جنگ ایران و روم (۵۸–۶۳ میلادی): تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز ←‏جایگزینی با [[وپ:اشتباه|اشتباه‌یاب]]: ﺍشکانیان⟸اشکانیان، رقابتﺁمیز⟸رقابت‌آمیز، ، ﺍختیار⟸اختیار، ، ﺍحضار⟸احضار، ، ﺍولین⟸اولین، ،...
جز ←‏جایگزینی با [[وپ:اشتباه|اشتباه‌یاب]]: ﺍین⟸این، رﺍ⟸را، ، ﺍز⟸از، ، ﺁورد⟸آورد، ، قرﺍر⟸قرار، ، وﺍقعه⟸واقعه، ، ﺍبتدﺍ⟸ابتدا، ، درﺁورد...
خط ۲۷:
{{اصلی|تیرداد سوم ارمنستان}}
[[پرونده:Roman East 50-en.svg|265px|بندانگشتی|ارمنستان بزرگ و امپراتوری روم در حدود ۵۰ میلادی، قبل از وقوع جنگ]]
[[بلاش یکم]] برای افزایش نفوذ خود و خاندانش در [[ارمنستان]] برادرش [[تیرداد یکم (ارمنستان)|تیرداد یکم]] را برای پادشاهی ارمنستان معرفی کرد سرانجام تیرداد با یاری برخی بزرگان ارمنستان بر تخت فرمانروایی ﺍیناین کشور نشست و به ﺍیناین ترتیب، نفوذ کوتاه مدت [[پادشاهی ایبری|ﺍیبرها]] را در ارمنستان خاتمه دﺍدهداده شد.<ref>Tacitus, Annals 12.50.1–2</ref><ref name="ANRW">{{cite book
| last =Sherk
| first =Robert K.
خط ۳۶:
| pages =954–1052
| isbn =311008015X}}</ref>
رومیان در پاسخ به ﺍیناین اقدام بلاش، [[:w:en:Gnaeus Domitius Corbulo|کوربولون]]، سردار روم، را ﺍزاز [[:w:en:Germania|ژرمانیا]] احضار و به فرماندهی نیروهای نظامی در آسیا ([[سوریه]] و [[سرزمین کوهستانی ارمنستان]]) منصوب شد.<ref>Tacitus Annales XI 20.</ref> ﺍو پس ﺍزاز برقراری آرامش در ارتش روم ﺍزاز موقعیت استفاده و عملیات نظامی خود رﺍرا در شرق آغاز کرد. وی برای ﺍیناین اقدام (لژیون‌های چهارم سَکایی، ششم آهن، سوم گُل و [[:w:en:Legio X Fretensis|دهم فرتنسیس]]) رﺍرا در اختیار بازخواست.<ref>Adrian Goldsworthy, In the name of Rome: The men who won the Roman Empire (London: Phoenix, 2004), p. 312</ref> ﺍیناین لشکر ﺍزاز حدود بیست هزار نیروی رومی و همین تعداد نیروهای غیر رومی شامل نیروهایی ﺍزاز [[ارمنستان کوچک]]، [[:w:en:Polemon II of Pontus|پونتوس]]، [[:w:en:Mithridates of Armenia|میتریداتس]] و [[کوماژن]] فراهم ﺁمدهآمده بود.<ref>Adrian Goldsworthy, In the name of Rome: The men who won the Roman Empire (London: Phoenix, 2004), p. 186</ref> هدف کوربولون ﺍزاز ﺍیناین اقدام بر تخت نشاندن نامزد مورد نظر روم، یعنی [[:w:en:Tigranes VI of Armenia|تیگران ششم]]، در ارمنستان بود.
 
تیرداد یکم در ﺍیناین مقطع ﺍزاز همیاری بلاش، برخوردار نبود و تنها به نیروهای محلی اکتفا کرد. ارمنیان شجاعانه جنگیدند موفق شدند شکستی جدی بر معاون سردار رومی کوربولون موسوم به «پاکتیوس» وارد آورد. ﺍما کوربولون در ۵۸ میلادی با تمام قدرت وﺍرد ارمنستان شد. مسیر حرکت وی به گونهﺍی بود که ارتباط بین تیرداد و متحدان احتمالی ﺍو در [[:w:en:Osroene (Roman province)|ﺁسروئن]] و [[آدیابن]] قطع شد و در نتیجه کوربولون به نتیجهٔ دلخوﺍهدلخواه خود رسید. ﺍو همچنین برای محاصرهٔ [[تیگراناکرت]]، تلاشی نکرد تا به ﺍیناین ترتیب فرصتی برای اتحاد نیروهای ﺁدیابن، ﺁسروئن و [[ارمنستان بزرگ]] فراهم نیاورده باشد. کوربولون شهر [[آرتاشات]] پایتخت ارمنستان را به تصرف درآورد و آن را طمعه حریق ساخت. پس ﺍزاز ﺍیناین پیروزی و به حکومت رسیدن تیگران ششم در ارمنستان کوربولون به سوی تیگراناکرت رفت و ﺁنآن شهر رﺍرا نیز در ۵۹ میلادی به تصرف درﺁورددرآورد.<ref>Goldsworthy, Adrian. In the Name of Rome: The Men Who Won The Roman Empire, 2nd Ed.. London: Weidenfeld & Nicolson, 2003.</ref>
 
کوربولون در ۶۰ میلادی در حالی ارمنستان رﺍرا ترک کرد که غرب ﺍیناین سرزمین به یک مستعمرهٔ رومی تبدیل شده بود.<ref>Tacitus, ibid. , vol. XIV, p. 26</ref> ﺍما در شرق ارمنستان وضعیت روم ناپایدار و احتمالاً، هنوز برتری در ﺁنآن با تیرداد و هوادرانش بود.
 
تیگران در اولین زمان ممکن و بدون در نظر گرفتن شرایط به ﺁدیابن حمله کرد و به تهدید قلمروی ایران پرداخت. در مقابل، تیرداد نیز بلافاصله وﺍرد صحنه شد و در ناحیهٔ شرق ارمنستان، برتری خود رﺍرا بار دیگر به اثبات رساند. پیش بینی می‌شد بلاش، که در شرق اوضاع رﺍرا آرام کرده بود، راهی ارمنستان شود. کوربولون به رغم تصرف دو پایتخت ارمنستان، به خوبی میدﺍنست که پیروزی بر بلاش بسیار دشوار و دور است. به همین دلیل، به تیرداد پیشنهاد صلح کرد و تاج پادشاهی رﺍرا به ﺍو دﺍدداد.<ref>Tacitus, ibid. , vol. XIV, p. 26</ref>
 
== حمله متقابل ==
[[پرونده:Roman-Parthian War 61-63.svg|265px|بندانگشتی|نقشهٔ تحرکات ارتش اشکانی و لژیون‌های رومی در ۶۰–۶۲ م]]
بلاش، پس ﺍزاز پایان نبردهایش در [[هیرکانی]]، به غرب بازگشت. اولین اقدام بلاش در غرب زیر فشار قرﺍرقرار دﺍدندادن [[:w:en:Monobaz II|مونوبائوس]] پادشاه ﺁدیابن، بود که به علت انجام ندﺍدنندادن اقدامات ﻻزم در برابر ارتش کوربولون (در ۵۹ میلادی) مورد بازخواست قرﺍرقرار گرفت.<ref>Tacitus, ''Annales'' [[wikisource:The Annals (Tacitus)/Book 15#1|XV.1]]</ref> در گام بعدی، بلاش در سال ۶۰ میلادی با استفاده ﺍزاز ارتش اصلی اشکانی و همچنین، قوای کمکی ﺁدیابن و برخی ﺍزاز اشراف وفادار به تیرداد شروع به اقدامات جنگی کرد. کوربولون در برابر ﺍیناین تهدیدات [[:w:en:Legio XII Fulminata|لژیون‌های دوازدهم رعد]] و چهارم سَکایی رﺍرا به ارمنستان فرستاد و خود در جبههٔ [[فرات]] در [[سوریه]] با لژیون‌های سوم گُل، ششم آهن و [[:w:en:Legio X Fretensis|دهم فرتنسیس]] مستقر شد.<ref>Goldsworthy (2007), pp. 318–319</ref> در مقابل، بلاش پس ﺍزاز عبور ﺍزاز [[میان‌رودان]] وﺍرد سوریه شد ﺍما ﺍزاز فرات عبور نکرد.
 
ﺍو با استقرار در بخش شرقی فرات کوربولون رﺍرا واداشت تا برای دفاع ﺍزاز سوریه با تمام ارتش جنوبی خود در منطقه بماند. در سوی دیگر میدان، کوربولون تیگراناکرت رﺍرا برای تیگران آرام کرده بود و تدارکات کافی رﺍرا برای وی در نظر گرفته بود ﺍما بلاش در حالی که ﺍردویاردوی خود رﺍرا در [[نصیبین]] مستقر کرده بود، به مونوبائوس دستور دﺍدداد تا به تیگراناکرت حمله کند. هرچند مونوبائوس با پیروزی‌های اولیه به پشت دیوارهای تیگراناکرت رسید ضدحملهٔ رومی‌ها سبب شد تا بخشی ﺍزاز سواره نظام پارتی، که در نبردهای کوهستانی تخصص نداشتند، ﺍزاز ارتش مشترک روم و متحدان آسیایی ﺁنآن شکست بخورند و به نصیبین عقب‌نشینی کنند.<ref>Tacitus, ''Annales'' [[wikisource:The Annals (Tacitus)/Book 15#5|XV.5]]</ref> با ورود تیرداد به جبههٔ جنوبی وفاداری بسیاری ﺍزاز خاندان‌های ارمنی ﺍزاز روم به ایران متمایل شد. تیگران در درﺍزدراز مدت نمی توانست در ارمنستان کاری رﺍرا ﺍزاز پیش برد<ref name=Annales-xv-6>Tacitus, ''Annales'' [[wikisource:The Annals (Tacitus)/Book 15#6|XV.6]]</ref> به همین دلیل، کوربولون سفیری به ﺍردویاردوی شاه فرستاد و خواستار مذاکره در باب صلح شد.<ref name=Annales-xv-7>Tacitus, ''Annales'' [[wikisource:The Annals (Tacitus)/Book 15#7|XV.7]]</ref> بلاش ﺍزاز ﺍیناین اقدام استقبال کرد و پس ﺍزاز مذاکرات ابتدایی قرﺍرقرار بر ﺍیناین شد که سفیر ایران در ۶۱ میلادی به روم رود و مذاکرات رﺍرا با امپراتور [[نرون]] ادامه دهد. کوربولون تلاش کرد تا وضعیت ارمنستان رﺍرا برای نرون به تصویر کشد؛ ﺍو می دﺍنستدانست که توسعهٔ مرزهای روم در شرق متوقف شده است؛ عبور ﺍزاز شاهنشاهی اشکانی غیرممکن بود؛ ﺍو می‌کوشید تا با بستن یک پیمان صلح مناسب ﺍزاز سویی نفوذ روم رﺍرا در سرزمین ارمنستان حفظ کند و ﺍزاز سوی دیگر، شاهنشاهی اشکانی رﺍرا آرام نگاه دارد زیرا در سرزمین‌های شرقی، به ویژه، در ناحیهٔ یهودیه اندک اندک ناﺁرﺍمی‌هایی در حال شکل گیری بود و کمتر ﺍزاز ده سال بعد شورش بزرگ یهودیان شعله‌ور شد.<ref>David Shotter, Nero (London: Routledge,2005), p. 40&41</ref>
 
ﺍما نرون در روم تصور درستی ﺍزاز وضعیت شرق نداشت؛ ﺍو معتقد بود که کوربولون بیش ﺍزاز اندازه ﺍزاز قدرت اشکانیان واهمه دارد، به همین دلیل، فرماندهی وی رﺍرا در شرق ﺍزاز ﺍو بازستاند و جبههٔ شمالی نبرد رﺍرا به [[:w:en:Lucius Caesennius Paetus|لوسیوس کاسینوس پیتوس]]، کنسول پیشین روم (۶۱ میلادی)، به منزلهٔ فرماندار [[کاپادوکیه]] سپرد. نرون سفیر ایران رﺍرا دست خالی به نزد بلاش بازگرداند و [[:w:en:Legio V Macedonica|لژیون پنجم مقدونی]] رﺍرا به همراه پیتوس به شرق فرستاد. ﺍزاز همان ﺍبتدﺍابتدا رابطهٔ میان ﺍیناین دو سردار رومی رقابت‌آمیز بود.<ref name="Annales-xv-6"/> پیتوس خود رﺍرا در جایگاهی بالاتر نسبت به کوربولون می‌دید و با تحقیر ﺍو پیروزی‌هایش رﺍرا ناچیز میﺍنگاشت. در حالی که کوربولون در فرات باقی‌مانده بود پیتوس آخرین روزهای سال ۶۱ میلادی رﺍرا صرف تصرف چند دژ مرزی کرد و برای زمستان به کاپادوکیه بازگشت. ﺍیناین زمان فرصت بسیار خوبی برای بلاش و جاسوسانش بود تا ﺍزاز اوضاع ارتش روم باخبر و آمادهٔ حمله در ۶۲ میلادی شوند.
 
در سال ۶۲ میلادی بلاش به فرات حمله کرد، جایی که در ﺁنآن کوربولون با استقرار ناوگانی مجهز به [[منجنیق]] توانسته بود ﺍزاز مرزهای روم پاسداری کند.<ref name=Annales-xv-9>Tacitus, ''Annales'' [[wikisource:The Annals (Tacitus)/Book 15#9|XV.9]]</ref> پس ﺍزاز چندین حملهٔ پراکندهٔ بلاش، پیتوس، که اطمینان بازخواست منطقهٔ شمال ﺍزاز نیروهای ایرانی خالی است، شروع به پیشروی به سوی تیگرﺍنوکرتا کرد. بلاش به یکباره فرات رﺍرا رها ساخت و به سوی تیگراناکرت تاخت و به صورت کاملاً غافلگیرﺍنهغافلگیرانه ﺁنآن رﺍرا به تصرف ارتش اشکانی در ﺁوردآورد. سپس، با استقرار چند واحد کوچک در ﺍیناین منطقه، به سرعت راهی شمال غرب شد و به پیشواز ارتش پیتوس رفت که بی خبر ﺍزاز وقایع رخ دﺍدهداده به آرامی و با همراهی لژیون‌های دوازدهم رعد و چهارم سکایی در حال پیشروی به سوی تیگراناکرت بود.<ref name="Annales-xv-9"/> بلاش در بهار ۶۲ میلادی، پیتوس رﺍرا در کوهستان‌های ارمنستان بزرگ، در نزدیکی «رﺍندیا»، به دام انداخت. پیتوس کوشید تا ﺍزاز موقعیت جغرﺍفیایی موجود، یعنی کوهستانی که در ﺁنآن بودند، برای غلبه بر پارتیان بهره برد ﺍما نیروهای ﺍرمنیﺍی که همراه اشکانیان بودند خانهٔ خود رﺍرا بهتر ﺍزاز پیتوس می‌شناختند و به ﺍیناین ترتیب، به عامل مهمی در شکست پیتوس بدل شدند. ﺍیناین شکست به قدری سنگین بود که پیتوس درخواست صلح کرد و شرایط سنگین و خوﺍر کنندهٔ بلاش رﺍرا پذیرفت.
مهمترین شرط بلاش بر تخت نشستن برادرش، تیرداد، در ارمنستان بود که بی درنگ ﺍزاز سوی پیتوس پذیرفته شد. پس ﺍزاز ﺍیناین رخدادها ارتش پیتوس به سوریه عقب‌نشینی کرد.
 
کوربولون بار دیگر با بلاش وﺍرد مذاکره شد و ﺍیناین بار پیشنهاد کرد که ارمنستان به صورت موقت به دست اشکانیان اداره شود تا قرارداد صلحی میان اشکانیان و روم بسته شود. بلاش بار دیگر نمایندهٔ خود رﺍرا به روم فرستاد ﺍما ﺍیناین بار نرون ﺍزاز وﺍقعهٔواقعهٔ شکست رﺍندیا فهمیده بود که نمیتوﺍن قدرت اشکانیان رﺍرا در ارمنستان بی‌اهمیت انگاشت. بنابراین، به توصیه‌های کوربولون توجه بیشتری نشان دﺍدداد. بر طبق قرﺍرقرار صلح تیرداد بر تخت پادشاهی ارمنستان باقی ماند ﺍما قرﺍرقرار بر ﺍیناین شد که تاج وی رﺍرا نرون بر سر وی نهد؛ ولی بلاش پیش ﺍزاز تاجگذاری تیرداد مراسمی در تیسفون برگزار کردند و تاج شاهی رﺍرا ﺍزاز سوی بلاش بر سر تیرداد گذاشتند و سپس، وی رﺍرا به روم فرستادند تا بار دیگر در روم تاجگذاری کند. به ﺍیناین ترتیب، اشکانیان توانستند شاخه ﺍی ﺍزاز خاندان خود رﺍرا در سرزمین ارمنستان مستقر کنند.
 
نرون به ﺍیناین دلیل که اقدام نهایی برای صلح ﺍزاز طرف ﺍو صورت گرفته بود خود رﺍرا پیروز نبردهای اشکانیان و روم بر سر ارمنستان جلوه دﺍدداد و در جشنی باشکوه برای خود مجسمهٔ یادبود افتخار ساخت و به خود لقب امپراتور دﺍدداد.<ref>Cassius Dio, Historia Romana(Loeb Classical Library edition)(Massachusett:Harvard University, 1925), vol. 23, p. 4</ref> نرون همچنین برای به دست ﺁوردنآوردن دل مردم ارمنستان و دیگر مسائل سیاسی دستور دﺍدداد تا شهر به آتش کشیده شدهٔ آرتاشات رﺍرا به هزینه روم بازسازی کنند.
 
== منابع ==