آتشگاه اصفهان: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز تمیزکاری و اصلاح متن با استفاده از AWB |
|||
خط ۴۵:
=== بافتِ بنا ===
بافتِ ساختمانیِ این مجموعه از لایههای خشتی است. میانِ دو ردیف خشت را هم یک لایه نازکِ نِی (که از رودخانه آورده میشده) قرار میدادند تا بر استحکامِ آن بیفزایند. پایههای بزرگ و خشتیِ بنا تقریباً از میانهٔ تپهٔ آتشگاه آغاز میشوند و در بالا به ستونهایی محکم و قابلِ اعتماد تبدیل میشدند که در گذشته اتاقهایی نیز بر رویِ آنها قرار داشتهاست. در برخی جاها نیز بقایایی از راه پلههایی منظم و کنده شده در دلِ سنگ بچشم میخورد که تا بالا ادامه داشتهاست اما امروزه از میان رفتهاند. در بالای تپه بنایی گِرد ساخته شده که میتوان آنرا نقطه نهاییِ [[معماری|معماریِ]] این بنا معرفی کرد. بر رویِ تپه، هیچ بنایی بلندتر از آن ساخته نشدهاست. این اتاق دارای هشت گوشهاست و در هر گوشه یک پنجره هم رو به بیرون دارد. گفته میشود [[موبد|موبدانِ]] [[زرتشتی]]، آتشِ مقدس را در درونِ این اتاق قرار میدادهاند.<ref name="ReferenceA" />
=== بازسازی در دوره پهلوی ===
خط ۵۵:
از ایرانیان، نخستین بار [[رشید شهمردان]] (که یک موبد پارسی ایرانی تبار بود) در ''کتاب پرستشگاه زرتشتیان''، ضمن برشمردن و توصیف اکثر آتشخانههای ایران، از پناه گرفتن [[اسماعیلیان]] اصفهان به آتشگاه در اواخر سدة پنجم هجری خبر میدهد.
«علیرضا جعفری زند» به سال ۱۳۸۱ خورشیدی مجموعهٔ گزارشها و بررسیهای خود دربارهٔ «اصفهان پیش از اسلام» را در قالب کتابی به همین نام منتشر مینماید. در این کتاب، بر کاربری مذهبی آتشگاه تأکید شده و با استناد به نتایج آزمایش سالیابی به روش کربن ۱۴، «آتشگاه» یک معبد ایلامی دانسته میشود که بعدها تبدیل به یک معبد مهری میگردد.<ref name="ReferenceA" />
«میترا آزاد» با تکمیل کردنِ گزارشِ موبد شهمردان در ذکر آتشخانههای ایران، و یاری گرفتن از مطالعات «دیتریش هوف» دربارهٔ گونه شناسی چهارتاقهای ساسانی فارس و نیز مطالعات «شیپ مان» در روند دگرگونی و توسعهٔ آتشکدهها، بنای استوانهای شکل فوقانی آن را از نظر دارا بودنِ پلان دایرهای شکل، با بنای موسوم به «آتشگاه چاهک» در استان قم مقایسه میکند.<ref name="ReferenceA" />
از آتشگاه اصفهان در متون کهن، به نام «دژ ماربین/مهرین» یاد شده و اشاراتی دربارهٔ شهرک باستانی «مهرین» رفته است. یافته شدن سفالهای گورتان و نامهای باستانی روستاهای ماربین، گواه بسندهای است بر وجود فرهنگ و تمدنی دیرسال در این بخش، که متأسفانه بسیار مورد بیتوجهی واقع شده است.
|