اختلال خوردن: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز ربات:انتقال رده > رده:روانشناسی غیرعادی به رده:روانشناسی غیر عادی به درخواست علیرضا |
جز موثر --> مؤثر |
||
خط ۳:
== تنظیم هیجانی و اختلال خوردن ==
روانشناسان شناختی پیوسته کوشیدهاند تا خطاهای شناختی افراد مبتلا به اختلالات خوردن را شناسایی کنند. در سالهای اخیر، با پی بردن به نقش خلق منفی به عنوان یکی از عوامل
تنظیم هیجانی ریشه در مطالعه دفاعهای روان شناختی، استرس و مکانسیمهای مقابله، نظریه دلبستگی و نظریه هیجان دارد. تنظیم هیجانی به عنوان یک سازه مستقل نخستین بار در پژوهشهای رشد کودک و پس از آن در مطالعات بزرگسالی وارد شد. برمبنای رویکرد کارکردگرایی، هیجانات از آن جهت که غالباً پاسخی سازگارانهای به مشکلات و موقعیات هستند، تکامل یافتهاند. نظریههای هیجانی بر اهمیت هیجانات در بروز پاسخهای حرکتی، فیزیولوژیکی و رفتاری، تسهیل سازی فرایند تصمیم گیری، تقویت حافظه و تعاملات بین فردی تاکید دارند، با این وجود هیجانات همان طور که میتوانند کمک کننده باشند و سبب تسهیل فراینها گردد، میتوانند آسیب رسان نیز باشند. هیجانات زمانی که به گونهای و یا شدت نامناسب، نامرتبط با بافت مورد نظر و پایداری طولانی مدت بروز کنند، مشکل ساز تلقی میشوند. اصطلاح تنظیم هیجانی به خودی خود ابهام آمیز است؛ زیرا مشخص نمیشود که آیا هیجانات در جستجو تنظیم فرایند دیگری مانند افکار، پاسخهای رفتاری یا فیزیوژیکی هستند (تنظیم به وسیله هیجان) و یا خواستار تنظیم خود میباشند (تنظیم هیجانات). با این حال منظور از تنظیم هیجانی، مفهوم دوم است؛ یعنی فرایندهایی که هیجانات با استفاده از آنها خود را تنظیم میکنند. با این وجود تنظیم هیجانی به فرایندهای اشاره دارد که بر هیجانی که ما تجربه میکنیم، زمان و نوع تجربه و نحو بروز آن اثر میگذارد<ref>Gross, J. J. ~1998b!. The emerging field of emotion regulation: An integrative review. Review of General Psychology, 2, 271–299</ref>
|