تاریخ برزیل: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹:
در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، برزیل بیش از پنج میلیون مهاجر اروپایی، عرب و ژاپنی را در خود جای داد. در این دوره برزیل صنعتی و استعماریتر (؟؟؟یعنی چه؟ یعنی بیشتر استعمار شد؟؟؟) شد و مرکز آن نیز توسعه یافت.
نظام [[دیکتاتوری]] سه بار در این کشور حاکم شد: از ۱۹۳۰ تا ۱۹۳۴، ۱۹۳۷ تا ۱۹۴۵ توسط [[گتولیو وارگاس]] و ۱۹۶۴ تا ۱۹۸۵ تحت فرمانروایی شماری از ژنرالهایی که توسط ارتش به این مقام منصوب شده بودند. برزیل یکی از چندین کشور آمریکای لاتین بود که در دهههای شصت و هفتاد میلادی وقوع کودتای نظامی، حکومت های منتخب و غیرنظامی را سرنگون کرد و نظامیان برای چند دهه قدرت را در دست گرفتند. ارتش برزیل با حمایت اقشار صاحب امتیاز و بخشی از طبقه متوسط، که در آن دوران کم شمار بود، درصدد برآمد تا با گروههای چپ و سوسیالیست که قدرت گرفته بودند، مقابله کند. زیرا انقلابیون چپ گرا نیز در دهه های شصت و هفتاد میلادی با روشهای خشن قصد داشتند سیستم حاکم بر کشور را سرنگون کنند. بر اساس آمارها، در دوران ۲۱ ساله حکومت نظامی برزیل حداقل ۴۰۰ نفر کشته و هزاران نفر زندانی و شکنجه شدند. یکی از این فعالان چپ گرا که در آن زمان بازداشت شد [[دیلما روسف]] بود که اکنون رئیسجمهوری برزیل است. بعضی از این شکنجه ها از سوی بریتانیایی به شکنجه گران آموزش داده شده بود. هر چند برزیل در میان اولین کشورهای آمریکای لاتین بود که به حکومت نظامیان پایان داد ولی در شمار آخرین کشورهایی است که برای کشف جنایات و شناسایی قربانیان حکومت نظامیان، یک کمیسیون حقیقت یاب تشکیل داده است. بر اساس قانون عفو عمومی مصوب سال ۱۹۷۹ آشتی ملی، تمام افراد و طرف هایی که اعمال خشونت آمیز مرتکب شده بودند مورد عفو قرار گرفته و از تعقیب قضایی و مجازات معاف شدند
از سال ۱۹۸۵، حکومت برزیل در سطح بینالمللی به عنوان یک حکومت دموکراسی در نظر گرفته شده است؛ این وضعیت در همهپرسیای که در سال ۱۹۹۳ برگزار شد تایید شد. در این همهپرسی از رایدهندگان خواسته شده بود از بین ریاست جمهوری و پارلمان یکی را انتخاب کنند که رایدهندگان با بازگشت حکومت مشروطه سلطنتی نیز مخالفت کردند.
|