خدمت وظیفه عمومی: تفاوت میان نسخه‌ها

[نسخهٔ بررسی‌شده][نسخهٔ بررسی‌شده]
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Chyah (بحث | مشارکت‌ها)
مهرنگار (بحث | مشارکت‌ها)
جز ←‏جایگزینی با [[وپ:اشتباه|اشتباه‌یاب]]: مسأله⟸مسئله، ، سوال⟸سؤال، ، همچینین⟸هم‌چنین، ، تخیمن⟸تخمین، ، خظر⟸خطر، ، استقاده⟸استفاده، ، ان...
خط ۴۰:
بنابر نظر [[میشل فوکو]]، خدمت وظیفه عمومی یکی از تشکیلاتی است که توسط [[مؤسسه منظم|مؤسسات منظم]] شکل گرفته و مانند [[بیمارستان]]‌ها، [[مدرسه|مدارس]] و [[زندان]]‌ها است. همچنین [[لوئی آلتوسر]]، [[نیکولو ماکیاولی]] را جزو اولین تئوریسین‌های مدرنی می‌داند که در مورد ارتباط بین خدمت وظیفه عمومی و خلق یک ملت یا تقویت میهن‌پرستی فکر کرده است. ماکیاولی استفاده از سربازان مزدور و ارتش‌های حرفه‌ای که در آن زمان استان‌های [[ایتالیا]] را مورد تاخت و تاز قرار داده و آن‌ها را تقسیم کرده بودند خوار می‌شمرد.
 
اعزام سربازان وظیفه به جنگ‌های خارجی که به طور مستقیم امنیت کشور را به خظرخطر نمی‌اندازند از نظر سیاسی در حکومت‌های مردم‌سالار مورد منازعه قرار داشته است. برای نمونه در جریان [[جنگ جهانی اول]] بحث‌های تندی در [[کانادا]]، [[استرالیا]] و [[زلاند نو]] در رابطه با خدمت وظیفه عمومی در گرفت. کانادا در جریان جنگ جهانی دوم نیز گرفتار مشاجرات مشابهی شد. همچنین اعتراضات گسترده‌ای نیز در چندین کشور بر علیه استفاده از سربازان وظیفه در [[جنگ ویتنام]] در [[دهه ۱۹۶۰ (میلادی)|دهه ۶۰]] به پا شد.
 
هم‌اکنون کشورهایی که از زنان در خدمت وظیفه استفاده می‌کنند عبارتند از [[چین]]، [[کوبا]]، [[مصر]]، [[اریتره]]، [[اسرائیل]]، [[لیبی]]، [[مالزی]]، [[کره شمالی]]، [[پرو]] و [[تایوان]].<ref>[http://web.archive.org/web/20060629013227/http://www.cbc.ca/news/background/military-international/ اخبار CBS در عمق: خدمت سربازی در جهان (انگلیسی)]</ref><ref>[http://ethesis.helsinki.fi/julkaisut/eri/hecer/disc/106/theecono.pdf هزینه‌های اقتصادی و طمع سیاسی نسبت به خدمت وظیفه (انگلیسی)]</ref> در سال [[۲۰۰۲ (میلادی)|۲۰۰۲]] ([[۱۳۸۰]]) دولت [[سوئد]] از ارتش خواست امکان حضور اجباری زنان را در ارتش بسنجد. در جریان [[جنگ جهانی دوم]] زنان برای شرکت در [[ارتش بریتانیا|ارتش‌های بریتانیا]] و [[ارتش شوروی|شوروی]] فراخوانده شدند. [[ایالات متحده]] نیز در سدد استفاده از آن‌ها به عنوان [[پرستار]] در جنگ با [[ژاپن]] بود.<ref>{{یادکرد وب
خط ۵۴:
|تاریخ بازدید=2008-08-12}}</ref>
 
افراد زیادی در سال [[۱۹۸۱ (میلادی)|۱۹۸۱]] ([[۱۳۵۹]])در جریان پرونده روستکر بر علیه گولدبرگ شکایاتی را تنظیم کردند مبنی بر اینکه [[قانون خدمت نظامی انتخابی]] (SSS) شرط [[لزوم طی فرآیند حقوقی اشخاص]] از [[متمم پنجم قانون اساسی آمریکا]] را نقض می‌کند زیرا تنها از مردان برای ثبت‌نام در SSS درخواست کرده است و نه زنان. [[دادگاه عالی ایالات متحده]] نیز سرانجام این قانون را تأیید کرده و بیان داشت «بحث پیرامون ثبت‌نام زنان بر مبنای تساوی حقوق استوار است اما بنا بر قدرتی که قانون اساسی به [[کنگره آمریکا|کنگره]] داده است، این مجلس حق دارد به جای تساوی حقوق به مسألهمسئله نیازهای نظامی توجه کند.» <ref>[http://www.law.cornell.edu/supct/html/historics/USSC_CR_0453_0057_ZS.html پرونده روستکر علیه گولدبرگ]، مدرسه حقوق کورنل، بازیابی در ۲۶ دسامبر ۲۰۰۶.</ref>
 
== خودداری از خدمت سربازی به دلایل وجدانی ==
خط ۶۸:
یکی دیگر از روش‌هایی که در [[آمریکا]] در طول جنگ ویتنام برای فرار از خدمت وظیفه استفاده می‌شد عبور از مرز بود. مقصد این فراخوانده‌شدگان خدمت غالباً [[کانادا]]، [[مکزیک]] یا [[سوئد]] بود.
 
بسیاری از مردم، این فراریان را تحقیر کرده و آنان را ترسو می‌شمردند اما برخی نیز از آنان دفاع می‌کردند. در ایالات متحده به خصوص در اواخر جنگ ویتنام اعتراضات ضدجنگ و همچنین حمایت از فراریان از جنگ افزایش یافت زیرا نیروهای آمریکایی خسارات زیادی را متحمل شده بودند و دلایل و اهداف اصلی جنگ به سختی مورد سوالسؤال قرار گرفت.
 
اواخر دوران نظام وظیفه در ایالات متحده کوشش‌هایی انجام شد تا با تبدیل این نظام به یک نوع قرعه‌کشی آن را کمی عادلانه‌تر سازند. در این شیوه به هر یک از روزهای تقویم یک عدد تصادفی اختصاص می‌دادند. مردانی که عدد پایین‌تری با روز تولدشان مصادف می‌شد، برای مصاحبه احضار می‌شدند. اما به دلایلی که در بالا گفته شد این شیوه نیز کمکی به عادلانه‌تر شدن نظام وظیفه نکرد و در نهایت این نظام در سال [[۱۹۷۳ (میلادی)|۱۹۷۳]] ([[۱۳۵۱]]) به پایان رسید. امروزه از مردان آمریکایی که در سنین بین ۱۸ تا ۲۵ سال هستند درخواست می‌شود برای حضور در ارتش ثبت‌نام کنند. از زمان پایان جنگ ویتنام تا به حال هیچ فرمان فراخوانی در ایالات متحده داده نشده است.
خط ۲۹۸:
برخی گروه‌ها همچون آزادی‌خواهان، معتقدند از آن جایی که خدمت وظیفه عمومی اجباری است پس نوعی [[برده‌داری|بردگی]] به حساب می‌آید.<ref>[http://web.archive.org/web/20070927045409/http://www.butnowyouknow.com/the.draft.html خدمت وظیفه، آیا برده‌داری است؟], butnowyouknow.com (بایگانی شده از [http://www.ButNowYouKnow.com/the.draft.html اصل منبع] در تاریخ 2007-09-07).</ref> بنابر [[متمم سیزدهم قانون اساسی ایالات متحده]]، برده‌داری یا هر نوع خدمت غیر ارادی ممنوع است مگر اینکه بخشی از مجازات مجرمین باشد. در نتیجه گروه‌های مخالف، (دست کم در آمریکا) خدمت وظیفه را مخالف [[قانون اساسی]] و [[اخلاق]] می‌دانند. [[دادگاه عالی ایالات متحده]] در سال [[۱۹۱۸ (میلادی)|۱۹۱۸]] ([[۱۲۹۶]]) حکم داد که فراخوان خدمت سربازی که برای [[جنگ جهانی اول]] صادر شد، [[قانون اساسی آمریکا]] را نقض نکرده است. دادگاه این طور بیان داشت که یکی از اختیارات محدود دولت فدرال، فرمان فراخوان سربازان وظیفه است. تنها توضیحی که همراه متمم سیزدهم قانون اساسی آمریکا در این مورد انتشار یافت و بعدها نیز بسیار مورد انتقاد قرار گرفت به این شرح است:
 
:در پایان، از آن جا که ما نمی‌توانیم مشخص کنیم که تحمیل خدمت سربازی توسط دولت بر شهروندی که رفیع‌ترین افتخارش دفاع از حقوق و شرافت ملت در برابر جنگی است که عالی‌ترین نمایندگان کشورش آن را اعلام کرده‌اند، تا چه اندازه به عنوان یک خدمت غیرارادی در تضاد با ممنوعیت‌های قیدشده در متمم سیزدهم قانون اساسی تلقی می‌شود، اجباراً به این نتیجه می‌رسیم که بحث پیرامون این مسألهمسئله ناقض خود آن است.
 
در [[شوروی]] بسیاری از سربازان وظیفه آموزش‌های بسیار ابتدایی می‌دیدند و از آن‌ها در کارهای غیرنظامی مانند ساخت خانه‌های ییلاقی برای افسران و یا برداشت سیب‌زمینی از زمین‌های کشاورزی بدون دریافت هیچ دست‌مزدی، استفاده می‌شد.<ref>[[ویکتور سوفوروف]], ''[[The Liberators (Suvorov)|The Liberators]]'' ISBN 0-241-10675-3; Hamish Hamilton, 1981.</ref> این رویه باعث شد تا در نظام اقتصادی مبتنی بر برنامه‌ریزی دولت شوروی، انگیزه کافی برای برای تولید ماشین‌های [[خرمن‌کوب]] چندمنظوره (کمباین) در نظر گرفته نشود. با این وصف [[کشاورزی]] شوروی از فن‌آوری‌های مدرن عقب ماند.
خط ۳۱۸:
در نتیجه ارتش‌های دارای نیروی وظیفه بیشتر از ارتش‌های دارای نیروی داوطلب در معرض [[لغو دستور|خطر تمرد]] نیروهای خود قرار دارند. نیروهایی که ممکن است در موارد شدید [[شورش سربازان|بر علیه نیروهای خودی]] اقدام کنند.
 
مشکلات ناشی از بی‌نظمی زمانی وخیم‌تر می‌شوند که پرتوان‌ترین جوانان بر خلاف اراده خود مجبور به خدمت تحت فرماندهی افرادی شوند که به نظر آن‌ها هوش و استعداد کمی دارند و اینکه آن‌ها باید بی‌چون و چرا از این فرماندهان اطاعت کنند. این مسألهمسئله در [[دوران صنعتی‌سازی]] مشکلی ایجاد نمی‌کرد زیرا تنها طبقهٔ بالای جامعه به [[تحصیلات عالی]] دسترسی داشتند. اما همین مسألهمسئله در جنگ ویتنام باعث بروز مشکلاتی شد. در این جنگ دانش‌آموختگان دانشگاه‌ها مجبور بودند تحت فرماندهی [[درجه‌دار]]انی که به ندرت به [[دانشگاه]] رفته بودند و عموماً حتی [[دبیرستان]] خود را به پایان نرسانده بودند، خدمت کنند.
 
=== ملی‌گرایی و نظامی‌گرایی پیشرفته ===
خط ۳۴۸:
بزرگ‌ترین مشکل این است که سرعت آموزش باید با سرعت یادگیری کم‌یادگیرترین سرباز تنظیم شود. این واقعیت به همراه مدت کوتاه خدمت باعث می‌شود تا کیفیت کار نیروهای وظیفه پایین‌تر آید. بنابر این یگان‌های ویژهٔ تمام ارتش‌هایی که از نیروهای وظیفه استفاده می‌کنند کاملاً از نیروهای داوطلب تشکیل شده است، مانند رنجرهای [[چترباز]] در [[ارتش فنلاند]].
 
همچنین آموزش نظامی نیروهای وظیفه تقریباً بسیار ساده است. در موارد معدودی اتفاق می‌افتد که آموزش آنان فراتر از [[نظام جمع]]، [[تیراندازی]]، آموزش ابتدایی مربوط به شاخه خدمتی و سلاح‌های خدمتی و آموزش ساده صحنه نبرد باشد. همچنین در بسیاری از کشورها به جای استقادهاستفاده از سربازان در خدمات محترمانهٔ نظامی از آن‌ها به عنوان کارگران کم‌خرج خدماتی با نام‌هایی چون «گردان کار» یا «[[یگان خدمات]]» و غیره در اعمالی چون [[کشاورزی]] و ساخت زیربناها استفاده کرده و می‌کنند.
 
=== اقتصاد ===
خط ۳۵۶:
 
=== ابزاری برای انقیاد جامعه ===
اعتراض دیگری که توسط مخالفان خدمت وظیفه بیان می‌شود از آن جهت است که این خدمت را ابزاری برای [[دیکتاتور|حکومت‌های دیکتاتوری]] می‌دانند که قصدشان کنترل و بازآموزی عده‌ای از [[مردم]] است به جای آنکه این خدمت وسیله‌ای برای مردم ستم‌دیده برای نفوذ به نظام برای ایجاد پایگاه قدرت در آن حکومت‌های دیکتاتوری باشد. همچینینهم‌چنین این طور بیان می‌شود که از آن رو که در [[نیروهای مسلح]] به طور سنتی همه چیز به جای [[دموکراسی]] مبتنی بر [[فرماندهی]] و فرمان‌بری است، خدمت وظیفه ابزاری بسیار مؤثر برای القاء اطاعت و پیروی بی قید و شرط در جامعه است به جای آنکه به مردم‌سالاران اجازه کنترل ارتش داده شود. شاهد این مدعا این واقعیت است که [[ارتش آلمان نازی]] Reichswehr را از یک ارتش کاملاً داوطلب در سال [[۱۹۳۴ (میلادی)|۱۹۳۴]] ([[۱۳۱۲]]) به Wehrmacht که کاملاً مبتنی بر پرسنل وظیفه بود تبدیل کرد.
 
همچنین تقریباً همهٔ حکومت‌های دیکتاتوری معاصر (مانند [[سوریه]]، [[کره شمالی]] و [[عراق]] تحت حکومت [[صدام حسین]]) دارای خدمت وظیفه هستند. تقریباً تمام حکومت‌های دیکتاتوری سابق به شدت متکی بر این بودند که همهٔ مردان بالغ به خدمت وظیفه بروند (به جز دیکتاتوری نظامی [[برمه]] که یک استثنای برجسته بود). حکومت‌های دیکتاتوری نظامی سابق در کشورهای [[ترکیه]]، [[یونان]]، [[اسپانیا]]، [[شیلی]]، [[آرژانتین]]، [[برزیل]]، [[اندونزی]] و [[لیبی]] در طول حیات خود همچون کشورهای سابقاً [[کمونیسم|کمونیست]] مانند [[اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی]] از نیروهای وظیفه استفاده می‌کردند.
خط ۳۶۲:
== بحث‌هایی در دفاع از دوره خدمت وظیفه عمومی ==
=== آموزش با ارزش ===
برخی از متفکران متمایل به [[کمونیسم]] این طور بیان می‌کنند که خدمت وطیفه در زمان صلح ابزاری ایده‌الایده‌آل برای آموزش مهارت‌های مهم همچون [[کمک‌های اولیه]]، [[شنا]] و [[زنده ماندن در شرایط سخت]] است. ایشان همچنین بر این باورند که خدمت وظیفه، نیروی کار منظم‌تر و ماهرتری را برای جامعه می‌سازد زیرا مردان و زنانی که پس از پایان خدمت به جامعه باز می‌گردند، مهارت‌های توسعه‌یافته خود را به جامعه انتقال خواهند داد.
 
=== گذرگاه مردانگی ===
در بسیاری از کشورها، خدمت وظیفه راهی برای گذر به مردانگی تلقی می‌شود. مردان بالقوه آزمایش می‌شوند که آیا می‌توانند سختی آموزش‌های نظامی را تاب بیاورند و این حق را به دست بیاورند که به آن‌ها لقب مرد اطلاق شود. خدمت نظامی در کشورهایی که شامل این خدمت می‌شوند آزمایش مردانگی تلقی می‌شود. خدمت وظیفه می‌تواند رفاقت و همراهی را به سربازان الهام کند و گروهی از مردم را متحد سازد. تمام مردان تن‌درست به همراه یکدیگر تحت یک فرماندهی چنین احساسی داشته‌اند. این امر می‌تواند انحاداتحاد و روحیه ملی در مردم ایجاد کند.
 
=== نیروی برعلیه کودتاهای نظامی ===
خط ۴۳۲:
در جریان جنگ‌های بسیار بزرگ (مانند [[جنگ جهانی دوم]]) تشکیل ارتشی که کاملاً متکی به نیروهای داوطلب باشد، نیاز به افزایش شدید [[مالیات]] یا [[کسر بودجه]] دارد. در این‌گونه موارد ضرر حاصل از به خدمت گرفتن نیروهای وظیفه بسیار کمتر از افزایش مالیات‌ها است. پژوهشی در تأثیرات مالی ناشی از خدمت وظیفه در جریان جنگ جهانی دوم نشان داد که یک ارتش داوطلب هم به همان میزان می‌توانست در رشد اقتصادی مضر باشد.
 
[[ارتش بریتانیا]] تخیمنتخمین زده است که در یک ارتش حرفه‌ای، یک [[گروهان]] متشکل از کادر ثابت که به عنوان [[نیروهای حافظ صلح]] به خارج از کشور اعزام شده است برابر با سه گروهان در کشور است. حقوق آنان کاملاً از بودجه ارتش پرداخت می‌شود.
 
خدمت وظیفه همچنان در بسیاری از کشورها به ویژه در [[آسیا]] به عنوان راهی برای سربازگیری استفاده می‌شود. بر خلاف آن‌ها داوطلبان نیروهای ذخیره تا زمانی که اعزام نشده‌اند در مشاغل غیرنظامی خود مشغول به کار خواهند بود.<ref>{{یادکرد