'''این زن حرف نمی‌زند''' فیلمی ساخته [[احمد امینی]] در سال [[۱۳۸۱]] است. در این فیلم [[کتایون ریاحی]]، [[لاله اسکندری]]، [[شهاب حسینی]]، [[حمیدرضا پگاه]]، [[حامد بهداد]]، [[محمد حاتمی]] و [[کوروش تهامی]] به ایفای نقش پرداخته‌اند.
==خلاصه داستان ==
ثريا با اردلان وكالت زنيزنی به نام الهه احمدياحمدی را برعهده ميمی گيرد. الهه متهم است جوانيجوانی به نام بهروز را با چاقو كشته و حاضر به حرف زدن نيست. اردلان سعيسعی ميمی كند رضايت خانواده مقتول را به دست بياورد اما موفق نمينمی شود. مانيمانی از دوستان صميميصميمی بهروز در گفتگوييگفتگويی با اردلان اصرار دارد كه الهه بيبی گناه است و اگر كاريكاری كرده فقط برايبرای دفاع از خود بوده، چون بهروز معتاد بوده و قصد آزار و اذيت او را داشته است. در دادگاه خلاف گفته هايهای مانيمانی ثابت ميمی شود و خواهر مقتول ميمی گويد بهروز و الهه قصد ازدواج داشتند. از طرفيطرفی نامه ايای برايبرای اردلان ميمی رسد و از او خواسته ميمی شود اگر بيبی گناهيگناهی الهه را ثابت كند به او پول كلاني پرداخت ميمی شود. ثريا كه پيپی ميمی برد مانيمانی در كار مواد مخدر است، او را زير فشار ميمی گذارد تا حقيقت را بگويد. در تعريف مانيمانی از گذشته درميدرمی يابيم كه او و بهروز و سروش دوستان صميميصميمی بودند تا اينكه الهه در محل آنها ساكن شد. بر اثر يكيک اتفاق بهروز با الهه آشناييی بيشتريبيشتری پيدا كرده و به او دلبسته شده و از آن به بعد ديگر كمتر به او و سروش توجه كرده است. مانيمانی ميمی گويد پس از مدتيمدتی اعتياد بهروز شدت پيدا كرده و به اتفاق سروش در كار خريد و فروش مواد مخدر همدست بوده اند. اردلان سراغ سروش ميمی رود كه به خاطر فروش مواد زندانيزندانی است. سروش تأكيد ميمی كند كه الهه وقتيوقتی فهميده بهروز اعتياد دارد حاضر به ازدواج با او نشده است. اردلان در زندگيزندگی خصوصيخصوصی با پسرش حامد مشكل دارد و از سوييسويی نيز نمينمی تواند گره اين پرونده را باز و الهه را وادار به شكستن سكوتش كند. او در آخرين مرحله الهه را با گروگذاشتن سند از زندان بيرون ميمی آورد. الهه و اردلان به طور اتفاقياتفاقی پيپی ميمی برند كه مانيمانی با معرفيمعرفی كردن خود به عنوان قاتل بهروز هم اكنون در محل وقوع قتل است. الهه كه شوكه شده خود را به محل حادثه ميمی رساند و مقابل قاضيقاضی و خبرنگاران به تشريح ماجرايماجرای قتل ميمی پردازد. او ميمی گويد در آن روز بهروز به بهانه ايای او را به آن ساختمان نيمه تمام آورده و سروش كه او هم در آنجا حضور داشته و حال متعادليمتعادلی نداشته، او را مورد ضربه و ستم و تجاوز قرار داده است. الهه كه بهروز را مسبب اصلياصلی اين شرايط ميمی داند، با چاقوييچاقويی او را كشته است.
