میرزا محمدرضا کلهر: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز ←‏جایگزینی با [[وپ:اشتباه|اشتباه‌یاب]]: حضرت⟸امام، بسردستگی⟸به سردستگی، ، جانفرسای⟸جان‌فرسای، ، میرزانوروز⟸میرزا نوروز، ، همصحبتان⟸ه...
خط ۳۲:
'''میرزا محمدرضا کلهر''' ([[۱۲۰۷]] [[کرمانشاه]] - [[۱۲۷۱]] [[تهران]]) از استادان [[خوشنویسی|خوشنویس]] خط [[خط شکسته نستعلیق|شکسته‌نستعلیق]] در زمان قاجار بود. او از خوشنویسان [[دوره ناصری]] و از [[نستعلیق‌نویسان]] پرآوازه تاریخ هنر ایران است که شیوه‌ای خاص در نستعلیق‌نویسی ایجاد کرد، این شیوه پس از او و تا حال حاضر شیوهٔ رایج در نستعلیق‌نویسی دوران معاصر محسوب می‌شود.
 
== زندگی‌زندگی ==
 
محمدرضا کلهر، فرزند[[محمدرحیم بیگ خمان]] جلودار فوج سواره رو ایل کلهر بود. [[خمان]] نام جد اول این طایفه است.<ref>عنایت‌الله شکیباپور، ص ۵۱</ref> به این خاطر که مادر او را در کوه و به حالت (خم شده) خمیده و در شرایط نامساعد (احتمالاً:حمله راهزنان) بدنیا آورد؛ او را «خمان» نامید به معنای (غمگین-غم دار) و یا کسیکه مادر به (حالت خم شده) او را زاده باشد. در درگیری که بین ایل کلهر (به سردستگی پدر وی) با قشون دولتی روی داد میرزا هم حضور داشت و بعد به تصمیم پدر، پسران خانواده از طایفه هجرت کردند ابتدا به نفت شهر و سپس طهران قدیم مهاجرت کردند بدین ترتیب او در ابتدای ساکن شدن در طهران، برای در امان بودن نام عامهٔ «کلهر» را بجای نام پدری می‌آورد که بعدها هم بخاطر استعمال فراوان به نام اصلی و هنری وی در تاریخ هنر ایران ثبت و ضبط شد.
 
پسرش [[اسکندر]] همزمان با مبتلا شدن پدر به بیماری [[وبا]]، توسط عمویش میرزا نوروز علی -میر شکار سلطنتی- به زادگاه مادری [[شیه رگ دیره]] نقل مکان نمود، این هجرت به دلیل شیوع وبا و [[قحطی]] همگانی بود که در تهران و نواحی اطراف رخ داد. سپس فرزندان و نوادگان وی: [[الهی خمان]] ، [[ابراهیم اسکندری خمان]] و خوشنویس و مینیاتوریست معاصر [[سهراب اسکندری کلهر]] مهاجرت کردند.
 
== خوشنویسی ==
در نوجوانی به کار خوشنویسی رو آورد؛ طی حوادثی به تهران آمد و نزد [[میرزا محمد خوانساری]] شاگرد [[محمد مهدی تهرانی]] تعلیم خط گرفت. از آنجایی که از استادان خود پیشی گرفت از روی خطوط باقی‌مانده از [[میرعماد]] مشق کرد. حتی یکبار به [[اصفهان]] رفت تا از روی [[کتیبه]] معروف میرعماد در [[تکیه میرفندرسکی]] مشق کند. صاحبنظران این مشق‌ها و تلاش‌های شبانه‌روزی و جان‌فرسای کلهر را در خلقیات ویژه او می‌دانند که برخی معتقدند رفع عیوب فنی و زیباشناختی نستعلیق بود.<ref name="اطلس خط">فضایلی ص ۵۹۱–۵۹۳</ref>
 
سطر ۴۵ ⟵ ۴۴:
در دوره [[قاجار]] با ظهور پدیده [[چاپ]] و [[چاپ سنگی]] و همچنین گسستگی ارتباط خوشنویسان با سلسله اساتید قدیمی در خط ایرانی به ویژه نستعلیق‌نویسی تغییراتی حاصل شد.<ref name="پیدایش و سیر تحول خط">پیدایش و سیر تحول خط</ref> از سویی جامعه‌ای که گام‌های نخست برای حرکت به‌سوی مدرن شدن را طی می‌کرد. خوشنویسی هم به سمت [[هنرهای کاربردی]] رفت و با این تحولات همراه شد. خوشنویسی ایرانی با از دست دادن مصرف اصلی آن یعنی کتابت و مواجهه با نیازهای جامعه مدرن در قرن اخیر روند تازه‌ای را دنبال کرد.<ref>وب‌گاه نگارخانه ایرانی</ref>
 
== ویژگی‌های فردی ==
محمدرضا کلهر مردی تکیده با قدی متوسط بود که محاسنی کوتاه داشت که اندکی به سرخی می‌زد. میرزا رضا در جوانی به سبب زندگی ایلی به سوارکاری و تیراندازی تمایل داشت. از این رو مردی خوش‌بنیه و نیرومند بار آمد. <ref name="اطلس خط">فضایلی ص ۵۹۱–۵۹۳</ref>
 
میرزا محمد رضا کلهر مردی پاکدامن، بلند نظر، هنردوست و خوش محضر بود و از لذایذ دنیا جز هنر خود به به چیزی علاقه‌ای نداشت. برخی از روزها هجده ساعت را صرف مشق خط می‌کرد و اغلب خط‌های خود را چون مناسب طبع بلند خود و دور از انتظارش می‌یافت محو می‌کرد و از بین می‌برد. بیشتر آنچه از او مانده رقم (امضاء) ندارد.<ref name="پیدایش و سیر تحول هنر خط، ص ۱۷۹" /> او برای امرار معاش به کتابت چند کتاب پرداخته که خوشبختانه باقی مانده‌اند.<ref name="پیدایش و سیر تحول هنر خط، ص ۱۷۹" />
 
== آثار ==
محمدرضا کلهر با نگارش روزنامه‌هایی چون [[روزنامه شرف|شرف]] و [[روزنامه شرافت|شرافت]] و کتاب‌هایی چون [[ریاض المحبین]] و [[فیض‌الدموع]] و [[سفرنامه ناصرالدین شاه قاجار به خراسان|سفرنامه‌های ناصرالدین شاه قاجار]] به [[خراسان]] نمونه‌هایی برای تمرین مشق در وسعت زیاد برای مشتاقان به‌جای گذاشت. او به جهت خوشنویسی بر روی سنگ و با مرکب غلیظ که برای [[چاپ سنگی]] اجتناب‌ناپذیر بود شیوه‌ای ای پدید آوردپدیدآورد که حروف آن چاق و کشیده‌ها کوتاه بودند<ref name="پیدایش و سیر تحول خط" /> از آنجایی که ارتباط خوشنویسان در اواخر دوره قاجار با سلسله اساتید قدیمی قطع شده بود آثار چاپ شده محمدرضا کلهر سرمشق خوبی برای علاقه‌مندان به خط به شمار می‌رفت این شیوه تا هم اکنون شیوهٔ رایج و مطلوب بسیاری از خوشنویسان معاصر می‌باشد.
 
محمدرضا کلهر با نگارش روزنامه‌هایی چون [[روزنامه شرف|شرف]] و [[روزنامه شرافت|شرافت]] و کتاب‌هایی چون [[ریاض المحبین]] و [[فیض‌الدموع]] و [[سفرنامه ناصرالدین شاه قاجار به خراسان|سفرنامه‌های ناصرالدین شاه قاجار]] به [[خراسان]] نمونه‌هایی برای تمرین مشق در وسعت زیاد برای مشتاقان به‌جای گذاشت. او به جهت خوشنویسی بر روی سنگ و با مرکب غلیظ که برای [[چاپ سنگی]] اجتناب‌ناپذیر بود شیوه‌ای ای پدید آورد که حروف آن چاق و کشیده‌ها کوتاه بودند<ref name="پیدایش و سیر تحول خط" /> از آنجایی که ارتباط خوشنویسان در اواخر دوره قاجار با سلسله اساتید قدیمی قطع شده بود آثار چاپ شده محمدرضا کلهر سرمشق خوبی برای علاقه‌مندان به خط به شمار می‌رفت این شیوه تا هم اکنون شیوهٔ رایج و مطلوب بسیاری از خوشنویسان معاصر می‌باشد.
 
از مهمترین آثار خطی او [[فیض‌الدموع|فیض‌الدَموع]] است که در [[کتابخانه سلطنتی ایران]] نگهداری می‌شده‌است.<ref name="پیدایش و سیر تحول هنر خط، ص ۱۷۹" />
 
== شاگردان ==
 
پس از کلهر [[عمادالکتاب|عمادالکتاب سیفی قزوینی]] از آثار او مشق کرد و این شیوه را رواج داد. عمادالکتاب را می‌توان آخرین حلقه از سلسله استادان پیشین در خط دانست که از او «آداب المشقی» باقی ماند و همین او را به سلسله خوشنویسان معاصر متصل کرد.<ref>فضائلی، حبیب‌الله، اطلس خط</ref>
 
از شاگردان مستقیم میرزا رضا کلهر [[میرزا زین العابدین شریفی قزوینی]] معروف به ملک الخطاطین است.<ref name="پیدایش و سیر تحول هنر خط، ص ۱۷۹" /> از نظر اشاعه هنر خوشنویسی و شیوه خطاطی کلهر مهمترین شاگرد او [[آقاسید مرتضی برغانی]] بود که سبک کلهر را به دو فرزند خود [[حسن میرخانی]] و [[حسین میرخانی]] آموزش داد. این دو استاد که با یک واسطه شاگرد کلهر محسوب می‌شوند با تأسیس [[انجمن خوشنویسان ایران]] در تعلیم خوشنویسان معاصر بسیار کوشیدند.<ref>پیدایش و سیر تحول هنر خط، ص ۱۹۳</ref>
 
== نظر شاگردان ==
 
== نظر شاگردان==
 
[[عبدالله مستوفی]]از شاگردان کلهر در کتاب خود «شرح زندگانی من» آورده: برادر بزرگترم و من از شاگردان استاد کلهر بودیم، او مردی ثابت قدم، گزیده گو و راست گفتار، خوش خلق، مهمان نواز و قانع به نیم نان خویش بود. او همیشه بر این احوالات نیکو بود و در حالیکه براحتی و با زحمت کمتر می‌توانست کارمند وزارت چاپ و نشر شود (در مقطعی از طرف دربار و [[امیر کبیر]] به او پیشنهاد شد). اما او این درخواستها را رد می‌کرد. سوای این مطلب کلهر به اندک مواجب و مستمری که از شاگردان بدست می‌آورد قناعت می‌کرد تعداد شاگردان وی گاه به تعداد انگشتان یک دست نمی‌رسید در صورتی‌که شاه و دخترش، وزیران و خانواده‌های آنان و عامه مردم منت پذیر شاگردی در مکتب و محفل انس او بودند. گاهی اوقات که عصرگاه ما به درب منزل اجاره‌ای او در [[سنگلج]] برای مشق گرفتن می‌رفتیم می‌فهمیدیم که او و خانواده‌اش نهار نخورده چشم براه ما هستند تا از پول و مواجبی اندکی که می‌دهیم نهاری برای خانواده تهیه کنند. به مال دنیا بسیار بی‌توجه و بی‌میل بود و تمام عمرش را صرف مشق کردن نمود. نحوه مشق او هم منحصر بفرد بود: یک هفته تمرین حرف «ن ی» و دایره می‌کرد و یک هفته بعد هم به مشق «کشیدها و مدات» مشغول بودند بطوری که در صفحه مشق وی یک نقطه سفیدی باقی نمی‌ماند. او دوستان اندک و خاصی داشت در شاگرد گرفتن هم بسیار سختگیر و نمونه گزین بود. یکی از دوستان وی که دایم به او سرکشی می‌کرد هادی نجم‌آبادی بود که ایشان به‌همراه یارانش در هنگام مرگ کلهر را در [[حسن‌آباد (تهران)|حسن‌آباد]] به خاک سپردند.