ولتر: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
Fatranslator (بحث | مشارکتها) جز افزودن ناوباکس> {{فلسفه اجتماعی و سیاسی}} (درخواست کاربر:Modern Sciences)+تمیز+ |
Kamranazad (بحث | مشارکتها) جز ←جایگزینی با [[وپ:اشتباه|اشتباهیاب]]: تاريخ⟸تاریخ، تاريخچه⟸تاریخچه، ، ديويس⟸دیویس، ، نايجل⟸نایجل، ، اینستکه⟸این است که، ، لرزهء⟸لرز... |
||
خط ۲۵:
ولتر به سال [[۱۷۲۳ (میلادی)|۱۷۲۳]] منظومه ''آنریاد'' {{به فرانسوی|''La Henriade''}} را که درباره سلطنت [[هانری چهارم]] بود انتشار داد و در [[۱۷۲۴ (میلادی)|۱۷۲۴]] نمایشی را در پاریس روی صحنه برد. در سال [[۱۷۲۵ (میلادی)|۱۷۲۵]] مجبور شد پاریس را ترک گفته و به انگلستان برود. در این زمان بود که با چند تن از شعرای انگلیسی آشنا گشت و مقالاتی به زبان انگلیسی منتشر کرد. وی به سال [[۱۷۲۹ (میلادی)|۱۷۲۹]] به پاریس مراجعت کرد و [[تراژدی]] ''بروتوس'' {{به فرانسوی|''Brutus''}} را نگاشت و در سال [[۱۷۴۸ (میلادی)|۱۷۴۸]] نمایشنامه ''سمیرامیس'' {{به فرانسوی|''Sémiramis''}} را به قصد رقابت با [[کرهبیون]] حریف خود نوشت و در سال ۱۷۵۹ کتابی با نام ''[[سادهدل]]'' (کاندید) {{به فرانسوی|''Candide ou l'Optimisme''}} به چاپ رساند که در اروپا بسیار محبوب شد. در سال [[۱۷۷۶ (میلادی)|۱۷۷۶]] به انتقاد از آثار [[شکسپیر]] پرداخت و قطعات ''ایرن'' {{به فرانسوی|''Irène''}} و ''آگاتوکل'' {{به فرانسوی|''Agathocle''}} در آن زمان نگاشته شدهاست.
== بازگشت به وطن ==
سال ۱۷۲۹م، حکومت فرانسه به ولتر اجازه بازگشت داد. وی که در این زمان سی و پنج ساله بود. با تلاشی خستگیناپذیر و با شوری قهرمانانه به خلق آثار ادبی و فلسفی پرداخت. ضمناً به
== معشوقۀ فرهیخته ==
خط ۳۱:
== لرزش ایمان ==
در سال ١٧٥٥ یکی از بدترین فجایع طبیعی قرن هجدهم رخ داد ؛ زمین
== غائلۀ ژان کالاس ==
خط ۴۳:
== فیلسوف ثروتمند ==
برخلاف سایر فلاسفه که اکثراً در فقر میزیستند ، او ثروتمند بود.در جوانی عضو سندیکایی بود که با پی بردن به نقطه ضعفی در بخت آزمایی دولتی ، تمام بلیت های آن را خرید و صاحب ثروت زیادی شد.<ref>
== دیانت از نگاه ولتر ==
نظیر بیشتر اندیشمندان عصر روشنگری، ولتر، با دلایل عقلائی ،و نه دیانت مبتنی بر تعالیم مسیح که اجرای آن بر دوش کلیسا بود، به خدا باور داشت، از این رو، وی دئیست به حساب می آمد. وی بر آن نبود که ایمان مطلق برای اعتقاد به خداوند، ضروریست. ولتر چنین می نگارد: "ایمان چیست؟ باور بدان است که کدام یک، بدیهی است؟ خیر. در ذهن من کاملاً بدیهی است که هستی ضروری، ذاتی، ابدی و هوشمندی موجود است. این موضوع ایمان نیست؛ بلکه موضوع عقل است." اما بیشتر او را به دلیل مخالفت با کلیسای کاتولیک آته ئیست، یعنی ناباور به خدا قلمداد کرده اند. قائلان به این باور گفته ای از ولتر را که "اگر خدایی هم نمیبود، می بایست او را ساخت" مبنای کار قرار داده اند، اما با اندکی التفات به نامه ها و نوشته های ولتر می توان احساسات راستین وی را در باب خدا مشاهده کرد. نقل است که او گفته تنها مشاهده آسمان بالای سرم و ستارگان در شب برای من کافیست تا بدانم خدایی هست .<ref>
== بیماری ==
خط ۵۲:
== آخرین ساعت زندگی و مرگ ==
ولتر در برابر سه شکنجهگر جلاد مقاومت میکند و خود را به هذیانگویی میزند. کشیشان در صدد بازگشت بودند، که «فرساک» غفلتاً و به عنوان آخرین سؤال، از محتضر میپرسد، «آیا به خدای عیسای مسیح ایمان دارید»؟ ولتر ناچار مشتی بر سر فرساک زده، او را به سوی خود میکشد، خطاب به او و با لحنی نفرت انگیز، میگوید: "بگذارید راحت بمیرم"! <ref>
معروفترین و مستندترین جمله ای که در هنگام مرگ از او ثبت شده
== خاکسپاری مخفیانه ==
|