارت و همدستی یک نمایندهٔ ایرانی به نام [[نخورگان]] حکومت میکرد.<ref name="تقی زاده، ص ۱۴۷">تقی زاده، ص ۱۴۷</ref>
در سال [[۶۱۸ (میلادی)|۶۱۸ میلادی]] پس از ایاس یک حاکم ایرانی به اسم [[آزادبه]] قریب به ۱۷ سال تا سال [[۶۳۳ (میلادی)|۶۳۳ میلادی]] در آن خطه حکومت داشت. پسر [[نعمان سوم]] که منذر نام داشت و به منذر پنجم و غرور معروف شد، باز پس از چندی در سال ۱۱ هجری در موقع ارتداد قبائل عرب در [[بحرین]] سری بلند کرده و به ریاست عربهای مرتد انتخاب شد و چند ماهی امارت کرد ولی در [[جنگ جواثا]] یا یکی از جنگهای مقارن آن به دست مسلمین کشته شد و تسلطی در [[حیره]] نداشت.<ref
در [[سده ۷ (میلادی)|سدهٔ هفتم]] سرانجام عربهای مسلمان بر حیره دست یازیدند و شهر [[کوفه]] را در نزدیکی حیره برپاداشتند که به زودی جای آن شهر را گرفت. تاریخدانان یکی از دلیلهای سرنگونی ساسانیان را به دست عربها از میان برداشتن دولت حیره میدانند.
|