بتمن (فیلم ۱۹۸۹): تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز ویرایش 2.190.91.147 (بحث) به آخرین تغییری که Dexbot انجام داده بود واگردانده شد
خط ۳۷:
== خلاصه داستان ==
 
[[بروس وین]] میلیونر معروف شهر گاتهام در هویت [[بتمن]] به مردم کمک می‌کند و تبهکاران را دستگیر می‌کند. [[هاروی دنت]] و [[کمیسر گوردون]] هم در واحد پلیس به او کمک می‌کنند. اما باندی در گاتهام است که از طریق شخصی به نام کمیسر آکهارت وارد دفتر پلیس شده‌اند.کمیسر اکهارت با یکی از اعضای باند خلافکار گاتهام به نام جک ناپیر در ارطبات است.
 
در آن سو خانمی به نام ویکی ویل که یک عکاس است به گاتهام میمی‌آید آید و با کمک الکس ناکس درباره بتمن تحقیق میکنند.او در حین بازدیدتا از حیات وحش گاتهام بازدید کند. او با بروس وین آشنا می‌شود و بروس او را به یک شام دعوت می‌کند. در آن سو بتمن باید به سراغ باند برود زیرا آنها در پی دزدی از بانکی هستند. در گیری پلیس و خلافکاران در فیلم دیدنی است. اکهارت حکم تیر جک ناپیر را می دهد اما گوردون به پلیس ها می گوید که ناپیر را زنده می خواهد. ناپیر اکهارت را میکشد و در این زمان بتمن میرسد.در پی این حادثه ناپپرجک بهنیپر درون مواد شیمیایی می افتد و همه فکر می کنند که او مرده است.می‌میرد. اما چند روز بعد او با هویت [[جوکر (بت‌من)|جوکر]]
باز می‌گردد و با کشتن رئیس سردسته خلافکاران می‌شودو درجلسه‌ای به خلافکاران اعلام میکنداورئیس است اما خلافکاران قبول نمی کنندو [[جوکر]] رئیس دوم خلافکاران را می‌کشد سپس در رسانه‌های گاتهام تبلیغ محصول خود با نام smylex را می‌کند که ماده ای سمی است که باعث لبخند همیشگی می شود که بسیار کشنده است.جوکر یکی دیگر از خلافکاران را میکشد و وقتی عکس ویکی را می بیند عاشق وی می شود.بروس ویکی را به یک رستوران هنری دعوت میکند.در همین زمان جوکر گاز بیهوشی بین مردم ترشح می کند و فقط ویکی بی هوش نمیشود.بعد جوکر با گریم انسان به سراغ ویکی میرود که در این زمان بتمن ویکی را نجات می دهد و در پایگاه خود اطلاعاتی در باره ازمیر به ویکی میدهد.روز بعد بروس به خانه او میرود که به او بگوید بتمن است که جوکر از راه میرسد.او وقتی بروس را میبیند اسلحه را طرف او میگرد و جمله ای که به قربانیانش می گوید را به وی میگوید.جمله او این بود((تا به حال با شیطان زیر نور مهتاب رقصیدی.)).بعد به بروس شلیک میکند و ا خانه بیرون میرود.در همین زمان ویکی می بیند که بروس نیست و فرار کرده.بروس با تحقیقات درباره این جمله به خاطر می آورد که قاتل پدر و مادرش به او همین جمله را گفت.وی می فهمد که جوکر همان قاتل خانواده اش است.در این زمان ویکی در میابد که بروس بتمن است.جوکر با بالن های خود که پر از گاز ازمیر است به شهر میرود و جشن دویست سالگی شهر را برگزار میکند.ویکی و ناکس در مراسم حظور پیدا میکنند و از وقایع عکس میگیرند. در اواخر مراسم جوکر گاز خود را بین مردم پخش کرده و افرادی را میکشد.در این زمان بتمن با هواپیمایش بالن ها را می رباید و از بین مردم خارج میکند.جوکر ویکی را به کلیسا بزرگ گاتهام میبرد و در طبقه آخر با او میرقصد.بتمن افراد او را پشت سر گذاشته و به خود جوکر میرسد.آنها طی یک درگیری به لبه ساختمان رسیده و جوکر قصد دارد آنها را به پایین پرتاب کند.در این زمان هلیکوپتر افراد جوکر برای نجات او میرسند.وقتی آنها در حال بالا کشیدن او هستند بتمن با طناب خود پای جوکر را به یک مجسمه می بندد و به علت سنگینی جوکر به پایین می افتد و می میرد. بعد از آن مردم بتمن را به عنوان یک قهرمان میشناسند و برای خبر کردن او نور افکنی با علامت خفاش به آسمان می اندازند که به بت سیگنال معروف است.ویکی سوار ماشین بروس شده و میرود.
باز می‌گردد و با کشتن رئیس سردسته خلافکاران می‌شودو درجلسه‌ای به خلافکاران اعلام میکنداورئیس است اما خلافکاران قبول نمی کنندو [[جوکر]] رئیس دوم خلافکاران را می‌کشد سپس در رسانه‌های گاتهام تبلیغ محصول خود با نام smylex را می‌کند ...
 
 
== منابع ==